
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی پناهی* - هزاران زن و دختر ایرانی هفته گذشته به مناسبت روز مادر و زن دیداری اختصاصی با رهبر معظم انقلاب داشتند. این دیدار با تصویب یک قانون درباره مهریه در مجلس شورای اسلامی همزمان شد؛ قانونی که باعث داغ شدن موضوع حقوق زن و مرد و خانواده شد.
من به عنوان کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی حقوقدان نیستم که این موضوع را نقد و بررسی کنم ولی ناخودآگاه در مطالعه و بررسی سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان این موضوع در جلوی ذهنم بود و با آموختههای قبلی مقایسه میکردم.
از سوی دیگر موضوع زنان و دختران در زمانهای که بحث بسیار جدی درباره شکل و نوع پوشش آنان وجود دارد، بسیار حساس و قابل توجه است.
از این منظر و فارغ از محتوا تحلیل مضمون و تحلیل روش شناختی از سخنرانی رهبر معظم انقلاب داشتم و چند پرسش و پاسخ در این زمینه به ذهنم آمد که میتواند به دریافت پیام اصلی سخنان ایشان کمک کند.
۱. چرا باید متن و صوت کامل بیانات را بخوانیم و بشنویم؟
سخنرانیهای رهبر انقلاب معمولاً دارای ساختار معنایی و منطقی منسجم هستند؛ هر بخش بر بخش قبل بنا میشود و جزئیات در دل یک چارچوب کلان قرار میگیرد. بازخوانی کامل متن و صوت، از برداشتهای ناقص یا تقطیعشده جلوگیری میکند و به فهم صحیح منظومه فکری رهبری درباره زن، خانواده، جامعه و تمدن کمک میکند. تک به تک واژگان و جملات و ترتیب بیان آنها میتواند به دریافت پیام اصلی کمک کند.
به طور نمونه برای خود من بسیار جالب بود که رهبر معظم انقلاب در همان جملات اولیه هم از محتوای سخنرانی مدعوین (همسر شهید رشید و مادر شهید [امینعبّاس]رشید و دختر شهید سلامی) و هم شیوه ادبی و نگارشی این سخنان تقدیر کردند؛ یعنی توجه همزمان به فرم و محتوا.
۲. چرا رهبری سخنانشان را از حضرت زهرا (س) آغاز کردند؟
آغاز سخنان با بررسی شخصیت حضرت زهرا (س)، تعیین نقطه مرجع است؛ یعنی ارائه یک «الگوی کامل زن» که نمیتوان در آن تردید کرد. معرفی او بهعنوان سیده نساء العالمین در همه دورانها نهتنها تبیین مقام زن در نگاه اسلام است، بلکه معیاری برای سنجش تمام روایتهای رقیب درباره زن در جهان امروز محسوب میشود. این زیربنای فلسفی میتواند ما را در پرداختن به حقوق زن کمک کند و اصولا تفاوت رویکردها در همین زیربناهاست.
۳. چرا شأن زن و حقوق زن محور سخنان بودند و ابتدا از شأن شروع شد؟
هر بحث درباره حقوق، بدون روشنکردن شناخت صحیح از هویت و مقام زن، ناقص و انحرافپذیر است. ابتدا باید جایگاه زن در خلق، تکلیف و حیات انسانی تبیین شود تا مشخص گردد حقوق او بر چه بنیادهایی استوار است. بیان شأن، فلسفه حقوق را میسازد و از تبدیل حقوق زن به شعارهای احساسی یا سیاسی جلوگیری میکند.
