یکی از ساکنان کهریزک:
روزی ستون خانواده بودم
خبرنگار خانواده باشگاه خبرنگاران: ارزش پدر و مادر در گذشته به قدری بود که او را برکت خانه می‌دانستند و معتقد بودند حضور این بزرگواران می‌تواند عطر محبت و برکت را در محیط خانه طنین ‌انداز نماید اما این مسئله امروز کمرنگ‌ شده و برخی بجای حفظ پدر و مادر در کانون گرم خانواده آنان را به سرای سالمندان می‌سپارند و چراغ به دست در کوچه پس کوچه‌ها زندگی بدنبال سعادت و برکت می گردند.

پدران زیادی در آسایشگاه خیریه کهریزک زندگی می‌کنند که یک روز ستون و نان‌آور خانه‌هایشان بودند و همچون کوهی در برابر توفان‌های بی‌رحم زندگی می‌ایستادند تا پناه‌گاهی امنی بسازند برای اعضای خانواده‌شان و گرما بخشند به دیوارهای خانه .... 

یکی از این افراد متولد سبزوار است که چند سال پیش بر اثر سانحه دچار معلولیت شد و به آسایشگاه خیریه کهریزک آمد تا مبادا معلولیتش مانعی باشد برای آرامش خانواده ...

زمانی که ازسه دختر و یک پسرش سخن می‌گفت اشک در چشمانش جاری می‌شود اشکی که ساز دلینگی می‌زند و هیاهوی قلبش را به این وسیله به بیرون هدایت می‌کند.

او یکی از معلولانی است که توانسته در آسایشگاه خیریه کهریزک توانمندیهای زیادی را کسب کند و در رشته معرق و تئاتر استعدادهایش را شکوفا نماید.

او تاکنون در نمایشنامه‌های بابا رستم،‌رستم و سهراب و مسافرین شیراز ایفای نقش کرده است و توانسته زیبا بدرخشد.

او آرزو دارد که روزی فرا برسد تا شرایطی فراهم شود تا دوباره به خانه برگردد و مابقی عمرش را در کنار نوه‌هایش بگذراند.

در گفتگو با او هرگز نشیندم که گله‌ای از فرزندانش داشته باشد این صبر و متانت و گذشت او به من می‌فهماند که بهشت تنها زیر پای مادران است.

بیایید قدر این شاهکارهای بی‌نظیر خلقت را بدانم کسانی که تکرار شدنی نیستند و اگر لحظه‌ای غفلت کنیم ممکن است یک عمر پشتیبانی عجین شود در روزنه‌‌‌های زندگی‌مان.

گزارش از نزاکت الهیاری

انتهای پیام/