ان شاءالله که دوستی خاله خرسه نشه ،کسی نگفت داداشتونو دوس نداشته باشین اما اون داداش دیگه زندگی تشکیل داده و قطعا زن زندگیش یکسری مواردی رو دوست داره رعایت بشه با حد و مرز و احترام خلاصه که این رو داداشم حساسمتون برداشت قشنگی نمیشد ازش کرد و بوی دخالت و خاله زنکی میداد
ناشناس
۱۷:۲۶ ۰۱ مرداد ۱۴۰۱
چی میگین مادر شوهر من مبل گذاشته روبروی در من جرات ندارم جای برم یا کسی بیاد خونم خانواده خودم پدر ومادر ندارم درعوض به این زن خدمت میکنم اما همیشه ناشکر وناسپاسه در حدی که بارها فکر خودکشی به سرم میزنه روانیم کرده فقط خدا میدونه من چی میگم اگه بخوام همش را بگم طولانی میشه
من دوست دارم از خوانوادی شوهرم دور باشم وبرای خودم باشم هفتی یک بار میرم خونی مادر شوهرم برای سه ساعت اونجا هستم انتزار دارن من همه کار انجام بدم براشون
اصلا محبت کنید تا محبت ببینید نیست . خیلی وقت ها فقط باید سیاست داشت.فقط باید با آرامش رفتار کنید ولی هر کاری که فکر میکنید درسته انجام بدین.اکثر خانواده ها فکر میکنند پسرشون از دماغ فیل افتاده و عروسشون وظیفه دارند بهشون خدمت کنند.
سلام
من هنوز نامزدم نامزدم هم دوتا برادر داره که ی کیش بزرگترین بچس ک ی دختر داره و ی خاهرشوهر دارم ک نگم براتون سلیتس ولی هیچ کاری نمیتونه بکنه چون از نامزدم خیلی میترسه چون همچین اجازه ایو نمیده حتی ب پرر مادرش موندم چیکار کنم تا اینا جدا بشن از هم چون خورد خوراکشون با همه
تو رو خدا کمکم کنید چون من سنی ندارمو غریب هستم ۱۳ سالمه
سلام من هفت تا خواهر شوهر ومادر شوهر دارم من به اینا خیلی رو دادم وخوبیام از حدش گذشته الان دیگه نمی تونم به کارا شون برسم دیگه مریض شدم هر روز یکی زنگ می زنه بد وبیرا میگن دیگه اعصابم و خراب کردن لطفا راهنما ی ام کنین
سلام خوبید میشه منو راهنمایی کنید که برای اولین بار میخام با مادر پسر مورد علاقم صحبت کنم چطوری صحبت کنم که از من خوشش بیاد؟؟ خاهش میکنم راهنماییم کنید
سلام من چند وقتیه همش خواهر شوهرم فوضولی میکنه شوهرمم طرف داریشا میگیره همشم از خواهرش تعریف میکنه تنهایی هم بدونه گفتنه من میره ولی خب نامزدیم نمیدونم چیکار کنم
سلام من تازه نامزد کردم نامزدم میگهجلوی شوهر خواهرت فامیلات شال سرت کن و روی فامیل های من خیلی حساس هست و من قبل ایشون راحت بودم تو فامیل الان سخته که بخوام با شال و اینا باشم با هم مرتب بحث داریم لطفا راهنمایییم کنید
من چندماه عقدکردم چندبار میرم به خانواده همسرم سرمیزنم شهردیگری هستند تازگی ها متوجه شدم جاریم بدون اجازه دست به کیفم زده من بخاطر حساسیت فصلی قطره اشک مصنوعی دکتر نوشته و رفته اینو تو کیفم دیده و به مادرشوهر وخواهرشوهرم گفته ولی نمیدونه من ازکارش خبر دار شدم همسرم بهم گفت که اینکارو کرده بنظرتون با اینحور جاری چطور برخورد کنم
من هنوز نامزدم نامزدم هم دوتا برادر داره که ی کیش بزرگترین بچس ک ی دختر داره و ی خاهرشوهر دارم ک نگم براتون سلیتس ولی هیچ کاری نمیتونه بکنه چون از نامزدم خیلی میترسه چون همچین اجازه ایو نمیده حتی ب پرر مادرش موندم چیکار کنم تا اینا جدا بشن از هم چون خورد خوراکشون با همه
تو رو خدا کمکم کنید چون من سنی ندارمو غریب هستم ۱۳ سالمه