بررسی شبهاتی پیرامون رحلت پیامبر (ص) ؛ ماجرای سوءقصد به جان رسول خدا صلوات‌الله‌علیه چه بود؟

پیامبر (ص) به امام علی (ع) وصیت کرده بودند هرجا از دنیا رفتند در همانجا ایشان را دفن کنند. به این دلیل آن حضرت را در یکی از حجره‌های خانه خود دفن کردند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  رحلت پیامبر (ص) یکی از وقایع مهم در تاریخ به حساب می‌آید که بر بسیاری از مواضع سیاسی و اعتقادی افراد اثر گذاشت. به طوری که تعداد زیادی از مردمی که در دوران حیات آن حضرت در عالم دنیا دم از ایمان و تدین می‌زدند، با انتشار خبر رحلت حضرت دوباره به سمت دنیا برگشته و ایمانی را که سال‌ها پرورانده بودند، به باد دادند.

این افراد در بحران‌ها و امتحان‌های گوناگونی قرار گرفتند که هر کدام در بخشی از رویداد‌ها خود را باختند. هرچند که هنوز هم افراد صاحبدل و مؤمنی مانند عمار یاسر و ابوذر غفاری وجود داشتند که همچنان با پیروی از امام علی (ع) بر عهدی که در دوران حیات رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با خداوند بسته بودند، باقی ماندند و در همین راه جان خود را از دست دادند.


بیشتربخوانید


در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام محسن مظاهری، استاد و پژوهشگر اسلامی، انجام داده به بررسی موضوعاتی در ارتباط با رحلت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله پرداخته ایم. آن طور که این محقق دینی توضیح می‌دهد، از نظر فرقه سیاسی پس از رحلت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله دودستگی پدید آمد و گروهی که با قدرت‌طلبی و خیانتی که مرتکب شدند، در عالم اسلام تفرقه به وجود آوردند.

این افراد با غصب خلافت، با همراهی خواص خائن توانستند بسیاری از توده‌های مردم را فریب بدهند و با خود همگام کنند و خلافت را به دست بگیرند. اما امیرالمؤمنین علیه السلام که جانشین بر حق رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله بود و معدودی از اصحاب که ایمان کامل و خالصی داشتند در برابر این توطئه خائنانه ایستادند. به این صورت در آن مقطع از تاریخ دو دسته به وجود آمدند. گروهی را شیعیان امام علی علیه السلام می‌گفتند، یعنی کسانی که به پیروی از حضرت علی علیه السلام حاضر نشدند با این توطئه کودتا گونه همراه شوند. اما از نظر مذهبی اختلاف چندانی بین آن‌ها نبود و در احکام فقهی یکسان بودند، جز در مسئله امامت. ولی به مرور خلفا بدعت‌هایی در اسلام گذاشتند که خلاف حکم خدا و پیامبر صلی‌الله علیه و آله بود؛ لذا کم‌کم شیعه از نظر مذهبی حساب خود را از اکثریتی که از غاصبان پیروی می‌کردند جدا کرد.

در حقیقت «شیعه سیاسی» بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله علیه و آله بر سر اینکه جانشین پیغمبر چه کسی باشد پدید آمد و «شیعه اعتقادی» که با اکثریت اهل سنت از نظر احکام و برخی اعتقادات متمایز است بعد‌ها به وجود آمد. زمانی که امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در شورایی که قرار بود خلیفه سوم را تعیین کند حاضر به سپردن تعهد بر عمل به سیره خلفای اول و دوم نشدند، خلافت را از دست دادند. چون اگر امیرالمؤمنین علیه السلام تعهد می‌دادند که به روش ابوبکر و عمر عمل کنند باید بدعت‌هایی را که آن‌ها در دین گذاشته بودند تأیید می‌کردند و، چون آن حضرت متولی راستین دین بودند، حاضر نشدند چنین تعهدی بدهند؛ بنابراین شیعه اعتقادی در آن موقعیت که امیرالمؤمنین علیه السلام چنین تعهدی ندادند، به وجود آمد. اما با این حال زمان برد تا شیعه به عنوان مذهب حقه اهل بیت علیهم السلام شناخته شود.

یکی از مواردی که در طول تاریخ زندگی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله، دشمنان آن حضرت قصد جان ایشان را کرده بودند به ماجرای بعد از جنگ تبوک مربوط است. ماجرای این سوءقصد به جان مبارک حضرت چه بود؟

بعد از جنگ تبوک موضوع جانشینی امام علی علیه السلام در مدینه مطرح شده بود. به همین علت عده‌ای احساس خطر کردند که امروز و فرداست که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به طور رسمی امام علی علیه السلام را به جانشینی خود تعیین کند. به همین دلیل بود که موقع برگشت از تبوک، قصد جان پیامبر صلی‌الله علیه و آله را کردند و درصدد ترور ایشان بودند که در این خیانت موفق نشدند و قضیه لو رفت.

