نامزد من همش بادوستاشه. قبلا این طور نبود یک ماهی هست رفیق باز شده از موقعی که از کارش اومده بیرون اصلا به من توجه نمیکنه
خواهش میکنم بهم کمک کنین به راهنماییتون نیاز دارم....
منم این مشکلات رو دارم شایدم بیشتر
شوهرم انقدر با رفیقاش بود تا از راه بدر شد معتاد به قمار شده کار نمیکنه صدا کار براش پیدا کردم میگه دلم نمیخواد کار کنم ماهم فقط بعضی وقتا که میبره خرج زندگیمون از همون راهه یه بچه دارم یکی هم تو راهه
خیلی به طلاق فکر میکنم اما هرچی فکر میکنم ته دلم به خاطر این دوتا دختر راضی نمیشه
اکثر شبها نمیاد خونه حتی شده بعد ۲ روز یا ۳ روز اومده خونه مدام هم بهش زنگ میزنم فقط تو پاتوق رفیقاشه
البته بگم اینکارهاش زمانی علنی شد که من برای اولین بار باردار شدم چون قبل بارداری اولم رفیق باز بود نه در این حد گاه گداری اگه بعد یکماه یک شب تا صبح نمیومد خونه اما بعد بارداریم که فهمید این از این به بعد پابند بچه میشه شبهای مداوم نمیومد خونه و من زن باردار شب تا صبح تنها میخوابیدم حالا که مثلا بارداری دوممه و لا اقل دخترم باهامه.
از خدا میخوام خودش کمکم کنه واقعا خسته ام و افسرده اما هیچ راهی ندارم تو چاه افتادم ...
محکم پای زندگی وشوهرتون بایستید بلاهایی که سر من اومده سر هیچ کس نیاد عواقب رفیق بازی فقط اینا نیست شوهرم رفیق باز بوده مدتی بامن بود خوب شده همه جا با هم بودیم دوباره از اول ورشکستگی ،زن گرفتن،معتاد شدن ،دور شدن از من ودو دخترش، بده کاری ،چهار ساله مدام مامور درب خونه میخ کوبیده ابلاغ میده،آتش سوزی تخریب ،زندان، چهار مرتبه ،باز هم بگم ........ وهنوز ادامه داره خیانت دروغ فحش ونا سزا قطع ارتباط با همه خانواده ،بیکار ومعتاد .........وبلا تکلیف
محکم پای زندگی وشوهرتون بایستید بلاهایی که سر من اومده سر هیچ کس نیاد عواقب رفیق بازی فقط اینا نیست شوهرم رفیق باز بوده مدتی بامن بود خوب شده همه جا با هم بودیم دوباره از اول ورشکستگی ،زن گرفتن،معتاد شدن ،دور شدن از من ودو دخترش، بده کاری ،چهار ساله مدام مامور درب خونه میخ کوبیده ابلاغ میده،آتش سوزی تخریب ،زندان، چهار مرتبه ،باز هم بگم ........ وهنوز ادامه داره خیانت دروغ فحش ونا سزا قطع ارتباط با همه خانواده ،بیکار ومعتاد .........وبلا تکلیف
به نظرم از الان نامزدی رو بهم بزنی بهتره چون منم دقیقا مثل تو بودم فکر کردم وارد زندگی بشم بهتره ولی بدتر شد و الان فقط منم که عذاب میکشم
بهار
۱۰:۰۳ ۱۶ خرداد ۱۳۹۹
عزیزم ب نظر منم تا عروسی نکردی جدا شو درست نمیشن شوهر منم رفیق بازه درست نشد ک نشد
راحله
۰۷:۰۳ ۱۵ تير ۱۳۹۷
سلام شوهر م ازصبح تاساعت شش سر کاره از اونجا میری با دوستاش تا ساعت دوازده شب چون از لحاظ مالی مشکل داشتیم خودم میرم سر کار ومحیط خیلی آرومی براش درست کردم ولی باز هم دست از دوستاش برنمی داره الان یک مدتی کارم شده دعوا فقط سکوت میکنه وصحبت نمی کنه اگه میشه راهنمایی کنید
منم همین مشکلات را دارم شوهر من از هرلحاظ خوبه ولی مدتی خیلی رفیق باز شده باهاش حرف میزنم از این کارش دست بکشه ناراحت میشه خیلی هم باهم دوست ورفیقیم بی زحمت راهنماییم کنید
منم خسته شدم شوهرم هرجایی برم رفیق های ناباب پیدا میکنه و به من میگه اهل هیچ برنامه ای نیست پس چرا دوست داره با اینجور آدمها باشه همش بهانه های مختلف میاره که برای کاره
خواهش میکنم بهم کمک کنین به راهنماییتون نیاز دارم....
شوهرم انقدر با رفیقاش بود تا از راه بدر شد معتاد به قمار شده کار نمیکنه صدا کار براش پیدا کردم میگه دلم نمیخواد کار کنم ماهم فقط بعضی وقتا که میبره خرج زندگیمون از همون راهه یه بچه دارم یکی هم تو راهه
خیلی به طلاق فکر میکنم اما هرچی فکر میکنم ته دلم به خاطر این دوتا دختر راضی نمیشه
اکثر شبها نمیاد خونه حتی شده بعد ۲ روز یا ۳ روز اومده خونه مدام هم بهش زنگ میزنم فقط تو پاتوق رفیقاشه
البته بگم اینکارهاش زمانی علنی شد که من برای اولین بار باردار شدم چون قبل بارداری اولم رفیق باز بود نه در این حد گاه گداری اگه بعد یکماه یک شب تا صبح نمیومد خونه اما بعد بارداریم که فهمید این از این به بعد پابند بچه میشه شبهای مداوم نمیومد خونه و من زن باردار شب تا صبح تنها میخوابیدم حالا که مثلا بارداری دوممه و لا اقل دخترم باهامه.
از خدا میخوام خودش کمکم کنه واقعا خسته ام و افسرده اما هیچ راهی ندارم تو چاه افتادم ...
حسادت میکنم
روزتولدم اقابادوستاش پی خوش گذرونیه