
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - اروپا با ایجاد مانع برسر هرگونه گفتوگو در جهت پایان درگیری در اوکراین به دنبال جاهطلبیهای استراتژیک بر روسیه است.
در این روزها که بسیاری در گوشهکنار جهان به امید پایان درگیریهای طولانیمدت در شرق اروپا چشم به مسکو، واشنگتن و بروکسل دوختهاند، اقدامات اخیر رهبران اروپایی نه تنها امیدها را به یأس تبدیل کرده، بلکه خطر تشدید تنشها را به اوج رسانده است. طرح صلح ۲۸ مادهای ارائهشده توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، که برپایه برخی تضمینهای امنیتی برای اوکراین و برآورده کردن خواستهای روسیه طراحی و ارائه شده بود، میتوانست نقطه پایانی بر خونینترین جنگ قاره اروپا پس از جنگ جهانی دوم باشد.
با این حال، طرفهای اروپایی با ایجاد شروط غیرمنطقی و افزایش اصطکاک با مسکو، عملاً در حال نابودی این فرصت هستند. جایی که در روز گذشته هشدارهای دبیرکل ناتو به افزایش تنشها با مسکو در آینده نزدیک، تهدیدهای مقامات لهستانی به آمادگی اروپا برای جنگ تمام عیار با مسکو و برخی اقدامات اقتصادی خصمانه همچون تحریمهای گاز الانجی و نفت لوله روسیه تا پایان سال ۲۰۲۷، همگی بخشی از یک استراتژی آشکار از سوی اروپا برای به شکست رساندن هرگونه مذاکره برای اتمام جنگ و طولانی کردن درگیری و دستیابی به پیروزی ژئوپلیتیک بر روسیه را تشکیل میدهند. در این میان، مردم اوکراین به عنوان ابزاری در دست جاهطلبیهای بروکسل قربانی شده و ایالات متحده تحت رهبری ترامپ، علیرغم تمایل به پایان درگیری، به دلیل عدم یک رویکرد منسجم در سیاست خود نسبت به روسیه و اروپا به یک مهره درمانده بدل شده است.
در روزهای اخیر، فضای دیپلماتیک اروپا با موج جدیدی از اظهارات تند و هشدارهای غیر معمول آلوده شده. مارک روته، دبیرکل ناتو، در کنفرانس مطبوعاتی پیش از نشست وزرای خارجه این سازمان، با لحنی هشداردهنده از «خطر جنگ با روسیه» سخن گفت. او بر لزوم افزایش هزینههای دفاعی ناتو تأکید کرد و مدعی شد که بدون سرمایهگذاری بیشتر، صلح قاره در معرض تهدید جدی قرار دارد. این اظهارات، که ظاهراً در پاسخ به حملات روسیه به زیرساختهای اوکراین ایراد شده، در واقع بخشی از کمپین رسانهای برای توجیه گسترش نفوذ ناتو به سمت شرق اروپا است نکتهای که یکی از مهمترین دلایل آغاز این درگیری از سوی روسیه در سال ۲۰۲۲ بوده است. روته، که پیشتر نگرانیها در مورد تعهد ایالات متحده به این پیمان را رد کرده، اکنون با برجسته کردن «تهدیدهای روسی»، اروپا را به سمت نظامیگری بیشتر سوق میدهد. این رویکرد نه تنها هرگونه صلح در اروپا را تضعیف میکند، بلکه بروکسل را به دام یک چرخه بیپایان تقابل با روسیه میاندازد، جایی که هر هشدار، بهانهای برای افزایش بودجههای نظامی میشود.
روز پیش از این، مقامات لهستانی با لحنی تهاجمی، روسیه را به «جنگی تمامعیار» تهدیدکردند. وزیرخارجه لهستان خواستار آمادگی کامل کشورهای اروپایی برای تقابل با روسیه در سال ۲۰۳۰ میلادی شد. همچنین رئیس ستاد کل ارتش این کشور، در بیانیهای که با واکنشهای گستردهای همراه بود از «آمادگی دشمن برای جنگ» سخن گفت و بر ضرورت تقویت بازدارندگی نظامی اروپا تأکید ورزید. لهستان، به عنوان یکی از پیشقراولان ناتو در شرق اروپا، با این اظهارات، عملاً در حال کشاندن کل قاره به لبه پرتگاه است.
