آقا سهیل اینا همش بر میگرده ب ذات بد وخراب اینجور آدم ها .ادم های ک تا وقتی نیاز بهت دارنن مهربون هستن و پی گیرت عستن و اما وقتی ک دیگه نیازت ندارن برا همیشه کنار میزارن این جور آدم ها یه روز خدا همین حوالی بد جور نشونشون میده و پشیمونشون می‌کنه بسپار بخدا همه چیز رو برادرم ..منم از کسی ک ادعا میکرد دوستم داره هم دانشگاهی بودیم کاراش من انجام میدادم اما وقتی ک کارش تمام شد و کار پیدا کرد من و کنار گذاشت و رفت ولی منم واگذارش کردم بخدا.منتظر خدا هستم جوابش کف دست این آدم بی ذات از خدا بی خبر بزاره .امیدوارم حال همه دل شکسته ها مث من روزی خوب بشن .

سلام من ۲۷ سالمه تو این سالها زندگی کردن تا حالا اینجوری از رفیقم پا نخورده بودم من ۲ سال تمام هر روز با رفیقم کار میکردم هر روز خدا سر سفره هم نمک میخوردیم و کار میکردیم ۴ تا رفیق خودمم میبردن اونا هم کار کنن پیشمون تا اینکه من یه هفته ایی نبودم به من میگفت اگ اومدی بهم زنگ بزن تا دوباره باهم کار کنیم گفتم باشه دو سه باری زنگ زدم بهش گفتم من اومدم ولی اون بمن نمیگفت بیا با هم کار کنیم خب از این دلم نگرفت از این دلم گرفت که به دوستای خودم ک میبردم پیشش به اونا میگفت ک بمن بگه تا بیام پیشش کار کنم مستقیمبه خودم نمیگفت بعد یه روز اونا قالش گذاشتن زنگ زد بمن گفت ک بیا مثل قدیم با هم باشیم منم بخشیدمش گفتم باشه رفتم بعد اون روز ک کارشو راه انداختم دوباره بهم زنگ نزد .و پشتمو خالی کرد این نوشته میخوام همینجا به یادگار بماند.فقط من و خدام میدونه ک الان تو دلم چه عذابی دارم میکشم

دلم خیلی شکسته خدایا کسانی ک باعث بانی دل شکستنم شدن سپردم ب خودت خدایا چطور دلش اومد باهام اینطور کنه دلم بشکنه شب و روز کارو شده گریه کردن فقط رو ب آسمون میکنم میگم خدایا واگذارش کردم ب خودت .میگن چوب خدا بیصدا هست پس نشونم بده خدا

آقا جواد داداشم اونا اگه فرهنگ داشتن و اصالت ک این کارو نمی‌کردن اینا انسانهای بی ارزشی هستن ک روزی خدا روسیاه شون می‌کنه بسپار بخدا گریه نداره واسه چن تا بی ارزش نفله .بی محلشون کن مطمئن باش خدا رو سیاه شون می‌کنه ..واستون آرزوی موفقیت دارم

چند نفر هستن همیشه بهم توهین میکنن حتی توی جمع خرد میکنن منو منم چاره ای جز سکوت ندارم و میام شب ها گریه میکنم و نفرین. فقط به خدا میسپارم

عزیزان کسی تو رو دوست بدارد ازتو دست بر نمی‌دارد پس بدون کسی ک میاد و می‌رود دوست داشتنی نبوده .کسی که هم این کارو می‌کنه یک ذره انسانیت در وجودش نیست وجدان ندارد اصالتی در کار نبوده است اگه خواهر و مادر داشت با احساس دختر مردم بازی نمی‌کرد بسپارش فقط بخدا تا خدا جوابش را به موقع حتما حتما می‌دهد ..برای همه شما آرزوی بهترین ها و حال خوش دارم

بنام معبود بی همتا
عرض سلام
خدا قاضی . خدا عادل. خدا رئوف. خدا رحمت.
بند مطمئن واعتقاد بسیار بی نهایت به خداایی دارم که روحش در بدن من که نشانه زنده بودن من است عزیزان من در هر شرایطی بیاد خدا باشیم هیچ وقت احساس تنهایی نمیکنیم هر وقت ولحظه احساس آرامش مطلق بهمون روا شد بدونیم که از جانب خداوند متعال هست این رو به وضوع در زندگیم بارهای متعدد شاهد بودم چون ذهنمان را درگیر موضوعات منفی میکنیم ای ارامش را حس نمیکنیم من خواشمندم سکوت در تمام مراحل اختلاف نشانه ضعیف بودن یا حرف نزدن نیست چون هستن بغضی افراد بیمارند دنبال تهمت .افترا. واز این دست اخلاقات که برهم زدن آرامشمان هستن توسل کنیم. ودرتنهایی خودمان با هر،دین و فرقه راحت و با هر زبان مادری شروع به گفتگو با آفرید گارمون کنیم خدا را گواه میگیرم سوپرایزی به وجود میاره و شاهکارهایی میکنه که پر از آرامشه عزیزانم همیشه اینو بگو من در حفاظت امن الهی هستم وکسی مرا زیان نمیتواند برساند.

