سیگنال اقتصادی "۲۵"

سیاست پولی و مالی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

بسیاری از افراد سیاست‌های مالی و پولی را مشابه فرض می‌کنند، در حالی که این دو با یکدیگر فرق دارند و ابزار‌های متفاوتی هستند.

به گزارش خبرنگار بانک و بیمه  گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در اقتصاد یک کشور بحث‌هایی مانند تعادل عرضه و تقاضا، ثبات نرخ بهره بانکی، کنترل تورم، رونق تولید و اشتغال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برای رسیدن  به شرایط معقول در موارد ذکر شده  نیازمند سیاست های مالی و پولی هستیم. در واقع این ابزارها نقطه‌ی تلاقی سیاست و اقتصاد محسوب می‌شوند! به این صورت که تصمیمات کلان دولت‌ها (به عنوان سیاست) در بازارهای مالی و فیزیکی (اقتصاد) اثر می‌گذارد.

بسیاری از افراد سیاست‌های مالی و پولی را مشابه فرض می‌کنند، در حالی که این دو با یکدیگر فرق دارند و ابزارهای متفاوتی هستند.

برای کنترل و اثرگذاری بر شرایط اقتصادی کشور لازم است دولت با سیاست‌های خاصی درآمدها و هزینه‌های خود را تغییر دهد که به آن‌ها سیاست‌های مالی گفته می شود. یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست‌های مالی، افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) است که به نوعی بیان کننده میانگین وضعیت معیشتی مردم است.

هزینه ها و درآمد‌های دولت چه مواردی هستند؟

اقلامی مانند اجرای طرح‌ها و پروژه های عمرانی، خدمات رفاهی یا آموزش و پرورش، خدمات بهداشتی، دادن یارانه به تولیدکنندگان یا مصرف‌کنندگان  و .. هزینه‌های دولت محسوب می‌شود.

منابع درآمدی دولت شامل مالیات، قرض گرفتن پول از مردم یا کشورهای دیگر (انتشار اوراق خزانه اسلامی)، فروش منابع طبیعی و ذخایر ملی، فروش دارایی‌های ثابت (مثل زمین) و بهره‌مندی از چاپ پول است.

سیاست‌های مالی به ۳ دسته‌ی خنثی،انبساطی و انقباضی تقسیم می‌شوند:

 سیاست‌های مالی خنثی (Neutral Fiscal Policies)

سیاست خنثی معمولا زمانی انتخاب می‌شود که چرخه‌ی اقتصادی تقریبا متعادل باشد. یعنی دولت تمامی درآمدهای مالیاتی خود را صرف هزینه های خود کند. در واقع این فعالیت‌ها هیچ اثری بر اقتصاد ندارند.

به بیان دیگر زمانی که تورم یا رکود اقتصادی غیر منطقی در اقتصاد وجود ندارد، ثباتی نسبی در قیمت ها مشاهده می‌شود، مازاد عرضه و تقاضا رخ نمی‌دهد و سطح اشتغال متعادل است.


بیشتربخوانید


در این حالت لازم است مالیات دریافتی دولت به گونه‌ای باشد که این تعادل را بهم نزند. یعنی نه آنقدر زیاد باشد که تقاضا کمتر شود و نه آنقدر کم باشد که تقاضا زیاد شده و در نتیجه‌ی آن قیمت ها افزایش یابد.

 سیاست‌‌های مالی انبساطی

گروهی از سیاست‌های مالی باعث گسترش فعالیت‌ها و چرخه‌ی اقتصادی می‌شوند. این گروه که سیاست‌های مالی انبساطی نام دارند باعث می‌شوند هزینه‌های دولت بیشتر از درآمد مالیاتی آن شود. این سیاست‌ها معمولا در دوران رکود اتخاذ می‌شوند.

