ما که از بچگی تو نخلستون کار کردیم و عرق ریخیتم. به نظر من مهم ترین چیز ادب و احترام و گفتار صحیح و متانت و مسوولیت پذیری و بهره گیری از عقل هستش که فرزند باید یاد بگیره.
نیما یوشیج در این شعر، خیلی زیبا نحوه تربیت فرزند رو بیان میکنه؛ این شعر از زبان یک بچه شیر بیان شده که داره میگه مادرم برای اینکه من رو شجاع تربیت کنه، من رو رها کرد:
منم شیر ،سلطان جانوران
سرِ دفترِ خیلِ جنگ آوران
که تا مادرم در زمانه بزاد
بغرید و غریدنم یاد داد
مرا مادر مهربان از خِرَد
چو می خواست بیباک بار آورد
لطفا افکار قدیمی و کنار بزارید
اونی که توی شهره و پدر و مادر کارمند داره اتفاقا خیلی بهتر میتونه از پس خودش بر بیاد چون زمان هایی که پدر و مادرش نیستند توی خونه باید خودش تنهایی یاد بگیره به کاراش برسه
و اینکه از نظرم بچه باید بچگی کنه بازی کنه و تفریح کنه فکر میکنید اگر بچه الان بره کار کنه موفقه نه خیر چون توی خاطراتش می مونه که وقتی میتونست زندگی کنه و لذت کودکی رو ببره و در زمان حال زندگی کنه به فکر آینده بود و کار میکرد البته آینده نگری چیز بدی نیست ولی آدم باید توی زمان حال زندگی کنه
از نظرم باید فهمید بچه خودش علاقه و خواسته اش چیه اون فردی موفقه که با دل و جون یه چیزی رو بخواد
به نظرم بچه باید حقیقت رو راجب جامعه و جهان بدونه، بدونه شهر های دیگه و یا کشور های دیگه چه طوری هستن و اطلاعاتش راجب این جهان بزرگ زیاد باشه تا با چشم بسته تصمیم نگیره و راه زندگیش رو انتخاب نکنه
با سلام، و درود رفتار بچه ها در جامعه و محیط حاصل رفتار خانواده و تربیت پدر و مادر است، از بچگی بایستی اعنماد به نفس داشتن و قوی بودن به بچه آموزش داد، تا در زمان بزرگی و ورود جامعه فردی چند وجهی ببار نیاد ، بایستی در مراحل مختلف بچه را با واقعیت های خانواده و محیط آشنا کرد، لبته قسمتی هم به عهده دولت ها است، تا زمانی که جامعه اعتماد پذیر نشود تربیت نسل جوان و پیشرفت آن موفقیت آمیز نمی باشد
دقیقاً؛ متاسفانه توی مدرسه، بیشتر به بحث آموزش پرداخته میشه و خیلی کم به بحث پرورش بچهها میپردازند. البته تا حدی خود بچهها هم مقصر هستند، چون از بس توی کلاس شلوغ میکنند، معلم مجبوره به جای درس و تربیت، نقش مبصر رو بازی کنه و فقط سعی کنه بچهها رو ساکت کنه.
ناشناس
۰۷:۵۰ ۱۷ تير ۱۴۰۰
مردم باید برن ببینن اونایی که بچه ها شون رتبه های کنکور شدن چطوری با بچه هاشون حرف میزدن و از اونا بچه داری رو یاد بگیرن
مثلا رتبه برتر کنکور را کسب کردن چی شده؟تو این جا بزرگترین هدف شده کنکور ورتبه ی برتر ! بعدش چی؟ مهارت های زندگی کجا قرارمی گیره؟ دوست داشتن ؟ مهربانی ومحبت؟ مسئولیت پذیری؟
ناشناس
۱۳:۲۶ ۱۷ تير ۱۴۰۰
کنکور به هیچ وجه ملاک خوبی برای موفق بودن یا نبودن اشخاص نیست.
