من بعضیاشو دارم
هرکاری کردم حالم عوض شه
کارایی ک دوسدادم انجام دادم
خرید و تیپ زدن و ... اهنگ گوش دادن
اما هرکار میکنم حالم عوض نمیشه
حتی ب خواستگار خیلی خوب دارم ک ارزوی هر دختریه اما من انقد توی خودمم اونوهم رد کردم با اینکه خیلی دوسم داشت اصلا نمیدونم چمه
همیشه ذوق داشتم اشپزی کنم بیرون برم اما دیگ ذوقشو ندارم
میدونید خیلی هم تنهام
به دونه دوست هم ندارم باهاش برم بیرون خوش بگذرونم
اهل دوس پسر و این حرفام نیستم
۲۴ سالمه
خیلی سختی کشیدم توو زندگیم
تازه زندگیم داره خوب میشه
بجا اینکه خوشحال باشم ناراحتم .ناراحتیی ک نمیدونم از کجاس و برای چیه
من الان باید خوشحال باشم چون هدفم مشخص شده و بهش نزدیک شدم تما غمگینم
سلام من ۲۰ سالمه پدرمو توی بچگی از دست دادم تاهمین چند ماه پیش همیشه مثبت فکر میکردم هیچوقت کم نمیاوردم خیلی تلاش کردم تادانشگاه خوب قبول شدم اعتماد ب نفسم بالا بود اما الان همه چی تغییر کرده ی تفاوت شدم دیگه از هیچی ناراحت نمیشم خوشحالم نمیشم صب که بیدار میشم دلم نمیخاد از جام بلند شم همش از بچگیم خاطرات بدمو مرور میکنم و حسرت میخورم باید چیکارکنم تاخوب بشم حتی وقتی میام توی یه سایت تا درباره افسردگی مطلبی رو بخونم بعدازدوخط ولش میکنم هیچ کاریو درست انجام نمیدم قبلا هوش خیلی بالایی داشتم اما الان واقعا حتی متوجه اتفاقای دوروبرمم نمیشم احساس میکنم دارم حافظمو ازدست میدم
سلام من ی دختر ۱۹ سالم از ا۴ سالگی پایی نامردم موندم تا خوانوادم راضی بشن حالا که بهش رسیدم ی افسردگی دید گرفتم خیلی شدید حالم بعضی روزا خیلی بد میشه ولی تنها امیدم فقط بخداس شما هایی که افسردگی دارین فقط به خدا امید داشته باشین با خدا باش
سلام دوستان این علایم ذکر شده را ۹۵ درصد مردم ایران دارند پس الکی خودتونا نترسونید و سرزنش نکنید همیشه پایین دستی را ببینید افراد معلول را ببینید افراد زندانی افرادی که مریضهای سخت و ناعلاج دارند و غیره و سپس یه نگاه به زندگی خودتون بندازید که به خاطر یک سری مشکلات پیش پا افتاده که اکثرا دارند خودتونا رنج میدین و همیشه شکر گذار خداوند باشید التماس دعا
من پدرم را از دست دادم ولی سعی کردم قوی باشم .... اما همسرم بد خلق شد وافسرده دوست داشتم بعد بابام به اون تکیه کنم اما همراهم نشد ... فکر میکنم از سردی او من افسرده شدم خیلی از لحاظ اخلاقی به او وابسته شدم ...الان بیشتر دلتنگ بابا میشم وبا دوتا بچه احساس شدی تنهایی دارم ... میترسم از شوهرم الکی الکی متنفرشم
هرکاری کردم حالم عوض شه
کارایی ک دوسدادم انجام دادم
خرید و تیپ زدن و ... اهنگ گوش دادن
اما هرکار میکنم حالم عوض نمیشه
حتی ب خواستگار خیلی خوب دارم ک ارزوی هر دختریه اما من انقد توی خودمم اونوهم رد کردم با اینکه خیلی دوسم داشت اصلا نمیدونم چمه
همیشه ذوق داشتم اشپزی کنم بیرون برم اما دیگ ذوقشو ندارم
میدونید خیلی هم تنهام
به دونه دوست هم ندارم باهاش برم بیرون خوش بگذرونم
اهل دوس پسر و این حرفام نیستم
۲۴ سالمه
خیلی سختی کشیدم توو زندگیم
تازه زندگیم داره خوب میشه
بجا اینکه خوشحال باشم ناراحتم .ناراحتیی ک نمیدونم از کجاس و برای چیه
من الان باید خوشحال باشم چون هدفم مشخص شده و بهش نزدیک شدم تما غمگینم
قرصی که ضررش کم باشه بهم بگین
مرسی
همشو دارم
عجیبه که در لیست افراد مبتلا به افسردگی قرار گرفتم ..