سلام به نظر من این ترس از محیط به انسان وارد شده و ترس مادر زادی نیست!! چون وقتی مغز شما میبینه که دیگران از سوسک و حیوانات دیگر میترسند شما هم میترسید ولی اگر از اول به بچه یاد بدید این حیوانات ترس ندارند اونها هم دیگر نمیترسند.
باتشکر حمید اقایی با فوق لیسانس روانشناسی
من از سوسک نمیترسم، و تو خانواده به "شکارچی سوسک" معروفم :|
ولی داداشم خیلی از سوسک میترسه، با اینکه ازم بزرگ تره، بازم من باید برم آقا سوسکه رو بکشم^-^
سلام. ولی من از بچگی میترسم. از 10 یا 12 سالگی.
درس میخوندم میپرید رو دفترم. کفش میپوشیدم از کفشم میپرید بیرون و همینها برای من شد ترس موندگار از فقط و فقط سوسک.
ملخ و مارمولک و . با دست میگیرم اما سوسک بالدار فاضلاب
شوهرم که اومد خونه رفتم عکس سوسک ها رو بهش نشون دادم ، اونم خیلییی تعجب کرد که دارم راحت اینکارو میکنم ....
و بعد از اون دو بار دیگه هم فرداش و پس فرداش اینکارو کردم تا عادت کنم....
از اون موقع تا حالا خوشبحتانه هنوز سوسکی ندیدم که ببینم چه عکس العملی دارم ولی همین الان که جریان سوسک یادم اومد رفتم دوباره عکس سوسک رو زدم و دیدم خداروشکر دارم راحت عکس هارو بدون ذره ای ترس میبینم و مطمئنم اگه سوسک واقعی ببینم دیگه عکس العملم مثل قبل نیست ، بدم میاد که لمسش کنم ولی حداقل میتونم با دمپایی بیفتم دنبالش
اگه میخواهید از سوسک نترسید تا آخر بخونید : تجربه ی خودمه
سلام دوستان ، من از همیشه از سوسک میترسیدم ولی چند سالی هست که خیلییی وحشتناک میترسم، یه بار شوهرم سوسک رو کشته بود و فقط یک تیکه ی کوچیک از بال سوسک هنوز روی فرش افتاده بود و من با دیدن اون هم وحشت میکردم و جرأت نداشتم خودم جمعش کنم !!!
پنج ماه پیش هم دختر جاریم که پنج سالشه، فقط با مداد یک بیضی و دو شاخ روی کاغذ کشیده بود و من چون نمیدونستم چیه داشتم به کاغذش نگاه میکردم ولی تا گفت مثلا سوسک کشیده کلی ترسیدم و جیغ زدم!
خلاصه چند ماه پیش دیدم دیگه من واقعا فوبیا ی سوسک دارم و قبلا از اینکه اتفاقی برام بیفته باید یه کاری بکنم ، چون واقعا خطرناکه ، مثلا اگه یکدفعه ای سوسک ببینم بدون اینکه ببینم پشت سرم چیه فرار میکنم ، ممکنه سُر بخورم بیفتم و یا چیز نوک تیزی کسی پشت سر من دستش باشه و ....
بعد حس کردم چون من همیشه میگم " من در حد مرگ از سوسک میترسم و .... " این تلقین داره باعث میشه من باز بیشتر بترسم حتی توی خواب هام اذیتم میکنه
همون روز که تصمیمگرفتم یه فکری به حال خودم بکنم ، چندین بار ، تاکید میکنم چندین بار به خودم گفتم من از سوسک نمیترسم و زور من از سوسک بیشتره پس چرا بترسم ؟ و بلافاصله توی موبایلم رفتم توی اینترت عکس سوسک رو سرچ کردم ، البته اول کمی موبایل رو از خودم دور کردم که یدفعه سکته نکنم ، بعد آروم رفتم موبایل رو برداشتم و عکس های سوسک رو یکی یکی ورق زدم و با این که کمی میترسیدم ولی خودم هم باورم نمیشد دارم اینکارو میکنم ، بعد همینطور روی عکس سوسک ها ضربه میزدم که من دیگه از این به بعد راحت تو رو میکُشم!
باتشکر حمید اقایی با فوق لیسانس روانشناسی
ولی داداشم خیلی از سوسک میترسه، با اینکه ازم بزرگ تره، بازم من باید برم آقا سوسکه رو بکشم^-^
درس میخوندم میپرید رو دفترم. کفش میپوشیدم از کفشم میپرید بیرون و همینها برای من شد ترس موندگار از فقط و فقط سوسک.
ملخ و مارمولک و . با دست میگیرم اما سوسک بالدار فاضلاب
شوهرم که اومد خونه رفتم عکس سوسک ها رو بهش نشون دادم ، اونم خیلییی تعجب کرد که دارم راحت اینکارو میکنم ....
و بعد از اون دو بار دیگه هم فرداش و پس فرداش اینکارو کردم تا عادت کنم....
از اون موقع تا حالا خوشبحتانه هنوز سوسکی ندیدم که ببینم چه عکس العملی دارم ولی همین الان که جریان سوسک یادم اومد رفتم دوباره عکس سوسک رو زدم و دیدم خداروشکر دارم راحت عکس هارو بدون ذره ای ترس میبینم و مطمئنم اگه سوسک واقعی ببینم دیگه عکس العملم مثل قبل نیست ، بدم میاد که لمسش کنم ولی حداقل میتونم با دمپایی بیفتم دنبالش
سلام دوستان ، من از همیشه از سوسک میترسیدم ولی چند سالی هست که خیلییی وحشتناک میترسم، یه بار شوهرم سوسک رو کشته بود و فقط یک تیکه ی کوچیک از بال سوسک هنوز روی فرش افتاده بود و من با دیدن اون هم وحشت میکردم و جرأت نداشتم خودم جمعش کنم !!!
پنج ماه پیش هم دختر جاریم که پنج سالشه، فقط با مداد یک بیضی و دو شاخ روی کاغذ کشیده بود و من چون نمیدونستم چیه داشتم به کاغذش نگاه میکردم ولی تا گفت مثلا سوسک کشیده کلی ترسیدم و جیغ زدم!
خلاصه چند ماه پیش دیدم دیگه من واقعا فوبیا ی سوسک دارم و قبلا از اینکه اتفاقی برام بیفته باید یه کاری بکنم ، چون واقعا خطرناکه ، مثلا اگه یکدفعه ای سوسک ببینم بدون اینکه ببینم پشت سرم چیه فرار میکنم ، ممکنه سُر بخورم بیفتم و یا چیز نوک تیزی کسی پشت سر من دستش باشه و ....
بعد حس کردم چون من همیشه میگم " من در حد مرگ از سوسک میترسم و .... " این تلقین داره باعث میشه من باز بیشتر بترسم حتی توی خواب هام اذیتم میکنه
همون روز که تصمیمگرفتم یه فکری به حال خودم بکنم ، چندین بار ، تاکید میکنم چندین بار به خودم گفتم من از سوسک نمیترسم و زور من از سوسک بیشتره پس چرا بترسم ؟ و بلافاصله توی موبایلم رفتم توی اینترت عکس سوسک رو سرچ کردم ، البته اول کمی موبایل رو از خودم دور کردم که یدفعه سکته نکنم ، بعد آروم رفتم موبایل رو برداشتم و عکس های سوسک رو یکی یکی ورق زدم و با این که کمی میترسیدم ولی خودم هم باورم نمیشد دارم اینکارو میکنم ، بعد همینطور روی عکس سوسک ها ضربه میزدم که من دیگه از این به بعد راحت تو رو میکُشم!