سلام.
من خواب مادرمامانبزرگمودیدم ک همش توخواب دنبالمه ومن توخواب حالم خیلی بده چون ازش می ترسیدم و گریه میکردم و کسی اونونمیدی الا من و یه کلمه بهم گفت عروسک من بیا میشه تعبیرش کنید ممنون میشم
سلام، خواب دیدم برادر شوهرخواهرم که چندسالیست فوت کردند زنگ در را زدن و به خانه ام آمذن. و دوتا بچه حدود 4،5 ساله هم باایشان بودند که من بچه هارا چوندکاپشن تنشان بود کاپشنشان را در آوردم و بااینکه بچه ها را تا آن موقع اصلا ندیده بودم بچه ها بامن راحت بودند، در همان حین از طبقه بالای منزلمان یک بچه حدودا 7،8 ماهی آمد در بالکن خانه ما که مت دویدم گرفتمش که نیافتد در حیاط و دا کردم همسایه طبقه بالا را که داشتند دنبالش میگشتن که من گرفتم بچه را وپیش مناست، و با حالتی که نفس نفس میزدم بخاطر اینکه بچه خدا را شکر پرت نسد توی حیاط از بالکن آمدم توی خونه و دیدم خواهرم که در کشور دیگری زندگی می کند آمده است و روی مبل نشسته میگم کی آمدی چمدانت کو میگه چندیاعتی آمدو وچمدانم خانه دختر دایی مان است خلاصه با صدای زنگ تلفن از خواب پریدم لطفا تعبییر آنرا بفرمایید. با تشکر
سلام
من پسرخاله م که به تازگی فوت کردن رو تو خواب با لباس شیک ولی جیبهاش سوراخ بود رو دیدم
ولی چهره اش تبسم داشت و اصلا ناراحت نبود
من با شوق بغلش کردم و فقط گریه شوق داشتم
ممنون میشم تعبیرشو بهبم بگید
سلام خواب دیدم مادرم که فوت کرده با ترس به خانه من آمده و ترسیده بود که گنجشک تو خونش اومده جیغ میکشید بیرونش کن گفتم خودت میگفتی روزیه میگفت نه نه من از این میترسم
سلام اول مهر امسال بود که خواب دیدم که دستم یه کاغذ است و پدرم پشت سر من میومد به یه جایی که در بزرگ و زیبا داشت و دو نگهبان قد سه متر داشت رسیدیم کاغذ را به یکی که کنار در نشسته بود دادم چهره شان نور بود کاغذ را گرفت و گفت برگردید پدرت با یوسف میاید نگهبان دم همون در به پدرم نگاه کرد و گفت چرا خجالت میکشی اینجا جای خوبیه با دخترت هم آمدی افتخار کن برگشتیم زود از خواب بیدار شدم فردای اونروزرفتم با مادرم خوابم را در میان گذاشتم مادرم گفت پدرت مریض هست گفتم کسی به اسم یوسف میشناسی گفت نه سه روز بعد اون ماجرا پدرم فوت کردن و یکی از هم محله های خودمان که آزاده بودن فوت کردن و همان روز پدرم و همان آ قا که اسمشون یوسف بود در آرامستان خاکسپاری شدند پدرم هم جانباز بود و با یک انسان آزاده ی سر افراز رفت خداوند تمام اموات را بیامرزد
سلام مادرم مریضه دیشب خواب دیده یه زن که قبلا فوت کرده و سید هست بازن برادرم که اونم سیده اومدن پیشش ازش پرسیده که بهتری اونم گفته نه خوب نمیشم اون زن سید که فوت شده بهش گفته خوب میشی تعبیرش چیه میشه بگید
با سلام و خسته نباشید ، خواهر بنده ۹۰ روزی میشود که فوت کرده اند وبه خواب یکی خانومی رفته و آب روانی آنجا جاری بوده و به این خانوم گفته من نمیتونم به آن سر آب بیام برادرم خیلی تشنه هست هجوری هست این آب را به او بده خواهرم ناراحت وپرشان حال بوده میتونید لطف کنید تعبریش رو بگید.ممنون میشم
من خواب مادرمامانبزرگمودیدم ک همش توخواب دنبالمه ومن توخواب حالم خیلی بده چون ازش می ترسیدم و گریه میکردم و کسی اونونمیدی الا من و یه کلمه بهم گفت عروسک من بیا میشه تعبیرش کنید ممنون میشم
من پسرخاله م که به تازگی فوت کردن رو تو خواب با لباس شیک ولی جیبهاش سوراخ بود رو دیدم
ولی چهره اش تبسم داشت و اصلا ناراحت نبود
من با شوق بغلش کردم و فقط گریه شوق داشتم
ممنون میشم تعبیرشو بهبم بگید