فرض کنید دردوره‌ی خاصی درکشور سطح درآمد دریافتی مردم کاهش یافته است. درآمد دریافتی درآمدی است که مالیات از آن کم می‌شود. در نتیجه قدرت خرید مردم کم شده و تقاضا در بازار نیز کاهش می‌یابد که ممکن است باعث رکود اقتصادی شود.

یکی از سیاست‌های دولت برای افزایش تقاضا در این شرایط، کاهش مالیات است تا مردم پول بیشتری بدست بیاورند و بتوانند کالا و خدمات بیشتری تقاضا کنند. در این حالت درآمد دولت کم می‌شود و مجبور است با قرض گرفتن از بانک مرکزی یا فروش ذخایر ملی این کسری بودجه را رفع کند.

سیاست‌‌های مالی انقباضی

در نقطه‌ی مقابل سیاست‌های قبلی، سیاست‌های مالی انقباضی قرار دارند. در این حالت دولت با افزایش مالیات‌ها درآمد بیشتری نسبت به هزینه‌هایش دارد و می‌تواند بدهی‌های خود را پرداخت کند.

حالا جامعه‌ای را تصور کنید که رشد اقتصاد بسیار سریع است و میزان تقاضا روز به روز افزایش می‌یابد و این افزایش تقاضا باعث ایجاد تورم و افزایش قیمت‌ها می‌شود.

در این صورت دولت با افزایش مالیات‌ها باعث کاهش تقاضا می‌شود و افزایش قیمت را کنترل می‌کند و از طرفی با جمع‌آوری نقدینگی بدهی‌هایی را که در زمان رکود داشته است، تسویه می‌کند.

سیاستگذاری پول در جامعه از طریق کاهش یا افزایش دادن حجم پول موجود در دست مردم، صورت می‌گیرد که از آن با تعبیر "سیاست انقباضی" یا "سیاست انبساطی"  یاد می‌شود.

فرض کنید به علت چاپ اسکناس، قیمت‌ها افزایش یافته است. در این صورت، دولت باید نوعی سیاست کاهش حجم پول یا "سیاست انقباضی" را اعمال کند. این کار، چندین راه دارد.

یکی از راه‌های آن که معمولاً در جامعه ما اتفاق می‌افتد این است که دولت، اوراق مشارکت (یا اوراق قرضه) منتشر می‌کند و مردم با خریدن آنها، باعث کاهش حجم پول در جامعه می‌شوند.

اما سیاست‌گذاری مالی، از طریق افزایش یا کاهش دادنِ مالیات یا خریدهای دولتی صورت می‌گیرد. به طور مثال یک سیاست انبساطی مالی این است که دولت، مالیات‌ها را کاهش دهد تا قدرت خرید مردم بالا رود و اقتصاد، به کنترل درآید.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۰۱:۲۵ ۳۰ آبان ۱۴۰۰
برای داشتن یک زندگی بدون نگرانی و تنش و برنامه ریزی شده و روبه پیشرفت و تولید دانش بنیان، ثبات ارزش پول ضرورت حیاتی است و تا زمانیکه ثبات برقرار نشود بحرانهای حاصل از تورم و تعطیلی کارخانه ها و افزایش بیکاری و رونق مشاغل دلالی متکی بر کلاهبرداری ، اخلاق و اعتقادات عمومی را در خطر جدی قرار خواهد داد و ناتوانی در این امر بسیار مهم نشانه شکست اسلام در عرصه مدیریت همه جانبه جامعه است که اکنون بطور تک بعدی بر محور اقتدار طلبی و ماندگاری عمل میکند و اهمیتی به اینده بسیار اسفناک جامعه نمیدهد. نگذارید مردم فوج فوج از دین خدا خارج شوند و دغدغه علمای سطحی نگر فقط بدحجابی باشد که فرع بر مشکلات اساسی است و با این وضع بعید میدانم احدی از مسئولین خودباور و مغرور، بوی بهشت را استشمام کنند.
آخرین اخبار