من از پدرزنم متنفرم. به حدی که حاضرم سر به تنش نباشه. خیلی خصیص و خودخواهه.. وقتی یه مهمون خونش میره بجای اینکه به احترام مهمان چراغای خونشو روشن کنه، اکثرشون رو خاموش میکنه و دوتا مهتابی روشن میکنه. یا تلویزیون رو چندبار خاموش میکنه که برق مصرف نشه. ولی بابای خودم که بازنشسته فرهنگی بود واسه مهموناش تمام لامپ های گازی روشن میکرد و حسابی احترامشونو میگرفت. وضع پدرزنمم خوبه ها ولی در عین حال خیلی خصیص و خودخواه و نامرده.. انگار نه انگار دختر داره. یک ساله ازدواج کردیم یبارمتواین یکسال نیومده خونمون میترسه ی جعبه شیرینی بیاره.. خدا لعنت کنه هرچی ادم خصیص و کنس و پولپرست رو. اگه ترسی از مهریه نداشتم سه سوت زنمو طلاق میدادم. دختری که تواین خونه بزرگ شده دیگه چی میخواد بشه. مادرزنمم فقط نگاه میکنه میخنده. کاش زندگی دنده عقب داشت و هیچوقت ازدواج نمیکردم. بزرگترین اشتباه زندگیم ازدواج بود. یکی نبود بهم بگه نونت کم بود آبت کم بود جوت کم بود چه مرگت بود ازدواج کردی!! خدایا غلط کردم. شاید زنمم خوب باشه ولی بدی های پدرزنم همش جلو چشمامه و زندگیمو تلخ کرده.
قابل توجه اونایی که میگن مادر زن به زن ربطی نداره من یکی از همین مادر زن های بی ادب و فحاش رو دارم زنم ادعا میکنه تو زندگی ما اثر نداره ولی تا حالا دعواهای زیادی به خاطر مادرش با من راه انداخته با این که یه دختر سه ماهه دارم و میترسم بره زیر دست اون آدم اما باور کنید همش به طلاق فکر میکنم
اگر می خواهی خوشبخت شوی قید مادر زن رو بزن
زن تنها با یک مرد میتونه رابطه عاطفی داشته باشه شوهر یا داماد نه پسر و نه دخترش اگر با داماد محبت و خوش اخلاقی میکند با همسرش بد اخلاقی میکند این دو رابطه قابل جمع نیستند خدا لعنت کنه مادر زن رو خصوصا مادر زن من که یک شیطان است من 10 ماه است با خانوادهاش کلا قطع رابطه داریم و زندگی خوبی دارم
خدایا من تو زندگیم خیلی آرزوها دارم خیلی چیزا ازت میخوام ولی حاضرم از همه اینا بگذرم ولی در عوض بجاش این مادر زنم رو مثل یه باد بادک بترکونیش یه جوری که نشه جمش کرد
من از پدرزنم متنفرم. به حدی که حاضرم مثل داعش سرشو ببرم. خیلی خصیص و خودخواهه.. وقتی یه مهمون خونش میره بجای اینکه به احترام مهمان چراغای خونشو روشن کنه، اکثرشون رو خاموش میکنه و دوتا مهتابی روشن میکنه. یا لویزیون رو چندبار خاموش میکنه که برق مصرف نشه. ولی بابای خودم واسه مهموناش تمام لامپ های گازی روشن میکرد و حسابی احترامشونو میگرفت. وضع پدرزنمم خوبه ها ولی در عین حال خیلی خصیص و خودخواه و نامرده.. انگار نه انگار دختر داره. یک ساله ازدواج کردیم یبارمتواین یکسال نیومده خونمون میترسه ی جعبه شیرینی بیاره.. خدا لعنت کنه هرچی ادم خصیص و کنس و پولپرست رو. اگه ترسی از مهریه نداشتم سه سوت زنمو طلاق میدم. دختری که تواین خونه بزرگ شده دیگه چی میخواد بشه. مادرزنمم فقط نگاه میکنه میخنده. کاش زندگی دنده عقب داشت و هیچوقت ازدواج نمیکردم. بزرگترین اشتباه زندگیم ازدواج بود. یکی نبود بهم بگه نونت کم بود آبت کم بود جوت کم بود چه مرگت بود ازدواج کردی!! خدایا غلط کردم. شاید زنمم خوب باشه ولی بدی های پدرزنم همش جلو چشمامه و زندگیمو تلخ کرده.
چون براو چشمم نمی افتد دگر
زن تنها با یک مرد میتونه رابطه عاطفی داشته باشه شوهر یا داماد نه پسر و نه دخترش اگر با داماد محبت و خوش اخلاقی میکند با همسرش بد اخلاقی میکند این دو رابطه قابل جمع نیستند خدا لعنت کنه مادر زن رو خصوصا مادر زن من که یک شیطان است من 10 ماه است با خانوادهاش کلا قطع رابطه داریم و زندگی خوبی دارم
واه واه
تمام طلاق ها بخاطر ایناست
خدايا بيكاراي ما رو سركار بزار بلند بگو امييييييييييييييييييييييييييين