توروخدا با یه ادم معتاد ازدواج نکنین من عاشق شدم خونوادم راضی نبودن حتی سرعقدمم نیومدن من فک میکردم عشق و عاشقیمون مث تو فیلماس الان دارم زجر میکشم دوسش دارم اما زندگیم جهنمه از سر ابروم دارم زندگی میکنم توروخدا تو انتخابتون دقت کنین
منم 12 ساله دارم با یه آدم معتاد به تریاک زندگی میکنم دوتا بچه دارم فقط بخطر بچه دارم تحمل میکنم وگرنه دیگه هیچ انگیزه ای برا ادامه زندگی با این آدم نیستم الانم چن ساله طلاق عاطفیمو گرفتم ازش دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم فقط برا بچها موندم تو این زندگی خیلی خستم نمیدونم چکار کنم
من 10ساله ک ازدواج کردم 25سالمه و شوهرم 32سالشه ی پسر 7ساله دارم ازدواجم توسن خیلی کم بوده وبعداز این ک فهمیدم شوهرم اعتیاد داره ب تریاک ب کلی از زندگی سرد شدم دوسش ندارم ولی ازطرفیم دلم براش میسوزه چون فامیلیم ولی هیچگونه توجه واحترامی بهم نمیذاره بااین ک عاشقم بود و باهام ازدواج کرد گوشه گیره اصن روزی سه چار کلمه بیشتر باهم حرف نمیزنیم کل روزو خوابه وفقط شبامیره درمغازش بخاطر کارش تاصبح بیداریم تموم سیستم زندگیمون بهم ریخته نمیدونم چیکارکنم ناراحت پسرمم میترسم جدایمون یراش سخت باشه چون پسرشو دوس داره و وابستن بهم دیگ منم هیچ حس وحالی تواین زندگی واسم نبوده هیچ حسی بغیراز دلسوزی ندارم دیگ بهش و با کوچیکترین گیری باهم دعوامون میشه وبرو نمیدونم واقعا چیکار کنم
سلام ، من ۱۵ سالمه ، تازگیا فهمیدم که پدرم باز معتاد شده ، انگار وقتی که من به دنیا نیومده لودم ترک کرده بوده ولی الان از بی پولی باز شروع کرده ، راستش جای غم انگیزش اینه که مادرم هیچ وقت به من نگفت که پدرت قبلا معتاد بوده ، ولی هر روز هی قیافش بد تر میشد ، که این شد به ذوز منو برادرم تعقیبش کردیم دیدیم رفته مواد بگیره ، خیلی غم انگیز بود ، خونمون هر روز جنگ و دعوا هست ، دلم برای مادرم میسوزه که ابن همه سال به پای این آدم نشست که ترک کنه ، و بعد ۱۵ سال دوباره شروع به کشیدن کنه ، با آرزوی سلامتی برای همه مادران گل سرزمینم که به پای چنین مردانی سوختن ، واقعا افسوس.
سلام واقعازندگی کردن بایک معتادسخته معتادیعنی کسیکه اذیت شده بی محبتی و بی توجهی دیده و ریشه در دوران کودکی ونوجوانی داره با روان کاوی مستمر و روان درمانی میشه امیدواربود که ذهنیت ومقاومت درونی فرد برای داشتن عزت نفس ازبین بره هرچقدرمعتاداعتمادبنفس وعزت نفسش زیادبشه وحالتهای افسردگی درونیش ازبین بره میشه امیدواربود به بازتوانی فقط مراجعه مستمربه روانشناس که روانکاوی انجام بده.من تجربه زندگی ۲۷ساله بایک معتادرا دارم مشاوره خانواده هستم
من دوازده ساله دارم با شوهرم که به همه چی اعتیاد داره زندگی جهنمی میکنم.بخاطر پسرم تحملش میکنم.من هم عاشق شدم وباااش ازدواج کردم ولی افسوس فک میکردم زندگی فیلم هندیه.خواهش میکنم دخترخانما توی انتخابشون دقت کنن چون یه معتاد عشق وعاشقی سرش نمیشه.فقط مواد میشناسه.