آیا عوامل این سوءقصد مشخص شدند؟

خیر. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله برای حفظ وحدت جامعه و جلوگیری از تشتت و به‌هم‌ریختگی اصحاب، هیچ وقت نامی از آن افراد به میان نیاوردند. حتی از یکی از اصحاب خود به نام حذیفه بن یمان که خائنین را شناخته بود، خواستند از افشای نام آنان خودداری کند.

البته این خائنین به عنوان اصحاب عقبه مشهور هستند و شیعه و سنی درباره آن‌ها نقل‌قول‌های معتبری دارند، ولی اسامی آن‌ها بنا بر تدبیر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به عنوان یک راز میان آن حضرت و حذیفه بن یمان باقی ماند و تا امروز به درستی مشخص نیست که آن‌ها چه کسانی بودند.

مدفن پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله

گفته شده محلی که امروز به عنوان حرم مطهر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در مسجدالنبی شناخته می‌شود، در گذشته خانه آن حضرت بوده. چرا پیکر مطهر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در خانه خود به خاک سپرده شده است؟

این اتفاق یک نوع رسم در میان مردم قدیم بود که بسیاری از افراد در خانه خودشان دفن می‌شدند. وصیت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله این بود که در خانه خودشان به خاک سپرده شوند.

درواقع آن حضرت به امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام که وصی ایشان بوده، وصیت کرده بودند هر جا که از دنیا رفتند در همان‌جا ایشان را دفن کنند. نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله در یکی از حجره‌های خانه خود رحلت فرمودند و طبق وصیت آن حضرت، امیرالمؤمنین علیه السلام پیکر مقدس پیامبر را دفن کردند.

در مورد مکان مزار پدر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله هم آیا اطلاعاتی وجود دارد؟

می‌دانیم که پدر پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله یعنی جناب عبدالله در دوران جوانی خود در یک سفر تجاری بودند که از شام به مکه بازمی‌گشت که بیمار شد و وقتی به مدینه رسید، چون قادر به حرکت نبود، در این شهر اقامت کرد.

خبر بیماری او و اقامتش در مدینه به پدرش جناب عبدالمطلب در مکه رسید. او هم یکی از فرزندان خود به نام زبیر را برای بازگرداندن عبدالله به مدینه فرستاد، اما پیش از رسیدن زبیر، جناب عبدالله از دنیا رفت و در همین شهر به خاک سپرده شد. قبر ایشان امروزه در مدینه است.

دلایل غیبت برخی افراد در مراسم تدفین

در مراسم تدفین پیغمبر صلی‌الله علیه و آله چه کسانی حاضر بودند؟

در جریان تغسیل، تکفین و تدفین پیکر نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله تنها امیرالمؤمنین علیه السلام، عباس عموی پیامبر و فرزند ارشدش فضل حاضر بودند و بقیه مردم حضور نداشتند. منظور از مردم سرشناسان هستند.

چرا برخی از سرشناسان غایب بودند؟

بسیاری از آن‌ها جهت تصاحب قدرت در سقیفه اجتماع کرده و گروهی از افراد صالح هم که از اصحاب خوب آن حضرت بودند در اطاعت از فرمان پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله مبنی بر آماده‌باش جهت حرکت با اسامه بن زید در اردوگاه سپاه در بیرون از مدینه در جرف بودند. به همین علت فقط بنی‌هاشم و افرادی که ذکر شد در امر تجهیز و تدفین پیکر پاک پیامبر صلی‌الله علیه و آله حضور داشتند.

شهادت یا مرگ طبیعی؟

در مورد رحلت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله سؤال‌هایی وجود دارد. به خصوص اینکه اصولاً پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله به شهادت رسیدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند؟

حدیثی داریم که در آن گفته شده هیچ‌کدام از معصومین علیهم السلام به مرگ طبیعی از دنیا نرفته‌اند و یا با سم یا با تیغ به شهادت رسیده‌اند. اگر ما این نقل را اصل قرار بدهیم، پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله هم به شهادت رسیده‌اند.

اما اگر بخواهیم داستانی که عامل شهادت حضرت را غذای مسمومی می‌داند که یک زن یهودی بعد از فتح خیبر و به کینه شوهرش که در آن جنگ به هلاکت رسیده بود، به پیامبر صلی‌الله علیه و آله داد بپذیریم، مشکلاتی پیش خواهد آمد که مسئله را پیچیده می‌کند.

