سلام من یه دوست دارم که از مدرسه باهاش اشنا شدم.حدود 5 ساله با هم دوستیم و خیلی صمیمی هستیم. اون همیشه سریع با همه دوست میشه و خیلی اجتماعیه و من کاملا برعکسشم و اون تقریبا تنها دوست منه.الان مدتیه که با هم مجازی در ارتباط بودیم و اون خیلی با دوست های دیگش صمیمی تر شده و خب الان بخاطر مجازی بودن زیاد معلوم نمیشه که با اونا از منم صمیمی تره یا نه. سوال من اینه که ایا این درسته که انتظار داشته باشم با بقیه دوست باشه ولی باهاشون از من صمیمی تر نشه؟چون احساس خوبی نیست که تنها دوستم به دوست های دیگش توجه بیشتری بکنه و من براش صمیمی ترین دوست نباشم با اینکه همه دوست های جدیدش اکثرا تازگیا باهاش دوستن. نمیدونم واقعا دارم اشتباه دربارش فکر میکنم یا نه ولی اگه میشه راهنمایی کنید این منطق من یجور حسادته؟اخه من واقعا بدش رو نمیخوام و دوستش دارم
دقیقا همین مشکل رو بایک دوستم دارم.درسته ممکنه حسادت بکنین،اما چرا خب!
مگه تو خواهر و مامانتو دوست نداری اون حسادت می کنه؟
جوری نوشتین که تا اخر فک کرذم همون دوستمین
Baran
۱۴:۲۳ ۱۱ تير ۱۴۰۰
سلام من یک دوست دارم که هم اخلاق حوب داره و هم بد
اون همیشه بحث رو به سمت خودش بر میگردونه
و با من بد رفتاری میکنه و من فحش میده
اما همیشه کمکم میکنه
یک دوست دیگر هم دارم اما با اون توی مدرسه اشنا نشدم
اون توی تمام لحظاط پیش منه
من درک میکنه و به من احترام میگذاره
اما من با اون دوستم که تو مدرسه هست 5 ساله که دوستیم
و دلم نمیخواد این 5 سال را خراب کنیم
اما با این دوستم که تو مدرسم نیست
فقط 1 سال باهشم
البته اونی که 5 ساله باهاش یه نکته ی بدی هم داره
اینه که بدش میاد من با اون دوستم باشم
واقن نیاز به کمک به کمک دارم
من بین دوراهی موندم توروخدا کمک کنین
با سلام، باید در نظر بگیرید در کدام رابطه احترام شما حفظ می شود. هرچقدر هم که دوستان شما به شما کمک کنند اگر ارزشهای شما را زیر سوال ببرند یا شما را تحقیر کنند احترام شما در آن رابطه خدشه دار می شود برای تغییر رفتار دوست خود تلاش کنید ضمن نگه داشتن احترام با او صحبت کرده و نقاط ضعفش را در اوج خیر خواهی به او گوشزد کنید صبر کنید اگر نتیجه نگرفتید و دوست شما به رفتار نا پسندش ادامه داد از این رابطه فاصله بگیرید چون در نهایت شما باید برای آینده و زندگی خود وقت بگذارید و به دنبال افرادی باشید که شما را رشد می دهند. با سپاس از همراهی شما مخاطب گرامی.
میگن همه ی آدما یک مشکلی دارن هیچکی بی مشکل نیست اما من هرچی فکر میکنم نمیدونم چه مشکلی داره
خیلی عین همیم افکارمون حرفامونو باهم میزنیم خلاصه عین همیم ........
خیلی دوستش دارم .
