به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی روزنامه واشینگتن تایمز در گزارشی ادعا کرد: با نگاهی به تاریخ درمی‌یابیم غرب به لحاظ وجودی از سوی امپراتوری‌های ایران و روسیه تهدید می‌شده است. امروز نیز ایرانی‌ها به دنبال کسب قلمرویی هستند که وسعت آن از خلیج فارس در جنوب تا دریای مدیترانه در شمال غربی باشد.  

به ادعای این گزارش، روس‌ها نیز در عین حمله علیه همسایگان خود، در خاورمیانه نیز به دنبال ماجراجویی هستند. از سال 2008 سیاست خارجی روسیه در خدمت خط مشی پوتین یعنی ایجاد شکاف در ناتو، کاهش تمایل غرب برای برخورداری از یک سامانه دفاع موشکی و استفاده از روش‌ شوروی سابق در زمینه کنترل سلاح به منظور حفظ منافع ملی روسیه بوده است.

در ادامه این گزارش ادعا شده است: هدف پوتین از اعمال چنین سیاست‌هایی بازگرداندن اقتدار و تسلط گذشته روسیه است. کمپین مدرن‌سازی نیروی نظامی روسیه از جمله ارتقای تسلیحات هسته‌ای که شامل نمایش آن‌ها در سوریه هستیم، حامی سیاست‌های پوتین است. اما مرحله بعد، ترکیب اتحاد تهران و جاه‌طلبی‌های خرس روسی (نماد روسیه) یعنی استفاده از پایگاهی نظامی در ایران است.

به ادعای نگارنده، استفاده از یک پایگاه نظامی در ایران برای روسیه فواید زیادی به همراه دارد. این مسئله نه تنها مسیر روس‌ها را حدود 60 درصد کوتاه‌تر می‌کند، بلکه به آن‌ها اجازه جابه‌جایی محموله‌های بزرگتری را می‌دهد. مزیت دیگر این است که روس‌ها می‌توانند در صورت تمایل مواضع و نظامیان آمریکا در منطقه را هدف قرار دهند. اقدام اخیر روسیه برای منطقه پیامی داشت مبنی بر این که پوتین دیگر به جنگ تبلیغاتی و لفظی که در سال‌های نخست ریاست او بسیار متداول بود نیاز ندارد و وارد مرحله ثبات شده است.

روشنفکران آمریکا عادت دارند قدرت و جاه‌طلبی روسیه را نادیده بگیرند. اما در صورت مطالعه دقیق تاریخ روسیه متوجه اشتباه خود خواهند شد. ناوگان روسیه در دریای سیاه به همراه نیروهای زمینی این کشور در سوریه که تحت حمایت جنگنده‌های روس از داخل یا خارج ایران قرار دارند، موازنه قدرت در سوریه را به کلی تغییر داده است. این مسئله توان گروه تروریستی داعش را کاهش داده است؛ اما از طرف دیگر منافع آمریکا در خاورمیانه را نیز تهدید می‌کند. در نتیجه یک انتخاب پیش‌روی ما قرار دارد و آن پذیرش، «نظامی‌گری توسعه‌طلبانه» ایران و روسیه در مقابل ماهیت مرگبار داعش است.

در انتهای این گزارش ادعا شده است: شاید نتوان این اتحاد را از توافق هسته‌ای ایران مجزا دانست. اتحاد شومی که یکی از مخرب‌ترین تحولات دهه اخیر در زمینه امور بین‌المللی است. اتحادی که می‌توان آن را آغاز مسیر دست‌یابی به رویاهای امپریالیستی مشترک  دو دشمن بالقوه آمریکا دانست.

انتهای پیام/