این سرباز که گریه میکنه ابروی هرچه مرد برد. مرد گریه میکنه ؟مرد باید سنگ زیرین اسیاب باشه سرکارجون. تو بعد از خدمت میخواهی پدر یک خانواده باشی. چطور اون زن میخواد به تو تکیه کنه ؟ابروی لباس سبز سربازی بردی. ما زمان جنگ 8سال دفاع مقدس. شناسنامه هامون دستکاری کردیم و سنمون بزرگ کردیم که ببرنمون جبهه. انوقت تو با این موقع ارام و بی دغدغه گریه میکنی ؟ البته ظاهرا احساسی شدی و نیاز به کمی ورزش داری. بشاش و سرحال باش و کسالت دور کنید. خدا نگهدارتون
این سسول بازی چیه ما میخوایم با امریکا بجنگیم سرباز امریکا تو افغانستانه تو عراقه تو سوریه است تو دریاست زیر دریاست زیر زمینه تو اسمانهاست تو کرات دیگه است قطب شماله قطب جنوبه این سرباز بچه ننه ما هنوز تو ترمیناله بره سر کار دو کیلومتر فاصله داره افتاده روغن سوزی این کلیپو پخش نکنید ابرومان میره
سفر قندهار که نرفته یا. جنگ جهانی دوم که نیست دو روز از خونه دور بودن که گریه نداره دو سال خدمت سربازی خونه نرفتم وقتی برگشتم ننه ام مرده بود اشک از چشمم سرازیر نشد مرد باس دلش سخت باشه از درون بسوزه نه از بیرون
دو سال عمر یک پسر توی سربازی میگذره بدون هیچ حقوق و دستمزد درست و حسابی در حالی که اون جوان باید بفکر تشکیل زندگی و خانواده باشه دوسال از جوانیش بدون پیشرفت میگذرد.سربازی رفتن بد نیست ولی باید این ساختار رو عوض کنن . باید از این نیروی کار فراوان به درستی استفاده بشه نه با نظافت کردن و بشین پاشو...
این را بهش می گویند غم غربت . غم دوری از خانواده . غریزه طبیعی است بالاخره همه ما در این سن و سال بودیم و به سربازی اعزام شدیم . در پادگانهای دور از شهر این غم بیشتر به سراغ آدم می اید ولی در تهران چه عرض کنم !!!!! فشارها و سختگیریها و گاها تنبیه های بیش از حد فرماندهان نیز مزید برعلت . بالاخره تمام می شود و خاطره می شود برای سالهای آینده . پخته شود خامی تا ننوشد جامی
عجیب است جلوی اسم من بجای پرچم عزیز کشورم ایران پرچم کشور آلمان هست .. این دیگه از کجا آمده من ایران - تهران هستم
علی
۰۸:۳۰ ۲۹ اسفند ۱۳۹۷
ما هم رفتیم سربازی تو ۶۰ درجه گرما اندیمشک لشگر ۲۱ حمزه ۲۸ ماه خدمت کردیم سوختیم ولی هم سن ما ازاول تن به سربازی ندادند فرار کردند آخر سر هم عفو گرفت معاف شدند الان هم وضع مالی زندگی شون بهتر ازماست خندیدن به ریش ما که کلی عمرمون گذاشتیم تو سربازی
قربونش برم اون سرباز نیروی انتظامی چراگریه میکرد ❤
شکر خدا نه جنگ هست نه چیزی . دربهترین شهرچون کرمانشاه هم که داری خدمت میکنی .. مرخصیتم ک میری .. گریه برای چی اخه داداشم ... دلمونو کباب نکن خب ...
من جای سردار بودم اون سرباز و صداش میزدم و درجلسه ای بسن مردم ازش سوال میکردم که ایا حاضرنیستی به کشورت و این ملتت خدمت کنی ....!؟؟ اگه میگفت نه میگفتم باکسب اجازه ازرهبری شما ترخیص هستین ... همین
من از خانوادم محبت زیاد دیدم اونم خیلی ولی در حین خدمتم نمیتونستم کنار بیام خیلی دلم پیش خانوادم بود و نمیتونستم بیادشون نباشم و دوری رو تحمل کنم و محبتاشون رو فراموش کنم ولی هر چقدر روزام رفتو لحضه ای عمرم رفت پخته تر شدم تو خدمت غریب رفتم وغریب هم برگشتم محل خدمتم سردشت بود ولی ساکن قزوین خیلی راهه..مثال دنیای آخرت خودمون ک هر کسی واسه خودش تنهایی سفر میکنه پا میزاره و حرکت میکنه و تنهایی هم قدم بر میداره اونوقت میخواهید چیکار کنید یکم فکر کنید مرد باشید و هستید با خدا باشید ک هستید ولی محتاج محبت نباشید چیزی ک بیان میکنم قابل توصیف نیس اونایی ک محبت دیدن میدونن حرف دلم چیع...امان از محبت زیاد...
نگیپدترو خدا این
شکلی..خدا پشت و پناه همه جونا بخصوص سربازا باشهان شالله بسلامت پیش خانوادتون برگردین مادر..براتون دعا می کنم خدا بهتون تحمل بده در برابرسختی ها ودلتنگی ها.
شکر خدا نه جنگ هست نه چیزی . دربهترین شهرچون کرمانشاه هم که داری خدمت میکنی .. مرخصیتم ک میری .. گریه برای چی اخه داداشم ... دلمونو کباب نکن خب ...
من جای سردار بودم اون سرباز و صداش میزدم و درجلسه ای بسن مردم ازش سوال میکردم که ایا حاضرنیستی به کشورت و این ملتت خدمت کنی ....!؟؟ اگه میگفت نه میگفتم باکسب اجازه ازرهبری شما ترخیص هستین ... همین
شکلی..خدا پشت و پناه همه جونا بخصوص سربازا باشهان شالله بسلامت پیش خانوادتون برگردین مادر..براتون دعا می کنم خدا بهتون تحمل بده در برابرسختی ها ودلتنگی ها.