ولی وقتی با با دوستای دیگم میشه بهترین دوست من حسودیم میشه
دوست دارم فقط من بهترین دوستش باشم نمیگم دوست نداشته باشه میگم منو بیشتر دوست داشته باشه
اما دوستای دیگم دورو برشو پر کردن و وقتی باهم متهد میشن بیش از حد سعی میکنن مارو از هم جدا و قهر کنن
من واقعا عاشق دوستم هستم باهاش 3 و نیمه دوستم
ولی از پارسال با یکی رفیق شد اون به کل تغییرش داد
همه چیش تغییر کرد
اخلاقش تیپش ولی من خیلی دوسش دارم نمیدونم چیکار کنم
جدیدا بهش میگم بیا بریم بیرون بهانه میاره
سلام من یه دوست صمیمی دارم که خیلی با هم خوبیم اون همیشه مشکلات اش رو میگه ومن اینقدر دوستش دارم که از خودم مایه میزارم و بهش کمک میکنم از وقتی که توسط من حالش خوب شده و درو برش شلوغ شده و دیگه کمبودی نداره
انگار ی براش مهم نیستم بهم کمک نمیکنه
من با دوستام یه گروه تشکیل دادم و تازه گی فهمیدم که به رفقای من پیام میده و باهاشون صمیمی شده ولی جلوی من تضاهر میکنه از دوستام بدش میاد
میشه راهنمایی ام کنین واقعا نمیدونم چکار کنم خیلی دوستش دارم اما ازش دلسرد شدم
من که تو زندگیم دوستای خوبی داشتم ولی اونا بعد از یک و دو سال از پشت به من خبر زدن و الان هم دوستای جدید دارم ولی میدونم که اونا پشت سر من حرف های بد میزنن چیکار کنم که دکتر از روزگار شود در بیاورم
من یک دوست مجازی داشتم ما با هم حرف میزدیم و مشکلاتمان را میگفتیم و هم دیگر را درک میکردم ولی بعد مدتی من ی مشکلاتی برام پیش امد ولی نتوانستم برایش توضیح دهم و او ب من گفت ت منو فراموش کردیی و من برایت مهم نیستم ک وجود دارم یا ندارم الان هم پشیمان هستم ولی دیگر نمیشود الان 4ماه گذشته و او دیگر مرا قبول ندارد من ازین موضوع خیلی ناراحتم واو ب شدت ادم کینه ایی هست خیلی دوسش دارم او خیلی ب من نزدیک هست درحالی ک مجازی هسیمنمیدونم چیکار کنم
دوست صمیمی من ۱۵ تا از اون صفات دوست فیکو داره.خیلی هم حسوده از همه لحاظ .هم نمیخواد من با کسی دوست باشم و هم اینکه بهم حسودی میکنه.به طور مثال وقتی من اینستا نصب کردم بحاطر اینکه من اینستا دارم مامانش اینا رو مجبور کرد واسش نصب کنن .هر چی هم بهش گفتم بدرد تو نمیخوره(ازم کوچتره)میگفت چون تو داری منم میخوام داشته باشم.هیچ وقت هم از چیزی نمیگذره و باعث میشه که یه دعوای مفصل داشته باشیم.واقعا احساس تاسف میکنم که وقتی ناراحت میشدم از کارش میگذشتم
مگه تو خواهر و مامانتو دوست نداری اون حسادت می کنه؟
جوری نوشتین که تا اخر فک کرذم همون دوستمین
اون همیشه بحث رو به سمت خودش بر میگردونه
و با من بد رفتاری میکنه و من فحش میده
اما همیشه کمکم میکنه
یک دوست دیگر هم دارم اما با اون توی مدرسه اشنا نشدم
اون توی تمام لحظاط پیش منه
من درک میکنه و به من احترام میگذاره
اما من با اون دوستم که تو مدرسه هست 5 ساله که دوستیم
و دلم نمیخواد این 5 سال را خراب کنیم
اما با این دوستم که تو مدرسم نیست
فقط 1 سال باهشم
البته اونی که 5 ساله باهاش یه نکته ی بدی هم داره
اینه که بدش میاد من با اون دوستم باشم
واقن نیاز به کمک به کمک دارم
من بین دوراهی موندم توروخدا کمک کنین
خیلی عین همیم افکارمون حرفامونو باهم میزنیم خلاصه عین همیم ........
خیلی دوستش دارم .
ولی وقتی با با دوستای دیگم میشه بهترین دوست من حسودیم میشه
دوست دارم فقط من بهترین دوستش باشم نمیگم دوست نداشته باشه میگم منو بیشتر دوست داشته باشه
اما دوستای دیگم دورو برشو پر کردن و وقتی باهم متهد میشن بیش از حد سعی میکنن مارو از هم جدا و قهر کنن
ولی از پارسال با یکی رفیق شد اون به کل تغییرش داد
همه چیش تغییر کرد
اخلاقش تیپش ولی من خیلی دوسش دارم نمیدونم چیکار کنم
جدیدا بهش میگم بیا بریم بیرون بهانه میاره
انگار ی براش مهم نیستم بهم کمک نمیکنه
من با دوستام یه گروه تشکیل دادم و تازه گی فهمیدم که به رفقای من پیام میده و باهاشون صمیمی شده ولی جلوی من تضاهر میکنه از دوستام بدش میاد
میشه راهنمایی ام کنین واقعا نمیدونم چکار کنم خیلی دوستش دارم اما ازش دلسرد شدم