تحلیلگران این اقدامات را بخشی از استراتژی گستردهتر اروپایی برای حفظ وضعیت موجود میدانند، جایی که هر تهدید روسی، میتواند بهانهای برای افزایش حضور نظامی ناتو در مرزهای مسکو باشد. در این میان، اوکراین قربانی اصلی، این بازی ژئوپلیتیک سران ائتلاف آتلانتیک شمالی است، در حالی که رهبران کییف، تحت فشار بروکسل، قادر به اتخاذ موضعی مستقل نیستند. ایالات متحده نیز، علیرغم تمایل ترامپ به مذاکره، در برابر این فشارهای جمعی اروپایی، نقش ناظر منفعلی را ایفا میکند، که این خود نشانهای از ضعف و سرگیجه دیپلماتیک واشنگتن است.
این موج تهدیدها و واکنشهای عصبیگونه سران اروپایی، نه از سر نگرانی واقعی برای امنیت قاره، بلکه از ترس از دست دادن نفوذ و برتری استراتژیک اروپا نشأت میگیرد. با نزدیک شدن به مذاکرات پایان جنگ، چنین اظهاراتی تنها بهانهای برای توجیه سیاستهای خصمانه است، که در نهایت، اتمام درگیری را دور از دسترس میسازد.
پاسخ روسیه
رئیسجمهور روسیه، پیش از دیدار با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، بیانیهای صادر کرد. پوتین، در سخنرانیای که بازتابهای گستردهای یافت، اروپا را به «مانعتراشی در مسیر صلح» متهم کرد و هشدار داد که اگر طرفهای اروپایی به دنبال جنگ باشند، روسیه آماده دفاع از منافع خود است. او تأکید کرد که مسکو به دنبال مذاکره سازنده است، اما در برابر تحریکات مداوم، چارهای جز آمادگی نظامی نخواهد داشت. این پاسخ، که پیش از گفتگوی پنجساعته با ویتکاف و جرد کوشنر ایراد شد، نه تنها رد صریح تهدیدهای لهستانی و هشدارهای ناتو بود، بلکه پیامی روشن به بروکسل ارسال میکرد؛ روسیه حاضر به تسلیم در برابر فشارهای یکجانبه نیست.
این دیدار، که بدون پیشرفت چشمگیر به پایان رسید، نشاندهنده عمق شکافها طرفین درگیر است. پوتین بر حفظ تمام مناطق الحاق شده تأکید و هرگونه مصالحه بر سر سرزمینهای شرقی اوکراین را رد نمود. در حالی که ترامپ به دنبال توافقی سریع است، اروپا با طرحهای متقابل خود، مذاکرات را به بنبست کشانده است. پاسخ پوتین، که برخی رسانههای غربی آن را «تهدید» توصیف کردهاند، در واقع واکنشی منطقی به سیاستهای تهاجمی ناتو است. مسکو، که از سالها تحریم و فشار اقتصادی رنج برده، اکنون با موضعی دفاعی، اروپا را به چالش میکشد. این رویکرد روسیه بر پایه حفظ ثبات منطقهای استوار است و نشان میدهد که روسیه، علیرغم فشارها، به دنبال صلح پایدار است، نه پیروزی موقت. در این میان، ایالات متحده ترامپ، با تمرکز بر طرح ۲۸ مادهای، تلاش میکند نقش میانجی را ایفا کند، اما ضعف داخلی واشنگتن در برابر لابیهای داخل کاخ سفید و اروپایی، این تلاشها را ناکام گذاشته است. اوکراین نیز، به عنوان مهرهای در دست بروکسل، از این تقابلها تنها زیان میبیند.
یکی از بارزترین نمونههای مانعتراشی اروپا، اقدامات اقتصادی اخیر علیه روسیه است. کمیسیون اروپا، در اقدامی بحثبرانگیز، طرحی برای استفاده از داراییهای منجمد روسی به ارزش تقریبی۱۶۵ میلیاردیورو را برای تأمین وام به اوکراین پیشنهاد داد. این طرح، که ظاهراً برای بازسازی کییف طراحی شده، در واقع ابزاری برای تضعیف اقتصاد مسکو است. بلژیک، به عنوان یکی از حامیان اصلی، این پیشنهاد را رد کرد، اما فشارهای آلمان و دیگر قدرتهای مرکزی اروپا نشاندهنده تمایل بروکسل به ادامه جنگ اقتصادی است. این داراییها، که عمدتاً در بانکهای اروپایی نگهداری میشوند، میتوانستند پایهای برای مذاکرات صلح باشند، اما اروپا ترجیح داد آنها را به سلاحی علیه روسیه تبدیل کند.