عزیزان دل شکسته صبور باشید بنظر من غصه یه آدم هرزه و کسی ک معنی عشق رو نمفهمه بدترین ظلم در حق خودمان هست .اون آدم برا هیچ کسی شخص مورد اعتماد زندگی نمیشه کسی ک جرات می‌کنه با احساس دیگران بازی کند انسانیت نداره و وجدانی در وجودش نیس پس بسپارین بخدا و مطمین باشین خدا جوابشو ب موقع بهش بر میگردونه ..پس صبور باشید و تماشا کنید .برا همه تون آرزو خوشبختی دارم

چی بگم یک عمر زندگی با اینکه حقم خورده شد معتاد بود سیگاری قرص هر چی تحمل کردم گفتم ی روزی خوب میشه بر میگرده بخودم میگفتم ازش بچه دارم با اینکه نفهمید چطور بزرگ شدن بچه هام احساس پدری نکردن در حقم همسری نکرد این همه صبر کردم ،

نزدیک چهار سال التماس منو و خاحوادمو میکرد، قربون صدقه ام میرفت، قبلا ازش نامردی دیده بودیم کلی باز بهش فرصت دادیم اما باز هم دلمو شکست ورفت، نمیدونم چرا رفت. اما اقایون تو رو خدا اگه دخخری رو نمیخواید و مطمئن به انتخابش نیستید اونو وابسته نکنید وقتی میاید جلو مصمم باشید یهو هوایی نشید، اگه خدا بخواد عازم کربلای معلی هستم و برای همه عزیزان دلشکسته دعا میکنم، منو هم دعا کنید اکه بعد از این ماجرا مسافرت نمیرفتم دق میکردم، میخوام برم حرم ابوالفضل قسمش بدم به دل شکسته حضرت زینب... التماس دعا

سلام به همه خواهر و برادرهای هموطن عزیزم ، فکر میکردم پسرها زود فراموش میکنن نظرات رو که خوندم دلم گرفت جای تک تک شما غصه خوردم فقط اومدم بگم به دنیا دل نبدید هر کس قسمت شما باشه بوقتش میاد تو زندگیتون فقط شرافت و وجدان رو تو هر چیزی رعایت کنید اینو کسی بشما میگه که تجربه ای مثل همه شماها داره من هم درد عظیمی توی دلم دارم نمیدونم براتون تعریفش کنم فقط از خدا میخام منو ببخشه . با شرافت زندگی کنید بعدها خواهی فهمید که چرا این اشخاص از زندگی شما رفته اند . از خدا تشکر خواهید کرد . عشق حرمت داره دختر و پسرهای اصیل و خانواده دار برای زندگی پیدا کنید و توکل بخدای مهربان . کاش تونسته باشم مرهمی باشم برای دلهای شکسته تان .

سلام میخواستم یه درس بزرگ که تجربه کردم بهتون بگم با یه دختر دسته گلی ۴سال رفیق بودم همش فشار به ازدواج‌میاورد منم شرایطشو نداشتم تو همین حین یکی دیگه اومد تو زندگیم بصورت اتفاقی طوری خودشو خوب و معصوم عاشق نشون داد منم خودمو گم کردم از این ینده خدا ک خیلی عذاب کشید جدا شدم فکر میکردم با این خیلی وضع خوب میشه قشنگ بنده خدارو نابود کردم بعد یک ماه فهمیدم اشتباهه افتاد به دست پام دوستت دارم من میمیرم و نرو این حرفا من موندم تو ابن دو راهی ک بشدت از انتخابم پشیمونم تو ۱۸ماهگی رابطمون خیانت دیدم الانم کلا منو گذاشت رفت یعنی قشنگ نابود شدم کارم شده گریه یدفه بخودم اومدم گفتم ک دارم تقاص همون روزارو پس میدم حقیه ک باید برام پیش میومد
فقط ازتون خواهش میکنم دل هیچکسو نشکنید

من عاشق یک دختری شدم که همو دوست داشتیم اما یک دفعه نمیدونم چی شد از همه جا بلاکم کرد رف نگران شدم شب روز جای خونشون بودم تا اینکه مامانش آمد مثل سگ زد منو گف برو گمشو افغانی نمیدونم چیشد اما دلم بد شکست الان 3سال عاشقشم نمیتونم حتا باهاش حرف بزنم نمیتونم بزنم اینجور آدمای خود خواه نژاد پرست فقط به خدا بسپاری

دوستان کسی که دل میشکنه و ولتون میکنه همه رو میبینه جز خدا.جز اینکه زمین گرده و میچرخه.پس مطمین باشید یه روزی تاوان پس میده.هر چند در آتش سوختن ظالم دردی از مظلوم دوا نمیکنه و دلی که شکست دیکه شکسته

منم یکسال ونیم یه نامرد رو بینهایت دوست داشتم حاضر بودم باهمه چیزش بسازم اون حتی بچه داشت من گفتم برای بچت مادری میکنم از روز اول خانوادم در جریان بودن اما مخالفت میکردن میگفتن تو ساده ای این به درد تو نمیخوره یه روز با هم حرف زدیم حتی گفتم اشکال نداره نمیخوام برام مراسم بگیری همینجوری یه عقد میکنیم میریم سر خونه وزندگی خودمون
بعد چند روز بهم پیام داد گفت دیگه به من زنگ نزن من نامزی کردم
نمیدونم الان ۶ ماهه کار شب وروزم شده فقط گریه کردن
من ازش نمیگذرم امید وارم تو همین دنیا تقاص دل شکسته منو پس بده