باشگاه خبرنگاران جوان - آموزش و پرورش از مهمترین امور زیرساختی یک کشور و معلمان مهمترین رکن این نهاد مقدس هستند. با این حال، در حکومت پهلوی، این قشر اثرگذار و زحمتکش، تقریبا بدترین وضعیت معیشتی را در بین سایر اقشار دولتی داشته است تا جایی که روزنامه آیندگان در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۵۵ گزارش میدهد ۳۳ هزار معلم ورزیده طی چهار سال اخیر، به علت مشکلات اقتصادی مجبور به استعفا شدهاند.
روزنامه آیندگان در گزارشی نوشته بود: « هر روز استعفای تعداد زیادی از معلمان به وزارت آموزش و پرورش میرسد که با اکثر آنها موافقت نمیشود. با این حال در چهار سال گذشته، آموزش و پرورش ۳۳ هزار معلم ورزیده خود را از دست داده است».
بخشی از این گزارش بدین شرح است: «هر روز استعفای تعداد زیادی از معلمان به وزارت آموزش و پرورش میرسد که با اکثر آنها موافقت نمیشود. با این حال براساس گزارشی که به نهمین کنفرانس ارزشیابی انقلاب آموزشی داده شده، در چهار سال گذشته، آموزش و پرورش ۳۳ هزار معلم ورزیده خود را از دست داده است. حیثیت شغلی معلم مرتبا کاهش میآید و وزارت آموزش و پرورش نمیتواند معلمان را تامین کند و یا رفاهی مشابه آنچه سایر وزارتخانهها برای کارمندان خود بوجود آوردهاند، بوجود آورد. به همین علت معلمان از کار خود رضایت ندارند و گروهی از معلمان به علت اینکه در بخش خصوصی امکانات مادی و رفاهی بیشتری وجود دارد از کار خود در آموزش و پرورش دست میکشند.»
سال ۱۳۵۰ نیز، روزنامه اطلاعات تحقیقی در حوزه وضعیت معیشتی معلمان جوان شهر تهران بهعمل میآورد و اذعان میکند، وضع طبقه متوسط جامعه مانند همین قشر است. روزنامه اطلاعات در ۲۹ دیماه چنین مینویسد: «قشر معلمان جوان هر روز وسیعتر میشود و اگر تقسیم بندیهای طبقات اجتماعی ایران را از دید دانشگاهیان بپذیریم، معلمان در طبقات متوسط قرار دارند و این طبقات را چاقتر کردهاند.
معلمها به ویژه معلمهای جوان جای بحث و گفتگوی فراوان دارند و اگر از کیفیت تدریس و ساعتهای کار آنان بگذریم، در زندگی داخلی و اوقات فراغت شان به مسائل تازه و جالبی برمیخوریم، مسائلی که نشان دهنده نارساییهای طبقات متوسط یک جامعه در حال رشد است. اگر بر روی معلمهای جوان به پژوهش برخیزیم و زندگی آنان را با دید علمی و غیرعلمی کاوش کنیم و از زبانشان با مسائل آنان آشنا شویم در حقیقت به مسائل توده طبقات متوسط ایرانی روزنهای یافتهایم.
یک تحقیق ساده بر روی زندگی ۱۰۰ معلم توسط روزنامه اطلاعات نشان میدهد که در خانه ۷۰ درصد آنان تلویزیون وجود دارد، ۴۵ درصد آنان در خانه یخچال دارند و سه درصد نیز ماشین رختشویی! فقط ۱۰ درصد آنان وسایل اساسی زندگی خود را نقد خریداری میکنند و بین ۴۰ تا ۷۰ درصد از درآمد ماهانه خود را برای پرداخت اقساط به آسانی از کف میدهند. اوقات فراغت معلمهای جوان را تفریحات ارزان قیمت پر میکند. در رأس این تفریحات تماشای تلویزیون و سینما قرار دارد. با این حال از بین معلمهای جوان مورد گفتگوی اطلاعات، تنها ۴۰ درصد آنان هر ۱۰ روز یکبار به سینما میرفتند.»
تلاش برای تحریف تاریخ
با وجود شواهد و مستندات فراوان و حتی در قید حیات بودن بسیاری از معلمان آن زمان، اما برخی از به اصطلاح روشنفکران با تمام توانشان میکوشند تا فکر نوجوانان و جوانان را تاریک و منحرف سازند. به عنوان مثال چندی پیش موسی غنینژاد در ادعایی گفته بود: «در اواخر حکومت پهلوی، کارمندان دولت در حد معلمان دبیرستان، تعطیلات به اروپا میرفتند». این در حالی است که به اذعان خود شاه در سخنرانی ۲۱ خرداد سال ۱۳۵۶، کارمندان باید بیشتر حقوقشان را صرفا به کرایه خانه اختصاص میدادند!
محمدرضا پهلوی در این سخنرانی به بی حساب و کتاب بودن وضع اقتصادی کشور چنین اشاره میکند: «اشکال نظامیان و غیرنظامیان در دو سال پیش این بود که میگفتند پنجاه درصد از حقوقمان را باید بدهیم برای مسکن، که البته الان وضع بدتر هم شده است. وقتی ممالک غربی میگفتند که کارمندانشان حدود ۲۵ درصد حقوقشان را بابت اجاره مسکن میپردازند، ما آنها را مسخره میکردیم و میگفتیم که مملکتشان بیحساب و کتاب است!»
هرچند روزنامههای آن زمان با استناد به واقعیات کف میدان، وضع اجارهها را بسیار بدتر از گزارش محمدرضا پهلوی میدانستند، به طوری که بسیاری از کارمندان باید تا ۹۰ درصد از حقوقشان را برای کرایه خانه کنار میگذاشتند.
منبع: فارس