من هم دیگه نمیتونم تحمل کنم آخه از وقتی ک داداشم ازدواج کرده و الان بچه داره دیگه آدم حساب نمیشم واقعا هر دفعه بخاطر این ماجرا دارم طرد میشم از این خانواده
از این زندگییییی بدممم میااد
همیشع نمره هام بیست بوده هیچی حتی یه بار نمره کمتر از بیست نگرفتم
اون وقت وقتی میخام برا خودم هدیه بگیرم دعوام میگیرن
ولی وقتی داداشم تو یه روز پونزده میلیون خرج میکنه خیچی نمیشه
سلام
از خدا شاکی هستم که چرا حق مظلوم رو از ظالم نمیگیره؟!
من و دوتا از برادرهای دیگه ام هر کدوم یک واحد بالای ملک پدری ساختیم،وقتی واحد من کامل شد بخاطر مشکلاتی که پیش اومد مجبور شدیم جای دیگه خونه اجاره کنیم و واحدم رو اجاره بدم ب برادر کوچکترم،گفتن یکی دوسال بمونه تا وضعیتش بهتر بشه!الان ۵ سال گذشته ولی خونه رو تحویل نمیده پدرومادر هم میگن تو حق نداری بیای اینجا!باید صبرکن خونه فروش بره و حتی یک قرون بمن ندادن که لااقل پول پیش خونه ای دیگه برای خودم پیدا کنم!از ۳ سال پیش تا الان بهونه فروش دارن!ولی هیچ خبری نیست،این وسط من دربه در و آواره هستم!
منم هیچ بی احترامی ای نکردم و فقط میگم حق من رو بدین ولی بعد از ۳ سال سر دووندن هیچ جواب درست و حسابی بمن ندادن!همیشه همه جا میگن ب پدر و مادرتون احترام بزارین!خب پدر و مادر نباید ب اولاد احترام بزاره؟ و حق خوری نکنه و تبعیض قائل نشه؟
از طریق قانون میتونم حل کنم ولی نخواستم کار ب اونجاها بکشه و آبروریزی بشه.
پیش خدا خیلی التماس کردم دعا کردم ولی با اینکه میبینه که من بخاطر نداشتن پول ودیعه بیشتر تو چه خونه هایی با چه همسایه هایی و چه مشکلات فراوانی سروکله میزنم!ولی هیچ کاری برام نکرده؟!برای همین ازش گله دارم،چرا کاری نمیکنه که من بتونم تو خونه خودم که با دستای خودم ساختمش یک نفس راحت بکشم و راحت زندگی کنم؟!هر کی این نظر رو میخونه لطفا برام دعا کنه
سپاسگذارم
مادربزرگ ما از همان ابتدا میان پسرها و دخترش فرق می گذاشت.حتی میان نوه های پسری و دختری فرق می گذاشت.در آخر تقریبا تمام اموال خود را به نام عمه ام زده.همه در حیرت هستیم از این همه تبعیض.
سلام
من خودم خداروشکر پدر و مادرم بین ما فرق نمیذارن ولی پدرومادر مادرم اونو خیلی اذیتش میکنن خیلی دلم ازشون پره مامان من که از همه ی برادرا و خواهرش مظلوم تر و مهربونتره ولی همش خالمو دوس دارن ولی خداروشکر دایی هام مامانمو دوس دارن دلم به همین خوشه اون مثلا پدر و مادرم در ظاهر مهربونن هااا ولی یه کارایی میکنن ادم شاخ در میاره فقطم خالمو واسه این دوس دارن که چون تهران زندگی میکنه اونا حتی بین نوه هاشونم فرق میذارن همیشه هر وقت اونا از تهران میان شهرستان هرررچی میخوان واسشون میخرن
ازش بدم میاد هم از خالم هم از پدربزرگ و مادربزرگم خدا ازشون نگذره
هر وقت مامانم از بدی هاشون تو گذشته واسم میگه میخوام از غصه دق کنم
بنظرتون آدم باید با همچین پدر و مادر های بدذاتی چیکار کنه؟؟؟
چجوری بهشون بفهمونه که بابا این یکی هم بچتونه و به محبت شما نیاز داره؟فک کردن همه چی به اینه که ۴تا نمازشونو بخونن و بعدشم د برو که رفتی بهشت ولی نمیدونن تو این دنیا دل یکیو شکستن که آخرش آهش دامنشونو میگیره
ما هم خدایی داریم
پدر و مادر من از دین استفاده ابزاری می کنند.هر جا که بتونند دل عروس و پسرشان را به اسم دین میشکنند.ولی دخترشان هر کاری که انجام میده حتی مخالف دین حمایتش می کنند.از لحاظ مالی کمترین کمک ممکن را کردند.ولی برای دخترشان سنگ تمام گذاشتند.حلال نمیکنم و به خدا واگذارشده کردم
سلام من 15 سالم هست من ویه خواهر دارم ویه برادر تو راهی
من همیشه کارهای خواهرم کارهای خونه رو همه انجام میدم ودرسام همیشه 20 بوده.