۴. چرا رهبری به فلسفه محدودیتهای ارتباط زن و مرد پرداختند؟
محدودیتها در اندیشه اسلامی سلب آزادی نیستند بلکه «سازوکارهای نگهداشت کرامت و امنیت اجتماعی» بهشمار میآیند. توضیح فلسفه این محدودیتها نشان میدهد که نگاه اسلام به زن نه کنترلگرایانه، بلکه پیشگیرانه و انسانمحور است؛ بهگونهای که سلامت روابط اجتماعی، آرامش خانواده و امنیت اخلاقی را تضمین میکند. این نگاه کاملا مقابل با نگاه غربی است که زن را یک کالا میداند و معتقد است جذابیتهای جنسی او باید در میدان رقابت مرد را کنار بزند! یعنی ارزش یک زن به جذابیتهای جنسی تقلیل داده میشود، اما اسلام با ایجاد حدود شرعی و حذف این جذابیت ها؛ ارزشهای انسانی زن را ملاک قرار میدهد؛ از همین جهت است که رهبر معظم انقلاب در سخنانش به موضوع برابری زن و مرد در خلقت اشاره میکنند؛ به عنوان مخلوق الهی و یک انسان، زن با مرد برابر است.
۵. چرا در مبحث حقوق زنان، رهبری از جامعه شروع کردند و به خانواده رسیدند؟
حقوق زن پیش از آنکه در واحد خانواده بروز یابد، در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ریشه دارد. اگر جامعه زن را محترم نشمارد، خانواده نیز از انحراف مصون نخواهد بود. از سوی دیگر حرکت از خانواده به جامعه به معنای توجه به زیرساختهای فرهنگی، رسانهای، اقتصادی و قانونی است که رفتارهای فردی را شکل میدهد.
۶. چرا از میان همه حقوق زنان، به مسئله محبت و عدم خشونت در خانواده پرداختند؟
محبت و نبود خشونت در خانواده، هسته اصلی امنیت روانی زن است. بسیاری از آسیبهای زنان نه از کمبود قوانین، بلکه از رفتارهای نادرست در خانه آغاز میشود. تأکید بر محبت، بهویژه در مردان، یادآور این است که خانواده اسلامی بر احترام، رحمت و آرامش بنا شده و خشونت، بنیان همه حقوق را سست میکند. نگاه تقلیلگرایانه به زن باعث میشود در غرب علیرغم وجود قوانین مختلف حمایتی ولی باز هم این مظهر لطافت همچنان آسیب دیده و رنجور باشد. نگاهی حقوقی یک نگاه سرد و مکانیکی است که بدون روغنکاری محبت یک رابطه سرد و خشک را درست میکند.
۷. چرا تمدن غرب مسئول نابودی شأن و حقوق زنان معرفی شد؟
تمدن غرب با تبدیل زن به ابزار اقتصاد، تبلیغات و لذتجویی مردانه، کرامت زن را بهشدت تقلیل داده است. نمایش بدن زن در رسانهها، بهرهکشی جنسی، تبدیل زن به کالا، تفاوت دستمزدها، و بحران خانواده در غرب نمونههای آشکار این فروپاشیاند. بنابراین، غرب نهتنها الگوی زن را تحقیر کرده بلکه حق زن بر امنیت و حرمت را نقض کرده است.
۸. چرا درباره نقش رسانه در ترویج تفکر منحط غربی هشدار داده شد؟
رسانه امروز مهمترین ابزار شکلدهی ذهن و سبک زندگی است. اگر رسانههای داخلی یا خارجی الگوی زن را با استانداردهای غربی بازنمایی کنند، آرامآرام ارزشهای اسلامی و هویتی زنان تضعیف میشود. هشدار رهبری، یادآوری این نکته است که رسانه میتواند پاسدار کرامت زن باشد یا موتور انتقال ارزشهای مخرب غرب!
این در حالی است که افکار عمومی غرب خارج از استانداردهای غربی عطش شنیدن دیدگاههای اسلامی درباره زنان را دارد، از همین جهت توییت انگلیسی حساب کاربری رهبر معظم انقلاب که گفته بودند: «زن مدیر خانه است نه کارگزار شما که بگویید «چرا این کار را نکردی، چرا آن کار را نکردی؟ چرا خانه تمیز نیست؟» زن مانند گل است. گل را باید مراقبت کرد، باید حفظ کرد؛ او هم شما را از رنگ خود، از بوی خود، از خواصّ خود برخوردار خواهد کرد.» مورد توجه کاربران غربی قرار گرفته بود.
*کارشناس رسانه و ارتباطات