ساعت ۸ صبح شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱ خواب دیدم پدرم ک در عالم واقع هم بیمار هستن اصلا توی خواب حالش خوب نبود و دائم برادرم باهاش بحث میکرد تا میومد حالش بهتر بشه دوباره حالش بد میشد و من همش اتسرس داشتم خدایا بلایی سر پدرم نیاد بعد من بابامو محکم بغل کردم همونطوری ک دراز کشیده بود و رنگو روش برگشته بود و اشک توی چشم های پدرم جمع شده بود و درحالی ک بغلش کرده بودم با صدای تقرییا بلند گریه میکردمو میگفتم دخترت برات بمیره و از خواب پریدم...خواهش میکنم بگید تعبیر خوابم چیه بابام خوب میشه ؟

سلام اینجا کسی هست بتونه خوابمو تعبیر کنه من نمیتونم خوابمو برا اطرافیام بگم

سلام ، من خواب دیدم که میخوام ادرار کنم و بعد میرم توی اتاق روی جا نماز ادرار میکنم ، میشه تعبیرش رو بهم بگین؟

من خواب دیدم یک مرد رویاهامو بدست گرفته و میدونه؟
تعبیرشد چیه

سلام من درخواب دیدم بامامانم توی ماشین نشستم مار توی ماشین است من ترسیدم مامان گفت نترس بهات کاری نداره ازروی پاهی مامانم رد شد رفت بیرون مارمولکی تو دهان گرفت دهنش خونی شد گربه میخواست مارمولکولکو از دهنش بگیره گربه نتونست بگیره که بریدم از خواب

من خواب دیدم که مجسمه تبدیل میشه به یه دزد که مرا میدوزدد
لطفا بگید تعبیرش چیه لطفا

من تفنگ خواب دیدم تیر زدن بهم معنیش چیه

سلام من خواب دیدم که بامردم رفتم توی یک خانه که تا بحال ندیده بودم

خواب دیدم در یک اتوبوس در جاده چالوس هستم داخل اتوبوس ایستاده بودم دره هاو سد کرج رو نگاه میکردم و خیلی می ترسیدم فکر میکردم الان می افتم تو دره نمیتونستم سرپا خودمو کنترل کنم بعد یه جایی پیدا کردم تو اتوبوس و نشستم کف اتوبوس و یه کمربند سفید مثل کمربند اتومبیل شخصی بستم بعد گفتم خیالم راحت شد دیگه نمی افتم لطفا خواب من رو تعبیر کنید

اگه ینفرخواب منوببینه که گوسفند نظرکردم چیه تعبیرش

من خواب یه عروس و داماد رو که هیچ کدوم رو نمی شناختم دیدم
و دیدم که تعبیرش مرگه
این تعبیر همون روزی که خواب رو دیدم اتفاق میوفته یا مدتی بعد؟؟

خودم مسافرم در ترکیه هر شب خواب میبینم فامیل خود را واحساس میکنم در خانه استم و بعد پشیمان میشم میگویم ایکاش نمیامدم

سلام خسته نباشید من درروزخواب دیدم که گندمهایم سوخته ان ولی اتشی هم ندیدم لطفا تبعیر این خواب چیه

سلام
من خواب دیدم شوهرم تو ثبت احوال اومده بود دنبال شناسنامه دختر که تازه به دنیا آورده بود اسم دخترش رو گذاشته بود غزاله
اما اون دختر من نبود و به جای مادرش اسم یه زن دیگه ای بود
میشه لطفاً خوایم رو تعبیر کنید ممنونم

خاب دیدم قرصی خوردم و زندگیم در حال تکراره و روزا عین همه برام رفتیم پیش یه پیرمرد پیرزن ک مغزما شستشو بدن با دعا خوندن ک تا دعا خوند من دراز کش بودم شیطان نزدیکم میشد و هی فریاد میزد هربار دعا را بیشتر میخوند شیطان نزدیک تر میشد و فریادهای بیشتری میزد و من هم جیغ میکشیدم ک این جیغ کشیدن ها واقعی بوده و یهو داداشم بیدارم کرد گفت چته پ