هعی سلام بچه ها
میدونم شما هم مثل من خیلی رنج و سختی کشیدین ولی شاید یکمی رنج من با شما فرق کنه . من ۱۳ سالمه و از زندگی خسته شدم چون تو دنیا فقط یه خونواده ی ی ۴ نفره با خودم دارم که پدرو مادرم فقط برای درس بهم اهمیت میدن اصلا برای تفریح و بازی و سرگرمی بهم اهمیت نمیدن آدمای دور و برم رو که میبینم خوشحال و شاد زندگی میکنن حسرت میخورم از اینکه چرا پدرم و مادرم انقدر باهام بداخلاقن؟ اونا نمیذارن لباس گرون قیمت بخرم با اینکه پدرم دستش بازه ، یا مثلا لباسهایی ک خودم دوستشون دارم، از جمله مشکل های من اینه که ....پدرم بیماری دیابت داره ، خانواده ی خوب ندارم ، فامیل های خوبی ندارم ، از زندگی خسته شدم ، آرزوی مرگ رو دارم من هم مثل بعضی هاتون فکر خودکشی به سرم زده ولی خیلی از مرگ میترسم ولی بعضی موقع ها دلم برای مادرم میسوزه من با اینه مادرم کمی باهام خوب نیس چون اخلاق های پدرم روش کمی تاثیر گذاشته ولی بازم عاشقشم و خیلی دوسش دارم ولی این نظر رو برای پدرم ندارم چون درحق من و خواهرام و مادرم خیلی بدی کرد چون یک شخصیت عصبی و خود در گیری داره ولی نمیخوام خودکشی کنم چون اگه من بمیرم مطمئنم مادرم خیلی عذاب میبینهممنون که این متنی که نوشتم رو خوندید
خانمم برام خیانت میکرد میدانستم نمیتونستم بروش بیارم پرخاش کری میکردم الان۱۰ماه رفته خانه خواهرش پسرمو فرستادم بااون زندگی میکنه وهنوز نه طلاق گرفته ونه اقدام به طلاق کرده از ۳سال قبل هرشب خداروصدامیکنم که خدایا امش اخرین شب زندگیم باشه صبح گه بیدارمیشم باناامیدی میگم خدایا با صبح شد منم بیدار شدم الان۱۰ماهه تنها زندگی میکنم ولی نا امیدیم بیشتر شده اگر انسان معتقدی نبودم خودکشی میکردم ولی خودکشی را راه نجات نمیدانم چون عذاب بعد مرگ بدتر از عذاب این دنیا است برای کسی که خودکشی کند از خدامیخوام حال ما بدحالان راخوب ویااین که منو از این دنیا خلاصم کنه پروردگاره ازماگذشت امید جواننان وکودکان مارا به نامیدی وامگذار به حق عزیزانت
حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئلهای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، میدانید چقدر سرگردان میشد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست داده اید. چون چیزهایی که زندگی از شما میگیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه میکنید.
گاهی اوقات زندگی به این دلیل درها را به روی تان میبندد که وقت جلو رفتن است؛ و این چیز خوبی است، چون معمولاً ما هیچ وقت به خودمان تکان نمیدهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند.
گاهی اوقات زندگی به این دلیل درها را به روی تان میبندد که وقت جلو رفتن است؛ و این چیز خوبی است، چون معمولاً ما هیچ وقت به خودمان تکان نمیدهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند. وقتی زندگی سخت میشود
خدا کنه یکی پیدا شه که با جون و استخوان و تمام وجودش این جمله رو درک کنه،
تویه جوونی پیر شدن خیلی درد داره،
مسئولی که پایه حقوق کارگر و اعلام کردی ۵ملیون،خودت و بچه ات ام میتونی با این حقوق بگذرونی؟؟؟؟
سلام من ۱۰ سالمه و از زندگی خسته شدم بعضی اوقات میرم تو اشپز خونه چاقو بر میدارم خودکشی میکنم
به نظرم زندگی هیچ ارزشی نداره و الکی داریم وقتمونا به حدر میدیم هر وقت دارم یه کاری میکنم سری پشیمون و نا امید میشم چه کار کنم
اول اینجوری نبودم و داشتم دنبال رویا هام میرفتم و بعد کم کم نا امید شدم و حالا به این روز افتادم
اما اگه به رویا هام برسم و تلاش کنم شاید دوباره پر از امید بشم
پس شما هم بلند بشید و برای رسیدن به رویاهاتون تلاش کنید شاید جواب بده و شما را غرق امید کنه
میدونم شما هم مثل من خیلی رنج و سختی کشیدین ولی شاید یکمی رنج من با شما فرق کنه . من ۱۳ سالمه و از زندگی خسته شدم چون تو دنیا فقط یه خونواده ی ی ۴ نفره با خودم دارم که پدرو مادرم فقط برای درس بهم اهمیت میدن اصلا برای تفریح و بازی و سرگرمی بهم اهمیت نمیدن آدمای دور و برم رو که میبینم خوشحال و شاد زندگی میکنن حسرت میخورم از اینکه چرا پدرم و مادرم انقدر باهام بداخلاقن؟ اونا نمیذارن لباس گرون قیمت بخرم با اینکه پدرم دستش بازه ، یا مثلا لباسهایی ک خودم دوستشون دارم، از جمله مشکل های من اینه که ....پدرم بیماری دیابت داره ، خانواده ی خوب ندارم ، فامیل های خوبی ندارم ، از زندگی خسته شدم ، آرزوی مرگ رو دارم من هم مثل بعضی هاتون فکر خودکشی به سرم زده ولی خیلی از مرگ میترسم ولی بعضی موقع ها دلم برای مادرم میسوزه من با اینه مادرم کمی باهام خوب نیس چون اخلاق های پدرم روش کمی تاثیر گذاشته ولی بازم عاشقشم و خیلی دوسش دارم ولی این نظر رو برای پدرم ندارم چون درحق من و خواهرام و مادرم خیلی بدی کرد چون یک شخصیت عصبی و خود در گیری داره ولی نمیخوام خودکشی کنم چون اگه من بمیرم مطمئنم مادرم خیلی عذاب میبینهممنون که این متنی که نوشتم رو خوندید
تویه جوونی پیر شدن خیلی درد داره،
مسئولی که پایه حقوق کارگر و اعلام کردی ۵ملیون،خودت و بچه ات ام میتونی با این حقوق بگذرونی؟؟؟؟
به نظرم زندگی هیچ ارزشی نداره و الکی داریم وقتمونا به حدر میدیم هر وقت دارم یه کاری میکنم سری پشیمون و نا امید میشم چه کار کنم
اول اینجوری نبودم و داشتم دنبال رویا هام میرفتم و بعد کم کم نا امید شدم و حالا به این روز افتادم
اما اگه به رویا هام برسم و تلاش کنم شاید دوباره پر از امید بشم
پس شما هم بلند بشید و برای رسیدن به رویاهاتون تلاش کنید شاید جواب بده و شما را غرق امید کنه