همزمان، توافق اخیر پارلمان و شورای اروپا برای پایان دائمی واردات گاز روسیه تا پاییز۲۰۲۷، گام دیگری در این مسیر خصمانه است. بر اساس این توافق، واردات گاز مایع طبیعی روسی تا پایان۲۰۲۶ و گاز لولهای تا اواسط ۲۰۲۷ ممنوع خواهد شد. این تحریمها، که بخشی از بسته نوزدهم تحریمهای اتحادیه است، نه تنها اقتصاد اروپا را با بحران انرژی روبهرو میسازد، بلکه روسیه را به سمت بازارهای آسیایی سوق میدهد. تحلیلها نشان میدهد که این اقدامات، بیش از آنکه به نفع اوکراین باشد، برای حفظ برتری استراتژیک اروپا بر منابع انرژی طراحی شده است. در حالی که زمستانهای سخت پیش رو، شهروندان اروپایی را با افزایش قیمتها مواجه میکند، رهبران بروکسل این هزینهها را نادیده میگیرند و تنها به فکر تضعیف مسکو هستند. این سیاستها، که پس از ارائه رفتن طرح صلح ترامپ شدت گرفته، نشاندهنده ناامیدی اروپا از حمایت کامل واشنگتن است. ترامپ، با تمرکز بر کاهش دخالت آمریکا، اروپا را به چالش کشیده، اما بروکسل با این اقدامات، عملاً در حال ایجاد اصطکاک بیشتر برای وادار کردن مسکو به خروج از مذاکرات است.
از نظر برخی کارشناسان طرح ۲۸ مادهای ترامپ، که شامل واگذاری سرزمینهای شرقی، محدودیت ارتش اوکراین و تضمینهای امنیتی است، میتوانست نقطهای برای پایان درگیریها در اروپا باشد. با این حال، بروکسل با ارائه پیشنهادهای متقابل، این طرح را به چالش کشید. رهبران بروکسل، بدون مشورت با واشنگتن، شروطی مانند عدم عفو جنایات جنگی و تأمین۱۰۰ میلیاردیورو برای بازسازی را اضافه کردند، که عملاً مذاکرات را فلج کرده است. این مانعتراشیها، ریشه در ترس اروپا از تمایل ترامپ به روسیه دارد. بروکسل، که از کاهش حمایت آمریکا ناامید شده، با ایجاد تقابل، امیدوار است روسیه را از میز مذاکره دور کند و ترامپ را به حمایت مجدد از اوکراین وادار سازد. این رویکرد، نه تنها پایان درگیریها را به تأخیر میاندازد، بلکه خطر ورود آمریکا به یک جنگ اروپایی را افزایش میدهد. اوکراین، تحت فشار کییف و بروکسل، قادر به پذیرش طرح ترامپ نیست و ایالات متحده، علیرغم رهبری ترامپ، در برابر این فشارها تسلیم شده است.
در نهایت، آنچه این اقدامات را فاجعهبار میسازد، بیتوجهی کامل اروپا به هزینههای انسانی اوکراین است. رهبران بروکسل، که اوکراین را ابزاری برای پیروزی بر روسیه میدانند، اهمیتی به طول کشیدن جنگ یا تلفات غیرنظامیان نمیدهند. هزاران خانواده اوکراینی قربانی این جاهطلبیها شدهاند، در حالی که کییف، به جای تمرکز بر صلح، به دام سیاستهای ناتو افتاده است. اروپا، با نادیده گرفتن رنج مردم کییف، تنها به دنبال «پیروزی استراتژیک» بر روسیه است. ایالات متحده نیز، با ضعف در برابر اروپا، نتوانسته نقش رهبری را ایفا کند و ترامپ تنها با طرح خود، امیدی برای پایان درگیری ایجاد کرده است.
اقدامات اخیر اروپا، از هشدارهای ناتو تا تحریمهای اقتصادی، نشاندهنده یک استراتژی خطرناک برای طولانی کردن درگیری است. در حالی که روسیه به دنبال مذاکره است، بروکسل با مانعتراشی، صلح را قربانی جاهطلبی کرده است. اوکراین و ایالات متحده، قربانیان این سیاستها هستند، جهان نیاز به دیپلماسی دارد، نه تقابل.
*کارشناس مسائل روسیه و قفقاز