سلام. نمی خواهم مثل بقیه شعار بدم و بگم زودتر برگرد!!
برای همین پیشنهاد می کنم تا وقتی بابات بهت زنگ نزده برنگرد، فقط خواهشا جواب مادرتو بده وبهش بگو تا اون غیرمستقیم پدرتو ترغیب کنه بهت زنگ بزنه.
بعد می مونه دو تا مسآله یکی اون 5 میلیونه، حتما فهمیدند کار غفوره! بنابر این خودتو به کوچه علی چپ نزن و سربلند برو کلانتری خودتو معرفی کن میاند رضایت میدند و اعدام نمیشی!
دومی هم افسانه جون، اون موجود خیرخواه و شیطانیه مراقب باش خیلی اعتماد نکن به آدما! اگر بعد از چند وقت آفتابی نشد یک سر بزن به باشگاه خبرنگاران نکند زیر کامیون مرده باشه؟
امیدوارم از نظرم استفاده کرده باشی.
فلسفه زندگی تلاش و گذشتن و لبخند است
سلام
ازهچه بگذریم سخن دوست خوشتراست
ولی هیچ دوستی بهترازپدرومادرنیست وهیچ دایه ای دلسوزترازمادرنیست
بهتره برگردی خونه چون تاجوانی میتوانی اینطوری بگردی ولی پابه سن که گذاشتی دیگرکسی حتی نگاهت هم نمیکنه
سلام عزیزم تورو خدا حتما برگرد خونه به خدا الان فکر کنم مادرت از دوری تو دق کرده اگه برگردی هم پدر وهم مادرت خیلی خوشحال خواهند شد سرگذشت بسیار تلخی دااشتی وقتی خواندم اشک در چشمانم حلقه زد انسان هیچوقت نباید گول حرفهای چرب ونرم دوستاشو بخوره حتی اگه بهترین دوست انسان باشه پدر ومادرت منتظرت هستند مطمئن باش اگه اولش هم پدرت خواست بدخلقی کند اصلا به دل نگیر واین رو حق خودت بدون چون اون هم غرور داره وبا این کارت توی این دوسال غرورشو له کردی من خودم پدر ندارم ولی تو قدر پدرتو بدون .خواهش میکنم ازت به عنوان یک خواهر به خونتون برگرد چون به قول دوستمون توی جامعه گرگهای زیادی هستند .
سلام
این دختر خانوم داره دروغ میگه یا همه حقیقت را نگفتهو
ولی با هر موضوعی که هست هر اتفاقی که افتاده به نظر من باید بری به سمت خانوادت حالا هرکی هست پدر و مادر واقعیت یا پدر مادر یا برادر و خواهر غیر واقعی
خب معلومه که همه ی حقیقتو نگفته.
چند جاش نوشته بود: که شاید گففتنش درست نباشد. دیگه از این واضح تر؟
مادرت
۱۴:۰۹ ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
عزیزم تو مثل دخترم هستی،،دخترم نمیدونی با رفتنت و پاسخ ندادن به تماسهایم چه رنج و شکنجه ای رو تحمل کردم،پدرت هم از کرده خود پشیمان است،دخترم برگرد،ما چشم براهت هستیم،هر وقت تلفن زنگ میزند یا زنگ ایفون صدا میکند منتظر شنیدن صدایت هستم.من مادرت هستم برگرد و چشمهای خشکیده از اشکم را ببین،برگرد و چشمانم را روشن کن
سلام خواهرم، من با بقیه دوستان هم نظر هستم.
