
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - در تازهترین اظهارات وزیر امور خارجه کشورمان، عباس عراقچی، بر رویکرد فعلی دولت آمریکا تأکید شده که هیچ نشانهای از آمادگی برای یک مذاکرات برابر و منصفانه با هدف دستیابی به منافع مشترک ندارد. این سخنان در حالی بیان میشود که درخواست برای مذاکره مجدداً از سوی آمریکا مطرح شده، اما به گفته وزیر، آنچه تاکنون از رفتار طرف آمریکایی مشاهده کردهایم، تلاش برای دیکتهکردن خواستههای کاملاً حداکثری بوده است. عراقچی تصریح کرد که ایران همواره طرفدار دیپلماسی و مذاکره بوده، اما این مذاکره باید منصفانه، مبتنی بر راهبرد مشخص و بر پایه منافع متقابل و رویکردی عادلانه و شرافتمندانه انجام شود. او افزود که در برابر چنین رویکردی، فرصتی برای گفتوگو وجود ندارد، هرچند ایران همواره آماده گفتوگو بوده و همچنان نیز هست، اما در هیچ مذاکرهای که مبتنی بر تحمیل و دیکتهکردن باشد، شرکت نخواهد کرد.
این مواضع، که در پنل تخصصی کنفرانس بینالمللی «حقوق بینالملل تحت تهاجم: تجاوز و دفاع» نیز تکرار شد، نشاندهنده ثبات استراتژیک ایران در عرصه دیپلماسی است. وزیر خارجه تأکید کرد که اولین موشکی که از سوی آمریکا و اسرائیل شلیک شد به میز مذاکرات ایران و آمریکا برخورد کرد، اما همین جنگ نشان داد که هیچ راهی جز دیپلماسی وجود ندارد. با این حال، اکنون که درخواست برای مذاکره مجدداً آغاز شده و این طبیعی است؛ زیرا به آنچه در مورد برنامه هستهای ایران از طریق حمله نظامی میخواستند برسند، نرسیدند، قاعدهای اساسی وجود دارد: اینگونه نیست که چیزی را که در جنگ به آن نرسیدهای، بتوانی در مذاکره به دست بیاوری و خواستههای خودت را تحمیل کنی.
اگر چنین شرایطی برای مذاکره فراهم شود، جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده که همواره برای مذاکره آماده است و هیچوقت میز مذاکره را ترک نکرده؛ همیشه طرفهای مقابل بودند که به میز مذاکره خیانت کردند. این اظهارات، پایهای محکم برای تحلیل وضعیت فعلی روابط ایران و آمریکا فراهم میکند.
آمادگی همیشگی ایران برای دیپلماسی منصفانه و مبتنی بر احترام متقابل
ایران همواره در قبال مذاکره از سر احترام متقابل و قواعد حقوق بینالملل و مذاکره منصفانه آماده بوده است. این آمادگی نه تنها یک ادعای لفظی، بلکه بخشی از تاریخ دیپلماتیک کشور است که در چندین دور مذاکرات هستهای، از جمله برجام، به اثبات رسیده. ایران بارها نشان داده که طرفدار دیپلماسی است و مذاکره را بر پایه منافع متقابل و رویکردی عادلانه و شرافتمندانه پیگیری میکند. اما در مقابل، آمریکا همیشه در مذاکرات به دنبال تحمیل خواستههای حداکثری خود بوده است. این الگو، از خروج یکجانبه از برجام در سال ۲۰۱۸ تا فشارهای حداکثری اقتصادی و تهدیدهای نظامی اخیر، تکرار شده و نشاندهنده عدم تعهد واقعی واشنگتن به اصول دیپلماتیک است.
در شرایط فعلی، با توجه به درخواست مذاکرات جدید از سوی آمریکا، این کشور از منظر سیاستمداران کشور به هیچ عنوان آمادگی مذاکرات منصفانه را ندارد. رویکرد فعلی دولت آمریکا هیچ نشانهای از آمادگی برای یک مذاکرات برابر و منصفانه با هدف دستیابی به منافع مشترک ندارد. آنچه مشاهده میشود، ادامه تلاش برای دیکتهکردن خواستههای کاملاً حداکثری است. این خواستهها نه تنها فراتر از چارچوبهای حقوقی بینالمللی، بلکه مغایر با روح دیپلماسی هستند. آمریکا، علیرغم درخواست مذاکره، همچنان به تهدید منافع و امنیت ایران میپردازد. این تهدیدها شامل تحریمهای گسترده، حمایت از اقدامات نظامی اسرائیل علیه تأسیسات ایران است.