ولی برا خواهرم بس نیست که بامن مثل یه خدمت کار رفتار کنه همیشه منو جلو مامان بابا خورد میکنه اونا هم همش دارن قربونش میرن من یه مامان دارم که هیچ وقت به حرفم گوش نمیده و یه بابای بی منتق جوری رفتار میکنند که انگار وجود ندارم.
من دختر ۱۶ ساله بودم خواستگار امد منو فرستادن خانه بخت بعدش چون از شوهرم خوششان نیامد منو ترک کردن ۱۶ سال منو ندیدن ۳تا برادر داشتم دوتا خواهر ۴تا بچه های من بزرگ شدن رابطمون خوب شد امدن ولی پدرم بازم آتیش به دلم زد منو با دختراش فرق گذاشت خانه خودش زد بنام دوتا دخترش من که دختر بزرگش بودم حسابی جلو شوهرم وبچه هام خوردم کردم هیچوقت این کارشونو نمیتونم ببخشم
سلام. مادرم فقط به خاطر دختر بودن من کلی منو اذیت کرد.
الان من یک بیمار هستم. الان من افسردگی شدید دارم.
چگونه میتوانم حالم را خوب کنم؟
مادرم الان هم بدجنس است.
خداوند در قرآن گفته به والدین احترام بگذارید. پس چرا در مورد حق فرزند چیزی نگفته.
مادرم فقط به خاطر دختر بودن من، خیلی اذیتم کرده است.
خیلی به من ستم کرده است.
و فقط عاشق فرزند پسر خود بود.
من هم پسر بزرگ خانواده ام 26 سالمه لیسانس نرم افزار دارم چن بارم قهرمان کشور شدم اما پدر مادرم حتی بهم تبریک نگفتن من پسر بزرگ خانواده ام اما رفتن برای برادر کوچکتر از خودم زن گرفتن خونه هم بهش دادن بخدا من راضی ام براذرم سرروسامون بگیره ااما نمیفهمم واقعا تحصیل کردش من بودم ورزشکارش من بودم کوچکترین خلافی نکردم اماا هر روز دارم ازشون دور تر میشم پدرم به شدت بهم حسادت میکنه اینو روانشناسم گفت بهم. گفت بعضی پدرا دوس ندارن فرزندشون از همهه نظر بهتر باشه با رفتاراشم ثابت کررده بهم جوری رفتار میکنه میخاد منو اذیت کنه عقده کنه تو دلم..
اما پدره و من دوسش دارم از ته قلبم برای پدرم آرزوی سلامتی دارم.. از 14سالگی روی پای خودم بودم ووولی بازم دمش گرم اامیدوارم همه عدالت را داشته باشند
سلام من ۱۱ سالم هست و یک برادر دارم که از خودم کوچک تر مادرم همش به اون توجه می کنه و هر جا میره اون میبره و براش لباس و وسایل می خره و همش به اون توجه می کن
از این زندگییییی بدممم میااد
همیشع نمره هام بیست بوده هیچی حتی یه بار نمره کمتر از بیست نگرفتم
اون وقت وقتی میخام برا خودم هدیه بگیرم دعوام میگیرن
ولی وقتی داداشم تو یه روز پونزده میلیون خرج میکنه خیچی نمیشه
از خدا شاکی هستم که چرا حق مظلوم رو از ظالم نمیگیره؟!