من یه زن 25سالم کسیم ندارم تازه بچم دنیا اومده فهمیدم شوهرم از قبل اعتیاد به هروئین داشته خیلی سخته سردرگم و گیجم نمیدونم چیکار کنم هی میگه درست میکنم همچیزو ولی فعلا ک خبری نیست توروخدا برام دعا کنید بتونم زندگیمو سرسامون بدم
طلاق بگیری بهتره چون هروئین درست شدنی نیست منم 12سال کشیدم با یه دختر ولی درست نشد
ناشناس
۱۷:۰۴ ۳۰ تير ۱۴۰۱
شوهر منم ۱۳سال هست همش میگفت ترک میکنه ولی دو سال آخر دیدم بعضی وقت ها دیوانه هم میشه فهمیدم سورچه میکشه دوستش داشتم ولی یک طرفه بود حالا تصمیم گ
پریسا
۱۶:۴۲ ۰۹ خرداد ۱۳۹۹
من۲۴سالمه ۸سالع ازدواج کردم شوهرم اعتیادداشت ولی خودش خسته شد رفت کمپ اما الان باز داره تریاک میکشه انقد ناراحتم ک دوسدارم خودمو بکشم بهش گفتم ی مدت کنارمیام تا ترک کنی اما اصلا نمیتونم خودموکنترل کنم وقتی بو تریاک میده اخه من چیکارکنم؟گفتم طلاق میگیرم ولی دلم نمیاد
سلام اگر امیدی در ش میبینی تحمل کن کمکش کن مصرف مواد خسته میکنه چون رفته ترک اون لذت ترک رو میدونه وبه کمک تو باز به سمت ترک برمیگردد خدا کمکتان کند انشاالله.
بهار
۱۸:۲۹ ۰۱ خرداد ۱۳۹۹
به نظر شما ازدواج با کسی که دوستمون داره ولی معتاده و کار درستی ام نداره درسته؟
خواهش میکنم کمکم کنین بدجور تو دوراهی ام
نهههههه.عزیز من اصلا و به هیچ عنوان این کارو نکن.مثلمن سر ۵ سال طلاق میگیری بایه بچه
محبوب
۱۳:۵۱ ۱۸ مرداد ۱۳۹۹
سلام اصلا تن به این ازدواج نده الان عاشقته بعدا به چیزی جز مواد فکر نمیکنه شما که میدونی اعتیاد داره کار اشتباهیه
raha
۲۳:۰۱ ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹
نزدیک ۲۰ ساله ازدواج کردم دوتا پسر دارم ده ساله شوهرم معتاده وحاضر نیس ترک کنه توی این مدت خیلی آسیب دیدم هم روحی وهم جسمی به خاطر بچه هام دارم زندگی میکنم امیدوارم بفهمه داره اشتباه میکنه وترک کنه
من یه دختر ۳۲ساله کارشناس مددکاری و مشاوره ام..خونوادهدخوبی دارم..از لخاظ ظاهری زیبا و خوبم..موقعیت اجتماعی و مالی نسبتا خوبی دارم..یه پسر ۳۵ساله یک سال و خرده ای پیش نشست زیر پام و بدترین بلاهارو سرم به اسم عشق اوورد..خونوادم مادرم همه عاصی شدند.همع جوره پاش موندم هرکی دید گفت حیف. تو...تهش فهمیذم معتاذ به گل بوده..و دلیل تموم کاراش این بوده..دلم شکست دلمو برداشتم و کندم ولی خیلی خودمو سرزنش میکنم..ارزششو نذاشت
منم ۲۷ ساله دارم با شوهر معتادم زندگی مکنم ولی من با توکل به خدا وهر روز با خواندن سوره واقعه ودعا های رزق وروزی هیچ گاه روزی از خونه ام کم نشده واینم بگم شوهرم خیلی دست ودلباز است هیچگاه برامون کم نگذاشته حتی پسرم که ازدواج کرد از هر لحا ظ بهش کمک کرد الان به پسر دومم هم داره ازدوج می کنه کلی کمک کرده از لحاظ ازش خیلی راضی ام ولی اخلا قش تندو بهانه گیر وبا هیچ کی از خانواده شو خی نمی کنه قبلا خیلی دعوا میکرد وپسر دوممرا بیرون میا نداخت با این کارش پسرم معتاد شدولی به حمد سپاس خدا بعد از چند گذاشت کنار والان داره خداراشکر زندگیش را میکنه ولی شو هرم هیچ وقت نذاشت کنار
کشیدوقتیفهمیدمکهگرفتنشبردنشحالاهمیعنیکهسهسالهپاکهولیبازهممیکَشهدخترواقعادقتکنیدادممعتادهیچیسرشنمیشودبهجزمواد
خواهش میکنم کمکم کنین بدجور تو دوراهی ام
آمین