مذاکره مسلح: واقعیتی اجتنابناپذیر در برابر تهدیدهای مداوم آمریکا
در این میان، مفهوم مذاکره مسلح به عنوان یک واقعیت اجتنابناپذیر برجسته میشود. اگر مذاکرهای با ایالات متحده اتفاق افتد، قطعاً یک مذاکره مسلح است. ایالات متحده تا به امروز در هیچکدام از گفتههایش طی چند ماه گذشته آمادگی یک مذاکره واقعی نتیجهمحور را نداشته است. ایران همواره آمادگی خود را اعلام کرده که در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری تحت آن شرایط حرکت کند. اما در حالی که طرف مقابل تمامی سلاحهای نظامی خود را علیه کشورهای دیگر به کار گرفته، تمام منابع خود را مسلح کرده و آرایش تهدید برای کشورهای دیگر میگیرد، این یک مذاکره بیطرفانه نیست. مذاکره مسلح مذاکرهای است که در آن نهتنها هیچ اعتمادی به طرف مقابل وجود ندارد، بلکه آمادگی کامل برای مقابله با فریبهای احتمالی نیز هست. این رویکرد، پاسخی منطقی به رفتار آمریکا است که همزمان با درخواست مذاکره، تهدیدهای مداوم را حفظ میکند.
ایران در مواضع خود دارای حقانیت است. این حقانیت ریشه در تعهد به قواعد حقوق بینالملل دارد. برنامه هستهای ایران صلحآمیز است و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد. حمله به تأسیسات هستهای، مانند بمباران کارخانه تولید صفحه سوخت برای رآکتور تهران توسط اسرائیل با حمایت ضمنی آمریکا، نقض فاحش حقوق بینالملل است. هدف فقط تأسیسات یا بمب اتم نیست، بلکه نابود کردن ظرفیتهای پیشرفت کشور است.
ایران تحت یک تهدید مداوم بوده و همچنان هست. کاملاً مشخص است که هدف نابود کردن ظرفیتهایی است که برای پیشرفت کشور ما موثر است. ایران، چون با تهدید فعال مواجه است، تمهیدات زیادی اتخاذ کرده تا از متخصصان، سایتها، و از انتشار موادی که میتوانست موجب آلودگی محیط زیست شود، حفاظت کند.
طرف مقابل از هرگونه خلاقیت رویگردان است. آمریکا به جای پیشنهادهای خلاقانه و مبتنی بر منافع مشترک، به تکرار الگوهای قدیمی تحمیلی روی میآورد. این عدم خلاقیت، در خروج از برجام، اعمال تحریمهای یکجانبه، و حالا درخواست مذاکره در حالی که تهدیدها ادامه دارد، مشهود است. در مقابل، ایران ثابت کرده که هیچوقت میز مذاکره را ترک نکرده و همیشه آماده دیپلماسی بوده، اما نه دیپلماسی تحمیلی. درخواست برای مذاکره مجدداً مطرح شده، اما این درخواست نمیتواند پوششی برای ادامه فشارها باشد. جنگ اخیر نشان داد که حمله نظامی به اهداف مورد نظر آمریکا نرسید، و حالا دیپلماسی تنها راه است، اما دیپلماسی واقعی، نه دیکتهکردن مواضع.
حقانیت ایران و آینده دیپلماسی در سایه تهدیدها
برای درک عمق این حقانیت، باید به تاریخچه مذاکرات نگاهی انداخت. ایران در برجام، تعهدات خود را به طور کامل اجرا کرد، اما آمریکا خیانت کرد و از برجام خارج شد. این خیانت، اعتماد را خدشهدار کرد و حالا هر مذاکرهای باید مسلح باشد، یعنی با احتیاط کامل و آمادگی برای دفاع از منافع ملی. رویکرد فعلی آمریکا، با آرایش تهدید و تولید محتوای تحریکآمیز، نشاندهنده عدم آمادگی برای مذاکره برابر است. ایران، با موضع روشن، تأکید دارد که مذاکره باید مبتنی بر راهبرد مشخص باشد، نه تحمیل.
در کنفرانس «حقوق بینالملل تحت تهاجم»، این مواضع تقویت شد. جنگ نه تنها میز مذاکره را هدف قرار داد، بلکه اثبات کرد که دیپلماسی تنها مسیر پایدار است. اما قاعده دیپلماسی این است که شکست در میدان جنگ را نمیتوان در میز مذاکره جبران کرد. ایران آماده است، اما شرایط باید عادلانه باشد. تهدید مداوم، از مراکز مطالعاتی تا اقدامات نظامی، هدفش نابودی پیشرفت ایران است.
در نهایت، ایران با حقانیت کامل، در برابر رویکرد تحمیلی ایستاده. آمریکا باید از خواستههای حداکثری دست بکشد و به مذاکره منصفانه روی آورد. تا آن زمان، هر گفتگویی مسلح خواهد بود، با تمرکز بر دفاع از منافع و مقابله با فریب. این موضع، نه تنها دفاعی، بلکه استراتژیک است و آینده دیپلماسی منطقه را شکل میدهد. ایران، طرفدار صلح و دیپلماسی، اما نه به قیمت شرافت و منافع ملی.