سلام من ۲۲سالمه و شوهرم۲۴سالشه سه سال ک ازدواج کردیم قبل ازدواج معتاد بود و الآنم هست اول ازدواج هم گیر داد ک بچه میخوام منم قبول کردم خدا ی دختر بهمون داد ک فلج مغزیه هزینه های درمانیش خیلیم ب باش وابسته است همسرمم واقعا اخلاقش باهام خوبه ولی باخانواده ام نمیسازه در صورتی ک خانواده ام بشدت بشدت هوامونو دارن حتی خونه ای ک توش زندگی میکنیم متعلق ب بابای منه بدون هیچ پول پیش یا اجاره ای نصف هزینه های درمان دخترمم بابام میده ولی شوهرم اینارو نمیبینه بیش از حد به خانواده اش وابسته است خودشو ب آب و آتیش میزنه براشون همش سرم غرمیزنه ک مامانت اینجوری بابات اینجوری یا دومادتون اینجوری ...کلافه ام کرده خیلی تنبله ب زور میفرستمش سرکار ک همون یا خرج موادش میشه یا هزینه دکتر و بیمارستان و دارو بچه ...خیلی تحت فشارم یکی بگه کاره درست چیه ب رفتن فکر کنم؟
۲ ساله که با یک معتاد به شیشه زندگی میکنم هیچ کاری هم نمیکنه هیچ درآمدی نداره. هربار میره کمپ دوماه خوبه دوباره شروع میکنه.با اینکه چندبار دکترا بهم گفتن نازا هستم اما الان باردارم. نمیدونم چکار کنم سردوراهیم. آیا ادامه بدم. یا سقطش کنم و طلاق بگیرم
سلام من ۴۲سالمه وعاشق همسرم هستم ولی قبل ازدواج چندین بار ترک کرده ووقتی باهم ازدواج کردیم متادون میخورد وبا هم زندگی رو خیلی سخت شروع کردیم وموفق شدیم حالا ۸ سال شروع به هر نوع گریزی کرده وباز توخونه کمک کردم وبرش گردوندم ولی الان ۲ساله دیگه خیلی زیاد شده ودیگه خسته دارم میشم از طرفی هم واقعا دوسش دارم نمیدونم چیکار کنم کسی می تونه راهنماییم کنه که بهترین تصمیم رو بگیرم
سلام منم شوهرم ۲۲ساله که معتاده منه ابله میدونستم که معتاده ولی فکر میکردم که میتونم ترکش بدم ولی نشد هرچه هم کمپ میره انقد بی همت که نمی تونه ترک کنه فقط یک توصیه دارم با آدم معتاد بچه دار نشید به محضی که فهمیدید معتاده یک کار برای خودتون جور کنید طلاق بگیرید و بروید من انقدر پشیمونم که نمیدونید هر روز آرزوی مرگشو دارم دعا میکنم که سرطان بگیره بمیره
یک ادم مریض باید پیش یک مریض زندگی کنه تنها کار طلاق بخصوص اونایی که بچه دارند اگه دلت واسه بچه هات می سوزه طلاق بگیر بچه هاتم بهش نده خودت بزرگش کن حتی می تونید نفقشم بگیرید یه معتاد بجز مواد به هیچ چیزی فکر نمی کند
سلام من ۲۴ سالمه برا بار دوم ازدواج کردم ولی شوهرم اعتیاد داشته قبلا ترک کرده و الان دوباره درگیر شیشه شده چند وقت رفتم خونه پدرم تا ببرنش کمپ ولی خوانوادش قبول نداشتن ک پسرشون اعتیاد داره ب زور تهدیدو ابروریزی منو برگردون سر زندگی ولی یکسره داره مصرف میکنه وقتی هم میگم قبول نداره دعوا میگیره همش
همش خوابه یا وقتی بیداره هزیون میگه خسته شدم برا طلاق گرفتن هم ک باید شاهد ببری ک نمیشه کاریش کرد
منم اقدام کردم واسه طلاق هم شیشه میکشه هم شیره دیگه جون به لبم رسونده خودم شاقلم ولی می خام حرف بزنم نابوذم میکنه خانوادم پشتم نیستن به خاطردختروپسرم تصمیم گرفتم تنهایی بزرگشون کنم یه والد سالم ومتعهدبهترازدوتاوالدین به دردنخوره
سلام .منم ۱۶ ساله که دارم با ی فرد معتاد زندگی میکنم اولش تریاک میکشید بدا هرویین وشیشه .دو تا پسر ۱۴ و ۸ ساله دارم واقعا دیگه خسته شدم چند بار کمپ رفته ولی تا میاد بیرون دوباره شروع مینه.نمیدونم باید چکار کنم
سلام خسته نباشید من شوهرم مغتاده سه تا فرزند دارم یه پسر ۲۶ ساله دوتادوقلو که پسرودختر شانزدهساله هستن خلاصه دیگه خسته شدم از زندگی موندم چه کار باید کنم لطفان راهنماییم کنید
همش خوابه یا وقتی بیداره هزیون میگه خسته شدم برا طلاق گرفتن هم ک باید شاهد ببری ک نمیشه کاریش کرد