مشکل فقط کار نیست،درآمد کار مهمه،خیلی از کارها درآمد خوبی نداره که بشه باهاش یک زندگی مشترک رو شروع کرد
داستان بدبختی من
۰۱:۱۸ ۰۸ دی ۱۳۹۷
شخصی بودم تحصیل کرده که 10 سال پیش شروع به کار کردم. در همان اوایل به خانواده ام گفتم میخوام ازدواج کنم. نذاشتن. گفتن فعلا زوده کار کن خونه و ماشین بگیر بعد. من هم شروع به کار کردم. ولی همان اوایل نگاه به یک عکس بدبختم کرد و گرفتار انحراف جنسی شدم. الان ماشین و خونه دارم ولی شور و توان زندگی نه. اون روزا که صبح تا شب آرزوی ازدواج داشتم الان خانواده مطرح میکنن فرار میکنم چون میدونم توانی برام نمونده و گرفتار مشکلات عصبی و هزار جور درد شدم. از صبح تا شب به مرگ فکر میکنم. نمیدونم جواب این همه بدبختی را کی باید بده. خانواده ام را حلال میکنم چون مشکلات داشتند و ترسیدن. خودم همه ی گناهامو گردن میگیرم و میسوزم.(پدر مادرا تو را خدا به فکر پسرا و دختراتون باشید .آدم یک هفته ، یک ماه، یک سال صبر میکنه ولی بالاخره گرفتار میشه .دستشون را بگیرید . زیاد براشون سخت نگیرید...)
من هم پیرمرد60ساله فرهنگی بازنشسته اجاره نشین هستم وشرمنده دخترم هستم
ناشناس
۲۱:۱۲ ۰۷ دی ۱۳۹۷
تجملات و چشم و هم چشمی بیداد میکنه وگرنه میشه رفت محضر و عقد کرد رفت پی زندگی. نیازی نیست وسایل زندگیت به اندازه پدر و مادرت که یه عمر جمع کردند تا خریدند باشه.
عزیزم که این نظر رو دادی خدا افسردگی رو میبخشه؟؟؟؟