ال وجود داره در روستا ها کنار چشمه و نزدیک سخره ها هست من خوم از ۳ تفر خوانوادم اون رادیده اند و برای من تعریف کرده اند قبلا زیاد بود الان زیاد نیست و سراغ آدمهای تنها میاد نه بار دار
باسلام.
دوستان کاملا واقعی ست آل الان به مرور زمان به دست فراموشی سپرده شده .هیچ وقت فراموش نمیکنم مادر دامادمون پیرزن کمرخمیده و چشمانش دیگه نمیدید برام تعریف میکرد که از دوازده شکم فقط سه تابچه براش مونده همه رو آل میزده و صغد میکرده انگار۹تاازبچه هاشو آل زده .
تعریف میکرد توماه های هفت حاملگی بیشتر آل میامده اونم وقتی تنهامیزاشتنش یکیش رو یادم نمیشه میگفت ازتوی خونه های همسایه میدیم داره میاددرجا زبون بند میشده ازترس وبه پنجره اتاقش میرسیده خم میشده بهش میخندیده اونم بی هوش میشده وبچه هاش صغد میشدن اونجور که اون خدابیامرز میگفت قدش شو به اندازه یه ساختمان سه تا چهارطبقه تخمیل میزد ورنگش سفیدبوده .
حتی درجاده مشهد به زاهدان بعد ازبیرجند نیمه های شب که نسافرها خواب بودن سرپیچ اتوبوس با یک آل که وسط جاده نشسته بوده میزنه که راننده و کوکش و ریدفهای صندلی جلو همه مردن مسافرهای آخر دیدن آل لنگ لنگان خودشو کشونده توبیابون این موضوع تقریبا مال سال ۱۳۸۸ اینهاست اما چون کسی اعتقادنداره دراخبار واینها جدی گرفته نشد .
یاحق
یه سوال کسانی که میگن در قدیم بوده خودشون دیدن.....
چرا دروغ میگین همش وجود ندارد
مادر من که داداشم رو به دنیا آورد تا الان که داداشم 1 ساله هست هیچ چیزی نشده ❤️
بنام خدای بخشنده هرچه خداوند اراده کند همان میشود همه مابشرهستیم به جز درگاه خدا دری نیست چه رمال باشد چه دکتر باشد همه بااداره خداست هرانسان برای امتحان آزمایش شده پس خدا هرچه داده به آن احترام میگذرم ملا هم دکترهم وقت خدا به هیچ کدامش بی احترامی نمکنم چون همه را خدا آفریده به هم دیگر احترام بگذاریم دیگر کشورها از ما حرف درنیاورنندحق یارتان باشد
زنان حامله در قدیم دچار توهم نمیشدند.در زمان قدیم به دلیل نبود تکنولوژی جن و آل زیاد بوده.اطرافیان همه دیدن.جن ها از آب لوله کشی و برق و آهن فراری هستن.کسی که میگی اینا خرافات هست یه شب بیا روستای ما.یه کوه اونجا هست که اگه شب بری اونجا پیرزنی با یک پا میبینی که به سرعت حرکت میکنه
من میگم وجود داره! من دوازده سالمه چند ماه پیش خواهر های دوقلوم بدنیا اومدن. مامانم هی مرتب تب میکرد، هی میگفت دور و برم چند تا زن دارن آواز میخونن و میرقصن، هی میگفت شبا یه موجود لاغر و دراز میاد پیش میخواد بچه هارو ببره!
ما میرفتیم پیشش میگفت شما که پیشم هستین نمیان! میگفت اونا میرن پشت در قایم میشن!
دوستان کاملا واقعی ست آل الان به مرور زمان به دست فراموشی سپرده شده .هیچ وقت فراموش نمیکنم مادر دامادمون پیرزن کمرخمیده و چشمانش دیگه نمیدید برام تعریف میکرد که از دوازده شکم فقط سه تابچه براش مونده همه رو آل میزده و صغد میکرده انگار۹تاازبچه هاشو آل زده .
تعریف میکرد توماه های هفت حاملگی بیشتر آل میامده اونم وقتی تنهامیزاشتنش یکیش رو یادم نمیشه میگفت ازتوی خونه های همسایه میدیم داره میاددرجا زبون بند میشده ازترس وبه پنجره اتاقش میرسیده خم میشده بهش میخندیده اونم بی هوش میشده وبچه هاش صغد میشدن اونجور که اون خدابیامرز میگفت قدش شو به اندازه یه ساختمان سه تا چهارطبقه تخمیل میزد ورنگش سفیدبوده .
حتی درجاده مشهد به زاهدان بعد ازبیرجند نیمه های شب که نسافرها خواب بودن سرپیچ اتوبوس با یک آل که وسط جاده نشسته بوده میزنه که راننده و کوکش و ریدفهای صندلی جلو همه مردن مسافرهای آخر دیدن آل لنگ لنگان خودشو کشونده توبیابون این موضوع تقریبا مال سال ۱۳۸۸ اینهاست اما چون کسی اعتقادنداره دراخبار واینها جدی گرفته نشد .
یاحق
چرا دروغ میگین همش وجود ندارد
مادر من که داداشم رو به دنیا آورد تا الان که داداشم 1 ساله هست هیچ چیزی نشده ❤️
ما میرفتیم پیشش میگفت شما که پیشم هستین نمیان! میگفت اونا میرن پشت در قایم میشن!