
باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - عربستان سعودی، کشوری که دههها به عنوان نماد ثروت نفتی و قلب تپنده سوختهای فسیلی شناخته میشد، اکنون در حال پوستاندازی است. گزارش اخیر «الشرق الاوسط» نشان میدهد که صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان (PIF) نه تنها وارد بازی انرژیهای پاک شده، بلکه قصد دارد قواعد این بازی را به نفع خود تغییر دهد. تخصیص کامل ۹ میلیارد دلار از عواید اوراق قرضه سبز به پروژههای واجد شرایط، تنها یک جابجایی مالی ساده نیست؛ این یک بیانیه سیاسی و اقتصادی برای جهان است که نشان میدهد پادشاهی سعودی برای دوران «پس از نفت» نه تنها آماده میشود، بلکه قصد دارد بر آن حکمرانی کند.
این قمار ۹ میلیارد دلاری، بخشی از یک استراتژی کلانتر برای تنوعبخشیدن به اقتصادی است که دههها به نوسانات قیمت نفت وابسته بوده است. با این حال، ورود به بازار سبز برای کشوری با مختصات عربستان، چالشها و فرصتهای بینظیری را به همراه دارد.
تحول ساختاری در مدیریت داراییهای نفتی
صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان (PIF) به عنوان بازوی اجرایی چشمانداز ۲۰۳۰، اکنون در حال بازتعریف مفهوم «ثروت» است. مدیریت جریان نقدی و افزایش بازده حقوق صاحبان سهام، دو رکن اصلی هستند که در برنامه بازارهای سرمایه این صندوق دنبال میشوند. اما نکته کلیدی در این میان، استفاده از ابزارهای نوین مالی مانند «اوراق قرضه سبز» است.
انتشار این اوراق به PIF اجازه داده است تا به لایههای جدیدی از سرمایهگذاران جهانی دست یابد؛ سرمایهگذارانی که پیش از این به دلیل الزامات سختگیرانه زیستمحیطی (ESG)، از ورود به پروژههای نفتی خاورمیانه اجتناب میکردند. اکنون ریاض با استفاده از اعتبار بینالمللی خود، سرمایههای سبز را جذب کرده و آنها را در پروژههایی سرمایهگذاری میکند که خروجی آنها تولید ۴۲۷ مگاوات انرژی تجدیدپذیر است.
این رویکرد نشاندهنده یک انضباط مالی جدید در ساختار حکمرانی سعودی است. آنها به جای تکیه صرف بر درآمدهای مستقیم نفتی برای توسعه، از بازارهای سرمایه جهانی برای تامین مالی پروژههایی استفاده میکنند که خودشان در آینده سودآور خواهند بود. این انتقال ریسک و جذب سرمایه خارجی، هوشمندی ریاض را در مدیریت داراییهایی نشان میدهد که قرار است جایگزین چاههای نفت شوند. جلوگیری از انتشار ۵.۱ میلیون تن دیاکسید کربن، عددی است که اعتبار بینالمللی عربستان را در معاهدات اقلیمی بیمه میکند و همزمان، زیرساختهای صنعتی این کشور را به استانداردهای قرن بیست و یکم نزدیک میسازد.
فراتر از نفت؛ استراتژی خالص صفر
هدفگذاری برای دستیابی به انتشار «خالص صفر» تا سال ۲۰۶۰، برای کشوری که بزرگترین صادرکننده نفت خام جهان است، تا مدتی پیش یک شوخی یا شعار تبلیغاتی به نظر میرسید. اما گامهای اخیر PIF نشان میدهد که اراده سیاسی پشت این تصمیم، بسیار جدیتر از تصورات اولیه است. عربستان در حال حاضر مسئولیت توسعه ۷۰ درصد از ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر کشور را بر عهده صندوق سرمایهگذاری عمومی گذاشته است.
این بدان معناست که دولت نه تنها به دنبال تغییر سبد صادراتی، بلکه به دنبال تغییر کامل سبد مصرف انرژی داخلی است. هر مگاواتی که از طریق خورشید یا باد در بیابانهای وسیع عربستان تولید شود، به معنای یک بشکه نفت بیشتر برای صادرات یا حفظ ذخایر استراتژیک برای دهههای آینده است. عربستان به خوبی درک کرده است که در دنیای آینده، «کارایی انرژی» یکی از مولفههای اصلی قدرت ملی خواهد بود.
