من‌احساس میکنم نامزدم دوستم نداره ازم سرد شده و دوری میکنا هی بحث و دعوا داریم سر این و خیلی بهونه گیر شدم سر این ، منم میخوام ازش دوری کنم تا دلتنگ بشه ولی نمتونم چون خیلی دوتش دارم و همش دلم میخواد کنارش باشم و باهاش حرف بزنم ، شما بگید چیکار کنم
از قدیم گفتن عاقلانه ازدواج کن و عاشقانه زندگی کن یعنی اگر مجرد هستید با دقت همسر انتخاب کنید ولی اگر متاهل هستید به هر قیمتی شده تلاش کنید زندگی تون رو حفظ کنید و هر روز با نشاط ترش کنید، اکثر افرادی که طلاق می‌گیرن به شدت شکسته و پشیمون میشن پس الکی دنبال دادگاه و طلاق نباشید
همسر من همیشه درگیر کارش هست یا ماموریته یا وقتیکه ماموریت نیست دنبال کارهای اداریش هست مادرم فوت کرده و کسی رو ندارم برم پیشش با دو تا پسر بچه هم نمیتونم راه بیفتم این ور اونور . افسردهام گاهی میگم جدا شدم حداقل از این مخمصه دربیام
من وهمسرم8سال ازدواج کردیم وفقط سه سال اول وباهم بودیم الان نزدیک5ساله که شوهرم اروپازندگی میکنه ومن بادوتابچه کوچیک ایرانم خیلی افسرده ودلتنگم واقعاپشیمونم ازاینکه گذاشتم بره همسرم ادم خوب ومهربونیه ومن واقعاعاشقانه دوستش دارم ولی این دوری خیلی برام سخت شده نصف موهام سفیدشده لطفابرامون دعاکنین که این شرایط تموم بشه
سسلام وخته نباشید
من با همسرم هیچ مسکلی ندارم ولی بخاطر خواهرش
که سرطان ریه داره رفته خونه باباش
حدود یه ماه من زن ودختر یک ساله مو ندیدم ما هردو عاشق هم هستیم
ولی باپدر زنم مشکل دارم اونم با من لج کرده و میگه باید بیای تهران زندگی کنی
اگه به این فکر کنین که مگه قراره چند سال زندگی کنیم ؟، هیچوقت راه دور رو انتخاب نمیکنین. دوری و غریبی افسردگی میاره. زندگی رو سخت نگیرین لطفا بعدا پشیمون میشین
اونم نصف سال شمال بود تا پدرش فوت کرد دیگه زندگی ماهم تموم شد از راه دور همسر نگیرید بدبخت میشید تمام
من‌عنایت19سالمه9ماهی‌میشه‌که‌نامزاد‌هستم‌وفقط3ماه‌پیش
نامزادم‌بودموبخاطرشرایط‌کاری‌به‌شهردیگری‌سفرکرده‌ام
دلتنگ‌وافسرده‌ام‌‌هنوز5ماهه‌دیگه‌به‌اتمام‌کاریم‌مونده
نامزادم‌ازدستم‌ناراحته‌که‌کنارش‌نبودم‌وباهام‌صحبت‌نمیکنه
ازاین‌موضوع‌خودمم‌ناراحتم‌ونمیدونم‌چکارکنم‌وفقط‌ازش‌میخوام‌که5ماه‌دیگه‌تحمل‌کنه‌وبامن‌صحبت‌کنه‌ولی‌قبول‌نمیکنه....
من با همسرم هیچ مسکلی ندارم ولی بخاطر خواهرش
که سرطان ریه داره رفته خونه باباش
حدود یه ماه من زن ودختر یک ساله مو ندیدم ما هردو عاشق هم هستیم
ولی باپدر زنم مشکل دارم اونم با من لج کرده و میگه باید بیای تهران زندگی کنی