هدایایی که بین رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی رد و بدل شد

درباره رابطهٔ نزدیک میان رژیم اسرائیل و محمدرضا پهلوی داستان‌های بسیاری روایت شده است. البته به رغم روابط گسترده میان اسرائیل و رژیم پهلوی، هیچ‌گونه رابطه سیاسی رسمی و علنی میان آن‌ها وجود نداشت و شاه و دولت، به دلیل نکوهش مخالفان سیاسی داخلی و خارجی خود، به شدت تمایل به مخفی داشتن این روابط و همچنین تمایل به محرمانه بودن آن داشتند.

رژیم پهلوی در جریان جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی، با صادر کردن نفت به اسرائیل، نقش اساسی در چرخش صنعت و اقتصاد و مهم‌تر از همه قدرت تهاجمی اسرائیل داشت و تحریم اعراب علیه اسرائیل را شکست.

رژیم صهیونیستی در این جنگ، چهار برابر تمام سرزمین‌های اشغالی تحت کنترل آن روز این رژیم را ضمیمه اسرائیل کرد. این سرزمین‌های جدید اشغال شده شامل سراسر صحرای سینا، کناره‌های شرقی کانال سوئز بلندی‌های جولان در سوریه، کرانه غربی رود اردن در اردن و بیت المقدس شرقی بود که پس از بررسی‌های بعمل آمده و نیز اسناد افشا شده در عمل، شکست سنگین اعراب در جنگ شش روزه، ماحصل همکاری نزدیک سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس با سازمان‌های داخلی جاسوسی اسرائیل بوده است.

از طرفی روابط صمیمی و نزدیک دستگاه‌های اطلاعاتی رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی و تعاملات و تفاهمات ساواک و موساد نشان می‌دهد که یک پشتیبانی خاص اطلاعاتی به ویژه در حوزه آموزش و گسترش و بروزرسانی تجهیزات امنیتی وجود داشته که بخشی از آن‌ها در اسناد و خاطرات سران و عوامل رژیم پهلوی مشاهده می‌شود.

موساد به دلیل تجارب وسیعی که در امور اطلاعاتی ـ امنیتی و جاسوسی داشت بیش از هر منبع اطلاعاتی دیگر می‌توانست بر یکی از مهمترین اهداف سیا در ایران که همانا کارآمد کردن هر چه بیشتر ساواک بود یاری رساند. آموزش و تجهیز فنی و اطلاعاتی ساواک اولین گام در کارآمد کردن این سازمان اطلاعاتی ـ امنیتی بود.

خدمات صهیونیست‌ها به این سازمان مخوف و مقامات آن بسیار متنوع بود و یکی از این خدمات، آموزش آخرین شیوه‌های از پا در آوردن انسان‌های آزاده بود.

همچنین برنامه‌های آموزشی ساواک توسط موساد حتی در ماه‌های پایانی عمر استبداد در ایران تعطیل نمی‌شود و این بدان معناست که صهیونیست‌ها حتی علی‌رغم مواجه شدن با تظاهرات چندمیلیونی فقط در تهران همچنان معتقد بودند با شکنجه و سرکوب قادر خواهند بود این نهضت سراسری استقلال‌خواهی را درهم شکنند؛ البته این باور صرف‌نظر از ذهنی بودن، حکایت از بی‌اهمیت بودن کشتار انبوه انسان‌هایی در نزد صهیونیست‌ها داشت که جرمشان صرفاً رهایی‌طلبی از سلطه بیگانگان بود.

منبع: جهان نیوز