پروژههایی که از این ۹ میلیارد دلار بهرهمند شدهاند، شامل نیروگاههای خورشیدی عظیم، پروژههای مدیریت آب و حتی ابتکارات مربوط به حملونقل پاک هستند. این اقدامات، عربستان را از یک «تأمینکننده انرژی خام» به یک «تکنولوژیست انرژی» تبدیل میکند. زمانی که ریاض بتواند ۷۰ درصد برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند، عملاً به یکی از کارآمدترین اقتصادهای جهان تبدیل خواهد شد که هزینههای تولید در آن به دلیل دسترسی به انرژی ارزان و پاک، به شدت رقابتی است. این همان مسیری است که به "حکمرانی بر انرژی" در دوران جدید منتهی میشود؛ جایی که قدرت دیگر در عمق چاهها نیست، بلکه در پهنه پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی است.
دیپلماسی سبز و جذب سرمایههای بینالمللی
حرکت عربستان به سمت پروژههای سبز، ابزاری قدرتمند در دیپلماسی عمومی و اقتصادی این کشور است. در دورانی که فشارهای بینالمللی بر کشورهای تولیدکننده سوخت فسیلی افزایش یافته است، ریاض با برند «اوراق قرضه سبز» خود را به عنوان یک بازیگر مسئولیتپذیر در حوزه تغییرات اقلیمی معرفی میکند. این موضوع باعث میشود که برند ملی عربستان از یک کشور سنتی و وابسته به زیرزمین، به کشوری مدرن و نگاهکننده به آسمان (انرژی خورشیدی) تغییر یابد.
تخصیص این مبالغ کلان به پروژههای پایدار، پیامی روشن به نهادهای مالی بینالمللی نظیر صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی ارسال میکند. عربستان با این کار، ریسک سرمایهگذاری در کشور خود را کاهش داده و رتبه اعتباریاش را ارتقا میدهد. زمانی که یک سرمایهگذار اروپایی یا آمریکایی میبیند که عواید اوراق قرضه دقیقاً در مسیر کاهش کربن هزینه شده است، اعتماد او به کل سیستم مالی سعودی افزایش مییابد.
علاوه بر این، این خیز بلند به سمت انرژیهای سبز، رقابتی منطقهای را نیز تشدید کرده است. در حالی که کشورهای دیگر منطقه نیز در حال حرکت به این سمت هستند، مقیاس ۹ میلیارد دلاری و هدفگذاریهای دقیق PIF، عربستان را در جایگاه پیشرو قرار میدهد. این صندوق با نفوذ در بازارهای جهانی انرژیهای نو، در حال ایجاد زنجیره تأمینی است که در آن، شرکتهای بینالمللی برای حضور در پروژههای غولآسای عربستان (مانند نئوم و دریای سرخ) با یکدیگر رقابت میکنند. نتیجه این رقابت، انتقال دانش فنی به داخل مرزهای عربستان و ایجاد اشتغال برای نسل جوان و تحصیلکردهای است که دیگر نمیخواهند تنها کارمند ادارات دولتی نفتی باشند.
تخصیص ۹ میلیارد دلار توسط صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان، تنها یک سرفصل حسابداری نیست، بلکه نمادی از یک تغییر پارادایم در قلب خاورمیانه است. ریاض با این اقدام نشان داد که «قمار» روی انرژی سبز را نه از روی ناچاری، بلکه با نگاهی استراتژیک و تهاجمی برای تسخیر بازارهای آینده آغاز کرده است. تحقق تولید ۴۲۷ مگاوات انرژی پاک و حذف میلیونها تن دیاکسید کربن، اولین میوههای این درخت تنومند خواهند بود که قرار است تا سال ۲۰۶۰، سایه «خالص صفر» را بر سر کل پادشاهی بگستراند. عربستان امروز، دیگر فقط به دنبال استخراج نفت نیست؛ آنها در حال استخراج آینده از تابش خورشید و وزش بادهای بیابان هستند.