من و دوتا از برادرهای دیگه ام هر کدوم یک واحد بالای ملک پدری ساختیم،وقتی واحد من کامل شد بخاطر مشکلاتی که پیش اومد مجبور شدیم جای دیگه خونه اجاره کنیم و واحدم رو اجاره بدم ب برادر کوچکترم،گفتن یکی دوسال بمونه تا وضعیتش بهتر بشه!الان ۵ سال گذشته ولی خونه رو تحویل نمیده پدرومادر هم میگن تو حق نداری بیای اینجا!باید صبرکن خونه فروش بره و حتی یک قرون بمن ندادن که لااقل پول پیش خونه ای دیگه برای خودم پیدا کنم!از ۳ سال پیش تا الان بهونه فروش دارن!ولی هیچ خبری نیست،این وسط من دربه در و آواره هستم!
منم هیچ بی احترامی ای نکردم و فقط میگم حق من رو بدین ولی بعد از ۳ سال سر دووندن هیچ جواب درست و حسابی بمن ندادن!همیشه همه جا میگن ب پدر و مادرتون احترام بزارین!خب پدر و مادر نباید ب اولاد احترام بزاره؟ و حق خوری نکنه و تبعیض قائل نشه؟
از طریق قانون میتونم حل کنم ولی نخواستم کار ب اونجاها بکشه و آبروریزی بشه.
پیش خدا خیلی التماس کردم دعا کردم ولی با اینکه میبینه که من بخاطر نداشتن پول ودیعه بیشتر تو چه خونه هایی با چه همسایه هایی و چه مشکلات فراوانی سروکله میزنم!ولی هیچ کاری برام نکرده؟!برای همین ازش گله دارم،چرا کاری نمیکنه که من بتونم تو خونه خودم که با دستای خودم ساختمش یک نفس راحت بکشم و راحت زندگی کنم؟!هر کی این نظر رو میخونه لطفا برام دعا کنه
سپاسگذارم
من خودم خداروشکر پدر و مادرم بین ما فرق نمیذارن ولی پدرومادر مادرم اونو خیلی اذیتش میکنن خیلی دلم ازشون پره مامان من که از همه ی برادرا و خواهرش مظلوم تر و مهربونتره ولی همش خالمو دوس دارن ولی خداروشکر دایی هام مامانمو دوس دارن دلم به همین خوشه اون مثلا پدر و مادرم در ظاهر مهربونن هااا ولی یه کارایی میکنن ادم شاخ در میاره فقطم خالمو واسه این دوس دارن که چون تهران زندگی میکنه اونا حتی بین نوه هاشونم فرق میذارن همیشه هر وقت اونا از تهران میان شهرستان هرررچی میخوان واسشون میخرن
ازش بدم میاد هم از خالم هم از پدربزرگ و مادربزرگم خدا ازشون نگذره
هر وقت مامانم از بدی هاشون تو گذشته واسم میگه میخوام از غصه دق کنم
بنظرتون آدم باید با همچین پدر و مادر های بدذاتی چیکار کنه؟؟؟
چجوری بهشون بفهمونه که بابا این یکی هم بچتونه و به محبت شما نیاز داره؟فک کردن همه چی به اینه که ۴تا نمازشونو بخونن و بعدشم د برو که رفتی بهشت ولی نمیدونن تو این دنیا دل یکیو شکستن که آخرش آهش دامنشونو میگیره
ما هم خدایی داریم
من همیشه کارهای خواهرم کارهای خونه رو همه انجام میدم ودرسام همیشه 20 بوده.
ولی برا خواهرم بس نیست که بامن مثل یه خدمت کار رفتار کنه همیشه منو جلو مامان بابا خورد میکنه اونا هم همش دارن قربونش میرن من یه مامان دارم که هیچ وقت به حرفم گوش نمیده و یه بابای بی منتق جوری رفتار میکنند که انگار وجود ندارم.
الان من یک بیمار هستم. الان من افسردگی شدید دارم.
چگونه میتوانم حالم را خوب کنم؟
مادرم الان هم بدجنس است.
خداوند در قرآن گفته به والدین احترام بگذارید. پس چرا در مورد حق فرزند چیزی نگفته.
مادرم فقط به خاطر دختر بودن من، خیلی اذیتم کرده است.
خیلی به من ستم کرده است.
و فقط عاشق فرزند پسر خود بود.
اما پدره و من دوسش دارم از ته قلبم برای پدرم آرزوی سلامتی دارم.. از 14سالگی روی پای خودم بودم ووولی بازم دمش گرم اامیدوارم همه عدالت را داشته باشند
تا جایی که ادم حاضر به مرگ برادر و خواهر خودش میشه
پدر مادرا خواهشا رعایت کنید.