سلام من خواهر کوچتر از خودم رو ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ از دست دادم دو روز بود عقد کرده و دو روز بعداز مراسم عقدش از بین رفت و من بیقرار خواهرم هستم نبودش رو نمیتونم تحمل کنم کلا از زندگی متنفر شدم اونم بدون خواهر عزیزم تو رو خدا براش صلوات بدید
من 29 تیر تک برادرم و از دست دادم 39 سالش بود هرروز میرم سر مزارش و براش قرآن میخونم شبش میاد به خوابم چون من خیلی باهاش حرف میزنم اما تو طول این مدت فقط یه روز نرفتم سر مزار و داخل خونه قرآن خوندم همون شب نیومد به خوابم نمیدونم حضور من و سر مزارش دوست داره من فکر میکنم برادرم دوست داره من هر روز برم سر مزارش
خواهرم ۲۸سالش بود که ۱۴تیر ۱۴۰۲ بر اثر سرطان فوت شد تنها خواهری بود که داشتم هیچ وقت نمی تونم خاطراتش فراموش کنم
مادرم خیلی بی تابی میکنه. میگه حتما روحش از ما ناراحت که به خواب مون نمیاد
بنام خدایکتا بنام الله شما اگر دوست دارید خواب عزیزانتان بید نماز قران خواندن در اخرین ساعات شب که بخواب میخواهی بری یکم به عمق عزیزان برویر یادش کنید در کارخیر به هیچ وقت کوتاهی نکنید چرا جون خدایکتا میفرسته سمت شما شما میگید کدا سخت دراشتباه هستی اون همون عزیزان هست شمارا میبیند ولی شما نه بخدا خواندن قران دل شما را شاد میکند وسلام انسان از خاک گل درست شدیم جسم در خاک وروح در طبقات هفگانه خدا به زندگی جدید این دنیا سختی داره اون دنیا دیگه بر اساس طبقات کمتر مثلا طبقه دوم ازطبقه اول بهتره هفت طبقه هستیم هستی ما همان هستی طبقلت
خدا صبرتون بده
منم سنی ازم گذشته گاهی به این چیزها فکر میکنم...و هر شب ک دراز میکشم از خدا این رو میخواهم و این کلام منه
خدایا منو بحق آل محمد اگر کوچکترین ثوابی در این دنیا کردم بحق همان ثواب اجر منو توی این دنیا بده و من رو زودتر از همه عزیزانم ببر ک طاقت این جدائی رو ندارم...حتی گاهی معامله سنگین تری با خدا میکنم..اگر بهشتی هستم.....عوض بهَشت این خواسته منو اجابت کن
خلاصه به هر چیزی متوصل میشم تا خدا منو زودتر از همه ببره
من16سالمه پدر 38سالم ديروز تصادف کرد و فوت شد نمیدونم چرا یهو چهرش از ذهنم پاک میشه هی عکسش نگاه میکنم یادم نره چیکار کنم بتونم با روحش حرف بزنم چرا نمیاد پیشم؟؟؟
سلام من حدودا دو ماه پسر 20 سالمو از دست دادم خواهش میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم خوابشو ببینم باهاش حرف بزنم تا یک کم آروم بشم نمیدونم اون تو چه حالیه دارم عذاب میکشم
دیروز یکی از دوستانم شوهرش و دوتا از بچش رو از تو تصادف
از دست داد الان این سوال ذهنم رو مشغول کرده ایا روح این پدر و بچها با همن چون بچها کم سن و سال هستن اگه پدشون کنارشون باشه شاید کمتر بترسن خیلی از رفتنشون شوکه شدم باورش سخته
مادرم خیلی بی تابی میکنه. میگه حتما روحش از ما ناراحت که به خواب مون نمیاد
منم سنی ازم گذشته گاهی به این چیزها فکر میکنم...و هر شب ک دراز میکشم از خدا این رو میخواهم و این کلام منه
خدایا منو بحق آل محمد اگر کوچکترین ثوابی در این دنیا کردم بحق همان ثواب اجر منو توی این دنیا بده و من رو زودتر از همه عزیزانم ببر ک طاقت این جدائی رو ندارم...حتی گاهی معامله سنگین تری با خدا میکنم..اگر بهشتی هستم.....عوض بهَشت این خواسته منو اجابت کن
خلاصه به هر چیزی متوصل میشم تا خدا منو زودتر از همه ببره
از دست داد الان این سوال ذهنم رو مشغول کرده ایا روح این پدر و بچها با همن چون بچها کم سن و سال هستن اگه پدشون کنارشون باشه شاید کمتر بترسن خیلی از رفتنشون شوکه شدم باورش سخته