ناشناس
۲۲:۱۱ ۱۷ تير ۱۴۰۰
مگه کنکور همه چیز ماست که حرف میزنی؟من خودم شخصا درس رو بدون مهارت های زندگی قبول ندارم
عادله
۰۲:۱۰ ۱۷ تير ۱۴۰۰
فکر کنم الان همچی عوض شده همه میگند بچمون الهی موفق بشه اینجا میگه ناموفق
بعضی از والدین واقعا بچشون رو لوس بار میارن وهر چیزی بهش
میدن ولی آره گفتن بد نیست بعضی وقتا بده
مثلا من وقتی کوچک تر بودم دوست داشتم برم کار کنم پول در بیارم
و سرمایه گذاری کنم ولی اونا نمیذاشتن و کلی کارای دیگه هم اجازه ندادن و کاری جز بازی با گوشیم
نداشتم بعد هی میگفتن چرا همش سرت تو گوشیته منم میگفتم
که خب اجازه ی کاری که میخواستم بکنم رو که نمیدید تقصیر
خودتونه چرا از من ایراد میگیرید بعد اونا تازه کتکم هم میزدن
این معنیش لوس بار آوردن نیست .بچه های امروز تمام واقعیت های زندگی را می دونن .مثل نسل ما نیستن وتوسری خور بار بیان .الان اگه چیزی بخوان بگی نه میگن چرا ما را دنیا اوردین ؟
ناشناس
۱۴:۰۸ ۱۷ تير ۱۴۰۰
اگه یه بچه از همون بچگی تا مثلاً اواخر دبیرستان، مهارتهای کافی رو یاد بگیره، میتونه بعد از دبیرستان شغل و کار راه بندازه و ازدواج کنه و مشکلی نداشته باشه.
قبل از اون هم میشه به صورت برنامهریزی شده به بچهها پول توجیبی داد که اگر هم چیزی میخوان بخرند با جمع کردن پول توجیبی خودشون بخرند.
اینکه بچهها میگن چرا ما رو به دنیا آوردید، دلیلش اینه که یه بچه، توی این زندگی، سرگردانه نه مهارتی داره نه امیدی به درس و مدرسه داره نه شغل و پولی داره و ... به همین خاطر از روی ناامیدی این حرفها رو میزنند. اگه جوان و نوجوان خودشون کار و هدف داشته باشند، از این حرفها نمیزنند.
مهتاب
۲۳:۱۰ ۱۶ تير ۱۴۰۰
سلام
من بچه که بودم خودکار رنگی های همکلاسی هامو جامداد خوشگل کیف براق شون رو با حسرت نگاه میکردم.حتا تو کلاس حرفه و فن تو راهنمایی نخ ۱۲ رنگ داشتن من فقط ۲ تا نخ سیاه و سفید داشتم.خودکار هم آبی و قرمز داشتم .زیاد هم توجهی تو خونه نمیکردن .پسر هم آدم حساب میشد و دختر هیچی به حساب میومد .والا من الان درس خوندم و مقام و موقعیت بالای برا خودم بدست آوردم. هر چند که روحا داغون م .
من بر عکس برا بچه ی خودم بهترین چیزها رو تهیه کردم هر زمان ..واقعا براش غول چراغ جادو شدم .ولی الان دقیقا خیلی پرتوقع خیلی خودمحور .تو جامعه هم شاید ضعیف ..