به نظرشما شرایط الان شما بهتره یا شرایطی که ممکنه در آینده ی که نمی دانید و مطمین نیستید رخ بدهد . پس برگرد و آدم معتمد و فردی که خانواده ات بخصوص پدرت از او حساب می برد را واسطه قرار بده که شرایط برگشت شما را فراهم کند و بگویید این مدت در شهرستان مشغول تحصیل و اشتغال بوده اید . خداوند شما را دوست داشته که تا الان با شما همراه و نگهبان شما بوده و البته خود شما بصورت منطقی با خانواده ات صحبت کن چون دیگر دختر با تجریه و تحصیل کرده ای هستید . انشاله عاقبت به خیر و خوشبخت شوید
خواهر عزيزم انتظار نداشته باش در وهله اول پدر تحويلت بگيره بهر حال تا مدتي تاوان اشتباه وگناهت رو بايد پس بدهى ولى اگر نروى اخر ش با هر كس ازدواج كنى به چشم يه دختر فاسد وبى خانمامن نگاهت ميكند ومطمين باش ارزشى برايت قايل نيست حتى اگر خودش مفسد باشد تا اخر عمرت رنگ ارامش رو نخواهى ديد وارزو مى كنى اى كاش زن همان پسر عموت شده بودى اول از خدا بخواه ببخشدت وبا توسل به اغوش خانواده بر گرد مى توانى قبلش يه نامه برايشون بنويسى بهر حال يه قسمت از زندگيت خراب شود بهتره تا همش
سلام
شما به دلیل نداشتن تجربه از همون اول روش مناسبی رو انتخاب نکردید بهتر بود با پسر عموتون صحبت میکردید شاید شرایطتون رو قبول میکرد اما حالا گذشته .الان بهترین تصمیم به نظر من اینه که برگردید مطمئن باشید خانوادتون منتظر شما هستند توی جامعه ما تنها زندگی کردن واسه یه دختر واقعا سخته
بنظر من غرورتو بذار کنار به پدرت زنگ بزن من خودم پدرم فکر کنم بهترین راه همین باشه تا دیرتر نشده اگه نمیتونی به مادرت زنگ بزن یا کسی دیگه را واسطه کن خواهش میکنم
برای همین پیشنهاد می کنم تا وقتی بابات بهت زنگ نزده برنگرد، فقط خواهشا جواب مادرتو بده وبهش بگو تا اون غیرمستقیم پدرتو ترغیب کنه بهت زنگ بزنه.
بعد می مونه دو تا مسآله یکی اون 5 میلیونه، حتما فهمیدند کار غفوره! بنابر این خودتو به کوچه علی چپ نزن و سربلند برو کلانتری خودتو معرفی کن میاند رضایت میدند و اعدام نمیشی!
دومی هم افسانه جون، اون موجود خیرخواه و شیطانیه مراقب باش خیلی اعتماد نکن به آدما! اگر بعد از چند وقت آفتابی نشد یک سر بزن به باشگاه خبرنگاران نکند زیر کامیون مرده باشه؟
امیدوارم از نظرم استفاده کرده باشی.
فلسفه زندگی تلاش و گذشتن و لبخند است
ازهچه بگذریم سخن دوست خوشتراست
ولی هیچ دوستی بهترازپدرومادرنیست وهیچ دایه ای دلسوزترازمادرنیست
بهتره برگردی خونه چون تاجوانی میتوانی اینطوری بگردی ولی پابه سن که گذاشتی دیگرکسی حتی نگاهت هم نمیکنه
این دختر خانوم داره دروغ میگه یا همه حقیقت را نگفتهو
ولی با هر موضوعی که هست هر اتفاقی که افتاده به نظر من باید بری به سمت خانوادت حالا هرکی هست پدر و مادر واقعیت یا پدر مادر یا برادر و خواهر غیر واقعی
چند جاش نوشته بود: که شاید گففتنش درست نباشد. دیگه از این واضح تر؟
به نظرشما شرایط الان شما بهتره یا شرایطی که ممکنه در آینده ی که نمی دانید و مطمین نیستید رخ بدهد . پس برگرد و آدم معتمد و فردی که خانواده ات بخصوص پدرت از او حساب می برد را واسطه قرار بده که شرایط برگشت شما را فراهم کند و بگویید این مدت در شهرستان مشغول تحصیل و اشتغال بوده اید . خداوند شما را دوست داشته که تا الان با شما همراه و نگهبان شما بوده و البته خود شما بصورت منطقی با خانواده ات صحبت کن چون دیگر دختر با تجریه و تحصیل کرده ای هستید . انشاله عاقبت به خیر و خوشبخت شوید
باز ا بازا هر انچه هستی بازا
حال چه رسد به پدرت
بر گرد تا دیر تر از این نشده
شما به دلیل نداشتن تجربه از همون اول روش مناسبی رو انتخاب نکردید بهتر بود با پسر عموتون صحبت میکردید شاید شرایطتون رو قبول میکرد اما حالا گذشته .الان بهترین تصمیم به نظر من اینه که برگردید مطمئن باشید خانوادتون منتظر شما هستند توی جامعه ما تنها زندگی کردن واسه یه دختر واقعا سخته