چطور کوچینگ جایگزین مشورت با دوستان شد؟

باشگاه خبرنگاران جوان - این روزها تقریباً برای هر جنبه‌ای از زندگی می‌توان مربی (یا کوچ) پیدا کرد. کسی که در تمرکز و برنامه‌ریزی مشکل دارد سراغ مربی مهارت‌های ذهنی می‌رود. یکی دیگر دربارۀ بچه‌دارشدن تردید دارد و از مربی تصمیم‌گیری کمک می‌گیرد. حتی کسانی هستند که برای برنامه‌ریزی سفرهایشان هم مربی استخدام می‌کنند. این تنوع یک سؤال جدی ایجاد می‌کند: مگر نه اینکه قبلاً برای تصمیم‌هایی مثل این‌ها با دوستانمان مشورت می‌کردیم؟ چرا حالا ترجیح می‌دهیم بابتش پول بدهیم؟ 

آدم‌ها همیشه برای تصمیم‌های مهم زندگی دنبال راهنمایی بوده‌اند. مثلاً اینکه با فلانی ازدواج کنند یا نه، فلان شغل را قبول کنند یا نه. اما امروزه گزینه‌های پیش رویمان در زندگی آن‌قدر زیاد شده که دیگر سخت است بفهمیم کدام راه درست است و کدام اشتباه؟

آدم‌ها می‌خواهند زندگی متفاوتی داشته باشند، اما به شیوه‌ای که «درست» و تحسین‌برانگیز باشد. مربیگری پاسخی است به این نیاز. به تعبیر میخال پاگیس، جامعه‌شناسی که در زمینۀ مربیگری پژوهش کرده، هویت دیگر چیزی نیست که از پیش تعیین‌شده باشد، بلکه پروژه‌ای است که باید آن را ساخت. و برای چنین پروژه‌ای، مردم دنبال کسی هستند که به آن‌ها اطمینان بدهد تصمیم‌هایشان معقول و قابل‌قبول است.

بسیاری از نهادهایی هم که قبلاً نقش همراهی و پشتیبانی را ایفا می‌کردند دیگر آن‌قدر پررنگ نیستند. قبلاً آدم‌ها عضو گروه‌های اجتماعی، مذهبی یا حتی همسایگی بودند، اما حالا این محافل کمرنگ شده‌اند. امروزه حتی کمک‌خواستن رایگان نوعی بی‌ادبی تلقی می‌شود.

علاوه‌براین، دوستان هم دیگر مثل قبل قابل‌اتکا نیستند. طبق نظرسنجی‌های مختلف مردم امروز نسبت به دهه‌های گذشته دوستان نزدیک کمتری دارند. مهم‌تر اینکه دوستان ممکن است جانبدار باشند یا پاسخ‌هایی بدهند که حالتان را بدتر کند. اما مربی نه قضاوت می‌کند، نه نصیحت بیجا می‌کند. فقط گوش می‌دهد، همراهی می‌کند، و راهنماییِ حرفه‌ای می‌دهد، در ازای مبلغی مشخص. و به قول آرلی هاکشیلد، جامعه‌شناس آمریکایی، «هرچیزی که بابتش پول بدهی، بهتر است».

اما مربیگری الزاماً کیفیت بالایی ندارد. خیلی از مربی‌ها هیچ مدرکی ندارند، فقط تجربۀ شخصی دارند. و نگران‌کننده‌تر این است که گاهی مربیگری جایگزین درمان می‌شود. در حالی که درمان توسط افراد مجرب، با مجوز و اغلب تحت پوشش بیمه انجام می‌شود، اما مربیگری چنین نیست.

وقتی مربی‌ها نقش‌هایی را ایفا می‌کنند که پیش‌تر بر عهدۀ دوستان بود، یک جای کار می‌لنگد. میخال پاگیس می‌گوید «دادوستد در پیوندهای اجتماعی ضروری است. من به حرف تو گوش می‌دهم، تو به حرف من. اما اگر فقط به تو پول بدهم، دیگر رابطه‌ای در کار نیست». کسی که مربی دارد لازم نیست منتظر بماند تا دوستش وقت آزاد پیدا کند. اما ممکن است دوستی‌ای هم در وهلۀ اول شکل نگیرد؛ چون آدم‌ها با دوستانشان خوش‌وبش می‌کنند، اما حرف‌های جدی را برای کسی نگه می‌دارند که بابت شنیدنشان پول می‌گیرد.

منبع: ترجمان علوم انسانی