ميدل ايست مانيتور ؛
پيچيده تر شدن روابط دو جانبه عربستان سعودي و آمريکا و نقش کلیدی ایران در منطقه
به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از ميدل ايست مانيتور، "خالد الدخيل" مقاله خود را با بيان اظهارنظرهاي وزير امور خارجه عربستان سعودي و انتقادات وي از عدم همراهي آمريکايي ها با اهداف سعودي ها در منطقه آغاز مي کند و در اين مورد مي افزايد "در نشستي که با حضور "سعود الفيصل" وزير امور خارجه عربستان سعودي در شهر "نيويورک" در سال 2005 ميلادي برگزار شده بود وي در مورد نقش آمريکا در عراق سخن گفته بود. وزير امور خارجه عربستان سعودي در آن زمان با انتقاد از سياست هاي آمريکا اظهار داشت در صورت سقوط "صدام حسين" ديکتاتور بعثي عراق معادلات منطقه اي به هم خورده و نقش کلیدی ایران بیش از پیش در منطقه نمایان می شود ." 

نويسنده در ادامه مقاله خود با اذعان به کاهش توان نفوذ و تاثيرگذاري سعودي ها بر مقامات آمريکايي و اختلاف نظر موجود ميان آنان با يکديگر در طول ساليان گذشته مي افزايد "نکته اشکار آنست که در طول ساليان گذشته ميزان تاثيرگذاري مستقيم عربستان سعودي بر تصميم گيري هاي دولت آمريکا به شکل قابل توجهي "محدود" شده است. بنظر مي رسد منافع مشترک مالي و اقتصادي، سياسي و امنيتي دو طرف در طول چند سال گذشته کاهش يافته است. اين بدترين وضعيت ممکن برای واشنگتن و ارتباط آن کشور با متحدانش مي باشد. براي مثال تجاوز نظامي دولت آمريکا عليه عراق در دوران رياست جمهوري "جرج دبليو بوش" و متعاقب آن حضور نيروهاي نظامي در عراق و از سوي ديگر پررنگ تر شدن نقش ایران در منطقه نشان مي دهد که آمريکايي ها خواستار انعطاف پذيري در مقابل متحدان خود نيستند حتي در صورتي که اين موضوع به چالش منافع آنان با اين متحدين منجر شود." 

نويسنده در ادامه با اذعان به گسترش اختلاف نظر ميان آمريکا و عربستان سعودي در مورد مسائل منطقه اي مي افزايد "اظهارنظرهاي "سعود الفيصل " و رفتارهاي واشنگتن نشان مي دهد که دولت آمريکا ديگر همچون گذشته خواهان به بازي گرفتن عربستان در معادلات منطقه اي نيست. در مورد بحران سوريه نيز مي توان اختلاف نظر متقابل آمريکايي ها با سعودي ها را مشاهده کرد. هر دو دولت خواستار برکناری "بشار اسد" رييس جمهور سوريه هستند اما به نظر مي رسد که در شيوه و ديدگاه هاي شان پيرامون رسيدن به اين هدف با يکديگر اختلاف نظرهايي دارند. آمريکايي ها و سعودي ها در مورد جايگاه ايران در منطقه نيز با يکديگر اختلاف نظرهايي دارند." 

نويسنده مقاله در ادامه با اذعان به ضعف دولت آمريکا در تعيين راهکار استراتژيک مشخص در عرصه سياست خارجي مي افزايد "وضعيت اوباما در عرصه سياست خارجي به سه دليل عمده نامشخص است نخستين عامل آنکه دولت "باراک اوباما" رييس جمهور آمريکا نمي تواند خود را از تاثير اقدامات "جرج دبليو بوش" رييس جمهور پيشين آن کشور رها سازد در نتيجه وي نمي تواند تمايز ميان سناريوي عراق و سوريه را متوجه شود نکته ديگر منافع رژيم صهيونيستي است که مايل است تا جنگ و خونريزي در سوريه ادامه پيدا کند." 
نويسنده مقاله در ادامه با اذعان به دست بالاي کشورمان در معادلات منطقه اي و برگزاري موفقيت آميز انتخابات رياست جمهوري در کشورمان مي افزايد "انتخابات رياست جمهوري در ايران با موفقيت برگزار شد و دکتر "حسن روحاني" بعنوان رييس جمهور منتخب ايران برگزيده شد. اکنون دولت اوباما بايستي موضع خود را در قبال اين موضوع مشخص کند. آمريکايي ها بايستي مشخص سازند که محدوديت هاي تعامل مستقيم با ايران چيست و اين موضوع چه تاثيري بر آينده سوريه خواهد گذاشت. آنچه مشخص است آنست که دولت آمريکا با ادامه سياست کنوني موجب خواهد شد تا نقش کلیدی ايران بخصوص در حل بحران سوريه افزايش يابد. دولت آمريکا مي بايستي بداند که در صورت ادامه روند کنوني روابطش با عربستان سعودي پيچيده تر از پيش خواهد شد.  مي توان علت اصلي شکست سياست هاي عربستان سعودي را در اين دانست که سعودي ها بيشتر مايلند تا متحدان خود را "خشنود" ساخته و آنان را با خود همراه سازند و کمتر سعي مي کنند به منظور اقناع متحدين شان بر آنان اعمال فشار نمايند. تمام اين موارد نشان مي دهند که عربستان سعودی باید در سياست خارجي خود و اهدافش تجديدنظري جدي انجام دهد. در مقابل ضعف عربستان سعودي درهاي منطقه به سوي ايران گشوده شده است." 

نويسنده اذعان مي کند که دولت آمريکا ديگر همچون گذشته به عربستان سعودي اعتنا نمي کند و در اين باره مي افزايد "تمرکز دولت آمريکا در منطقه آسيا از خاورميانه به جنوب شرق آسيا معطوف شده است. شايد اکنون زمان آن رسيده باشد که عربستان سعودي در مورد اهداف استراتژيک اش در عرصه داخلي و خارجي بازنگري نمايد و تلاش کند تا در راستاي حفظ منافع ملي خود گام بردارد و روابط منطقه اي جديدي را با ساير کشورها برقرار نمايد. از سوي ديگر بايستي اشاره کرد که ضعف سياست خارجي دولت عربستان سعودی ناشي از ضعف آن دولت در عرصه داخلي و مديريت استراتژيک و سياسي است. اين ضعف مستقيما ناشي از برداشت نادرست عربستان سعودي از منافع ملي و روابط دولت و ملت بوده است." 








آخرين اخبار جهان را اينجا بخوانيد.