نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۵۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
فرانک مشایخی
۱۲:۵۸ ۲۱ آذر ۱۳۹۸
سلام من خیلی خیلی مشکل دارم از وقتی باردار شدم تا الان که ۸ماهمه شوهرم خیلی عذابم میده هر روز دعوام میکنه هم باید کار خونه رو انجام بدم هم بیرون شب هم که میاد دنبالم میبرم به جای خسته نباشی انقدر سرم داد میزنه که بی هوا نفسم میگیره شوهرم من زن دومش از اولی طلاق گرفت و بچه دار نشد الان با من زندگی میکنه ومن زنشم خلاصه گفتنی ها زیاده سختی زیاد کشیدم
Iran (Islamic Republic of)
لیلا
۱۸:۰۰ ۱۷ آذر ۱۳۹۸
چی بگم اخه هرروز دعوا هر روز گریه نمیدونم چرا از وقتی که باردار شدم اینجور عصبانی .حسود شدم
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
ناشناس
۱۱:۰۲ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
منم هفته ۱۶ بارداری هستم شوهرمم خیلی خوبه من از الکی جوش بی خود میزنم استرسیم.برای من و بچم دعا کنید منم برای شما دعا میکنم
Iran (Islamic Republic of)
میم
۱۹:۴۲ ۲۷ مهر ۱۳۹۸
منم چهارده هفتمه شوهرم بهم پول نمیده خودشم چیزی نمیخره چیزایی که هوس میکنم از تو اینترنت عکساشونو میبینم خنده داره ولی دلم میخواد دست خودم نیست
Iran (Islamic Republic of)
N
۰۲:۰۲ ۲۶ مهر ۱۳۹۸
سلام من هفته ۳۹بارداریم شوهرم از نظر عاطفی برام کم میزاره منم هی میریزم تو خودممم
Iran (Islamic Republic of)
پانیذ
۱۴:۵۷ ۲۵ مهر ۱۳۹۸
به نظر من تو هرشرایطی باید آرامشمون رو حفظ کردیم. طفلکی بچه چه گناهی کرده که وقتی به دنیا اومد مضطرب و عصبی بشه. ما خودمون به خاطر استرس و بدبختیای مادرامون که سرمون باردار بودند اینجوری عصبی شدیم دیگه نذاریم بچه هامون اینجوری بشن.
Iran (Islamic Republic of)
فریال
۱۸:۳۷ ۱۸ مهر ۱۳۹۸
منم هفته ی ۱۳ هستم !
کامنت ها رو که می خوندم دیدم واقعا من خیلی ناشکرم!!!
همسر عزیز من این ۱۳ هفته نذاشته آب توو دلم تکون بخوره مرد فوق العاده آروم و با شخصیتیه
چن روز پیش به خاطر نیومدن به سینما باهام، کلی دعواش کردم و باعث شد گریه کنم
و الان به شدت پشیمونم ... ازش عذر خواهی کردم و به اشتباهم اعتراف کردم
انشالله که همه مشکلاتشون رفع بشه.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۲۸ ۱۹ شهريور ۱۳۹۸
خدا کمکتون میکنه انشاالله واسه کسی گریه میکنی ک دوستتون نداره اصلا براتون مهم نباشه
Iran (Islamic Republic of)
مریم
۱۲:۱۳ ۱۴ شهريور ۱۳۹۸
سلام
خیلی خوشحالم خدا بالاخ ه به من و همسرم یک بچه هدی میده من هفته 36 هستم
Iran (Islamic Republic of)
مریم
۱۹:۴۸ ۰۳ شهريور ۱۳۹۸
سلام.من تو هفته ی 26 بارداری خبرناگهانی فوت برادرم رو بهم دادن.باوجود اینکه تو یه شهر دیگه زندگی میکردم تاخودم رو برسونم نصف عمرشدم.بچه ام دقیقا40 روز هیچ حرکتی نکرد دکترا گفتن از شوک بچه خودشوجمع کرده....باوزن خیلی کم به دنیا اومد.ولی الان خداروشکر 2سال و نیمه است یه دختر جیگرو پرحرف
Netherlands
ناشناس
۱۸:۰۶ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
منم حالم خیلی بد اززندگیم راضی نیستم فقط اخرین امیدم سرزایمان بمیرم وراحت شم.....
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۲۱ ۱۸ مهر ۱۳۹۸
منم همینطور
Iran (Islamic Republic of)
یه بنده خدا
۱۷:۵۴ ۲۹ خرداد ۱۳۹۹
خدا نکنه ایشالا هم بچه ات سالم باشه هم خودت روزهای بارداری سخته ولی فکر بچه بی مادرم بکن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۱۳ ۱۹ مرداد ۱۳۹۸
آخی چرا اینطوریه اگر بخاطر تا ثیرات هورمونی نیست واقعا ما زنها خیلی بیچاره ایم که
Iran (Islamic Republic of)
سلام من سونیام
۱۰:۱۶ ۱۵ مرداد ۱۳۹۸
من تو هفته ۲۶ بارداری هستم با همسرم خیلی اختلاف داریم طوری که حتی میگه باید بچه سقط بشه منم بهش گفتم نه ولی اذیت ها کتک هاش خیلی زیاد شده طوری که میگه حتی موقع زایمان به من زنگ نزن من کاری با شما ندارم فقط میگم خدایا خودت مهر این دختر بزار تو دلش آیا واقعا خدا بهم کمک میکنه تورخدا برای منم دعا کنید
Iran (Islamic Republic of)
ماریا
۰۱:۴۱ ۱۴ مرداد ۱۳۹۸
سلام من از وقتی ماه هفتمم شروع شده به شدت حساس و خودخور شدم...حالت های وسواسی هم پیدا کردم...بنده خدا همسرم هی میخاد یه کاری کنه ک من ناراحت نشم ولی نمیدونم چیکار کنم از بس سر چیزای الکی حرص و غصه میخورم...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۹ ۱۳ مرداد ۱۳۹۸
سلام منم هفته 38هستم شوهرم خیلی دوست دارم اونم عاشق منه اماهمش سرکاره خیلی بهش احتیاج دارم یه دخترشش ساله هم دارم من قبل از بارداری پدرم ازدست دادم و خیلی عصبی شدم الانم خیلی زودعصبی میشم و خودزنی میکنم دست خودم نیست ازاینکه باردارشدم پشیمونم هیچ احساسی به این بچه ندارم دوست دارم بمیرم تاحالاهم دکترنرفتم شوهرم دورادور مراقبم هست اما من به وجود خودش احتیاج دارم من الان پیش مادرم هستم چون دردزایمان زودرس گرفتم استراحت مطلق هستم شوهرم هردوهفته یه بارمیاد..خیلی دلم بابام میخاد دست خودم نیست همش به این فکر میکنم نکنه وقتی این بچه به دنیا بیاد باایی سرش ببارم...وقتی فکشومیکنم غمگین تر میشم وقتی خودم میزنم دتترکوچکم مثل یه گنجشک بی پناه میره میخوابه دلم براش میسوزه اماتاحالا نزدمش واقعاااا نمیدونم چیکار کنم