چرا؟

یک مورد اینکه شاید معنا ندارد پیامبر صلی‌الله علیه و آله که مظهر ذکاوت و زیرکی و تدبیر بوده‌اند، به زنی ضربه خورده از مسلمانان اعتماد کنند و غذایی را که از طرف دشمن آماده شده است، بدون هیچ بررسی و تحقیقی تناول کنند و همان غذا بخواهد در پیامبر صلی‌الله علیه و آله اثر بگذارد. چون افراد معمولی و عادی هم وقتی بر دشمنی غلبه پیدا می‌کنند، مواظب هستند از طرف دشمن مورد سوء قصد قرار نگیرند.

از طرف دیگر چگونه می‌توان پذیرفت که این غذای مسموم را در سال هفتم به پیامبر صلی‌الله علیه و آله خورانده باشند و حضرت سال یازدهم، یعنی ۴ سال بعد در اثر آن سم از دنیا بروند و در این ۴ سال هیچ اثری از سم در حضرت وجود نداشته باشد؟ مگر اینکه بپذیریم با خیانت افراد دیگری، حضرت در همان اواخر عمر شریفشان مسموم شده و به شهادت رسیده باشند که سند محکم و قاطعی در این ارتباط نداریم.

آغاز تشتت و دودستگی میان مردم

بعد از پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله شاهد تشتت میان مردم هستیم. اما اولین فرقه‌ای که بعد از آن حضرت به وجود آمد، کدام بود؟

از نظر فرقه سیاسی پس از رحلت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله دودستگی پدید آمد و گروهی که اصحاب سقیفه نام داشتند با قدرت‌طلبی و خیانتی که مرتکب شدند، در عالم اسلام تفرقه به وجود آوردند. این افراد با غصب خلافت، با همراهی خواص خائن توانستند بسیاری از توده‌های مردم را فریب بدهند و با خود همگام کنند و خلافت را به دست بگیرند. اما امیرالمؤمنین علیه السلام که جانشین بر حق رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله بود و معدودی از اصحاب که ایمان کامل و خالصی داشتند در برابر این توطئه خائنانه ایستادند.

به این صورت در آن مقطع از تاریخ دو دسته به وجود آمدند. گروهی را شیعیان امام علی علیه السلام می‌گفتند، یعنی کسانی که به پیروی از حضرت علی علیه السلام حاضر نشدند با این توطئه کودتا گونه همراه شوند. اما از نظر مذهبی اختلاف چندانی بین آن‌ها نبود و در احکام فقهی یکسان بودند، جز در مسئله امامت.

ایجاد شیعه سیاسی بعد از رحلت رسول خدا صلوات‌الله‌علیه

ولی به مرور خلفا بدعت‌هایی در اسلام گذاشتند که خلاف حکم خدا و پیامبر صلی‌الله علیه و آله بود؛ لذا کم‌کم شیعه از نظر مذهبی حساب خود را از اکثریتی که از غاصبان پیروی می‌کردند جدا کرد. در حقیقت «شیعه سیاسی» بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله علیه و آله بر سر اینکه جانشین پیغمبر چه کسی باشد پدید آمد و «شیعه اعتقادی» که با اکثریت اهل سنت از نظر احکام و برخی اعتقادات متمایز است بعد‌ها به وجود آمد.

زمانی که امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در شورایی که قرار بود خلیفه سوم را تعیین کند حاضر به سپردن تعهد بر عمل به سیره خلفای اول و دوم نشدند، خلافت را از دست دادند. چون اگر امیرالمؤمنین علیه السلام تعهد می‌دادند که به روش ابوبکر و عمر عمل کنند باید بدعت‌هایی را که آن‌ها در دین گذاشته بودند تأیید می‌کردند و، چون آن حضرت متولی راستین دین بودند، حاضر نشدند چنین تعهدی بدهند؛ بنابراین شیعه اعتقادی در آن موقعیت که امیرالمؤمنین علیه السلام چنین تعهدی ندادند، به وجود آمد. اما با این حال زمان برد تا شیعه به عنوان مذهب حقه اهل بیت علیهم السلام شناخته شود.

در این میان، خوارج جزء کدام گروه بودند؟

کسانی که نه با حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام همراه بودند و نه از غاصبان خلافت کاملاً اطاعت می‌کردند، همان خوارج بودند که در خلافت حضرت علی به وجود آمدند و در حقیقت اولین فرقه‌ای هستند که در اسلام خود را نمایان کردند. آن‌ها در آغاز هم قائل به این بودند که اصلاً مسلمانان نیازی به رهبر و خلیفه ندارند. آن‌ها دست بر سلاح بردند و می‌خواستند وضع موجود را به صورت مسلحانه تغییر دهند و افکار فاسد و انحرافی خود را بر عالم اسلام حاکم کنند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۲۰ ۲۵ مهر ۱۳۹۹
لبیک یا رسول الله
آخرین اخبار