من یک فرزند طلاق عاطفی هستم. زندگی خیلی بدی دارم. هر روز برام جهنم بود و هیچ راهی برای رهایی نبود. الان هم انقدر اسیب روحی روانی دیدم که افسرده و خونه نشین هستم. با اینکه تحصیل کرده هستم. خوش قیافه. اما اعصاب هیچ چیزی رو ندارم.
بارها ارزو میکردم کاش پدر و مادرم از هم جدا میشدن اما تو این برزخ نبودم.
من ۱۶ سال هست که ازدواج کردم و ۱۵ ساله به هر دری میزنم تا از شوهرم جدا بشم .شرایط فرهنگی خانواده ام و اینکه شوهرم از شرابط زندگی مزخرفمون راضی هست باعث شده نه تنها نتونم طلاق بگیرم که هزار تا درد و مریضی هم به جونم افتاده.برای اینکه بتونم با این مساله کنار بیام، دوستای متفاوت ، سرگمی های شخصی و ادامه تحصیل رو انتخاب کردم. البته هیچکدوم جای همسر رو نمیگیره. گاهی اوقات فکر میکنم بهش خیانت کنم.شخصیتم این اجاره رو نمیده .گاهی اصلا نمیتونم تحملش کنم.متاسفانه تو ایران وقتی ازدواج میکنی و مرتکب یه اشتباه میشی ، راهی جز تحمل نداری ...
زندگی مشترک رامقدس بدانیدهرچقدرهم سازش نداشته باشیدبایدوبایددنبال راه حل باشیداگربعضی زندگی ها خراب است تعمیرلازم داردنه ماندن درزندگی دست وپازدن .زحمت داردوآگاهی وتوکل برخدا
چهار سال قبل با دختری ازدواج کردم که به قول خودش عاشق من شده بود و چشمش را روی همه کم و کسری های من بسته بود.. حالا بعد از چهار سال عشق و عاشقی یادش رفته و روزی نیست که به خاطر پول و مال تحقیرم نکنه.. روزی نیست که دعوا راه نیاندازه و به خانواده ام فحش های ناسزا نده.. دست بزن داره... هر روز دارم میگم چه کاری کردم. اگه هنوز ازدواج نکردین شما را به خدا از سر عشق و عاشقی ازدواج نکنین.. بدبخت میشین...
من خودمم از همين بچه هام غصه مي خورم اما چي كار كنم ديگه مشكل از جايي شروع مي شه كه هيچ كس هم پدر و مادر و هم اعضاي ديگه خانواده تو رو درك نمي كنن نمي فهمن كه اگه رفتار ما تغيير مي كنه فقط به خاطر اوناس هيچ وقت من و أمثال من رو هيشكي درك نمي كنه من هيچ علاقه اي به ادامه زندگيم ندارم و فقط مجبوري زندگي مي كنم آخه ازدواج نكنين بهتر از اينه كه اينجوري شين بعدشم بچه بيارين بدبختش كنين
من فرزند طلاق عاطفی هستم و رابطه بد پدرو مادرم باعث شده الان تو 26 سالگی ترس عجیبی از ازدواج داشته باشم جدا از اثرات مخربی که تو روح و روان من و خواهرام گذاشته. این نصیحتو از من داشته باش بچه های طلاق عاطفی آرزو دارن کاش پدر و مادرشون جدا میشدن تا آرامش بیشتری هرکدوم از افراد داشته باشن
علیرضا
۱۶:۴۰ ۰۹ مرداد ۱۳۹۶
به نظر من زن وشوهر خیلی راحت میتونند با همارتباط نزدیکی داشته باشند . فقط باید کمی غرور ومنیتشون رو کنار بزارند . آنوقت یواش یواش آرامش وحس خوشبختی سراغشون میاد. یا علی
ب بنظرمن ادم اگ6 پنجاه ساله هم ازدواج کنه بهتره تا یه ازدواج اجباری کنه ک زندگیش باشوهرش سرد باشه ازدواجی که ازروی اجبار ونداشتن تفاهم باشه مشخصه ک اینجوری میشه یا ادم اصلا ازدواج نکنه یا اگه ازدواج کنه باید خودشووهمسرش تفاهم علاقه باشه وزن زندگی هم باشه خلاصه ازدواج ودست کم نگیرید
بارها ارزو میکردم کاش پدر و مادرم از هم جدا میشدن اما تو این برزخ نبودم.
ولی به خاطر دوتا دخترانم تحمل میکنم تمامی سختی ها رو
مشاوره رفتم گفتن طلاق بگیر ولی به خاطر آینده این بچه ها تحمل کردم