من توصیه م تعادل هست .میانه روی کنید تو تربیت تو برخورد ..محبت رو زمانی بکنید که بچه کاره خوبی میکنه ..وقتی سر حال هست کاره درستی انجام میده خوشحالی کنین و بهش توجه کنین و اینجوری تشویق به کار درست میشه
نه محبت بی منت ..نه بی توجهی بیجا
هر دو تا آسیب داره
فقط میانه روی
عین آب دادن اندازه به گل
که کمش خشک میکنه ..زیادش پوسیده میکنه
ولی اندازش سر سبزی و نشاط و سر حالی و گل دادن
موفق باشیم
نمیدونم چرا حس میکنم مدیر مدرسمون این کامنت رو نوشته
مهسا
۱۳:۰۵ ۱۷ تير ۱۴۰۰
دوست عزیز همه قرار نیست دکتر مهندس بشن اگر ما که افراد یک جامعه هستیم این مسئله رو درک وهضم کنیم عالی میشه
ناشناس
۱۳:۲۷ ۱۷ تير ۱۴۰۰
اصلاً موافق نیستم
ناشناس
۲۲:۰۸ ۱۷ تير ۱۴۰۰
نمیدونم جامعه روی درس تعصبی فکر میکنه یا نه؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۲۰:۵۷ ۱۶ تير ۱۴۰۰
پدر و مادر گرامی هر طور که خودتون صلاح میدونید فرزندانتون رو تربیت کنید و به اینترنت و ... توجه نکنید.این ها که توصیه میکنند اصلا تو شرایط کسی نیستن و روی هوا نظر میدن.مشاورانی هستند که بچه ای ندارند و از روی کتاب و دفتر نظر میدن.تا بچه نداشته باشی اصلا نمیتونی اظهار نظر کنی.خواهشا با اصول تربیتی خودتون پیش برید.موفق میشوید.
اصول تربیتی خودتون یعنی چی؟ الآن نصف بچهها از خجالتی بودن و کمرویی رنج میبرند و نصف دیگه متاسفانه دچار لجبازی و کمبود ادب هستند. من اینها رو سالها توی مدرسه دیدهام. اینها نتیجهی بیتوجهی به تربیت بچههاست.
ناشناس
۱۳:۴۴ ۱۷ تير ۱۴۰۰
اصول تربیتی اکثر خانوادهها اینه که بچه باید فقط یه جوری سرگرم بشه که مزاحم بزرگترها نشه. حالا یا با اسباب بازی یا با هله هوله یا بازیهای رایانهای و ... . متاسفانه والدینی که این طرز تفکر رو دارند خیلی زیاد هم هستند و اصلاً توجه نمی کنند که این اسباب بازی و هله هوله و بازیهای رایانهای و ... باعث هزارجور بیماری جسمی و روحی برای بچهها میشه.
کجاست کودکی
۲۰:۵۶ ۱۶ تير ۱۴۰۰
خیلی خوبه بچه هاتون آرزو دارن و شما میتونید آرزوشون رو برآورده کنید.
صفا کنید بیخیال فردا و هر اتفاقی توش قراره بیفته.
خُب باید توجه کرد که سایهی پدر و مادر تا ابد بالای سر بچه ها نیست. بچه باید تا حد امکان خودکفا باشه
دبیربازنشسته
۱۹:۳۷ ۱۶ تير ۱۴۰۰
تربیت بچه فقط ارامش واعصاب ارام می خواهد.متاسفانه فعلا اینها کمی کم رنگ شده ودرتربیت انطوری که دلمان می خواهد موفق نیستیم.بچه قبل ازهرچیز به توجه نیازدارد.بعدنیازبه چیزهای دیگر.ممنون ازنگاهتون.
منم شیر ،سلطان جانوران
سرِ دفترِ خیلِ جنگ آوران
که تا مادرم در زمانه بزاد
بغرید و غریدنم یاد داد
مرا مادر مهربان از خِرَد
چو می خواست بیباک بار آورد
رها کرد تا یکه تازی کنم
سرافرازم و سرفرازی کنم
اونی که توی شهره و پدر و مادر کارمند داره اتفاقا خیلی بهتر میتونه از پس خودش بر بیاد چون زمان هایی که پدر و مادرش نیستند توی خونه باید خودش تنهایی یاد بگیره به کاراش برسه
و اینکه از نظرم بچه باید بچگی کنه بازی کنه و تفریح کنه فکر میکنید اگر بچه الان بره کار کنه موفقه نه خیر چون توی خاطراتش می مونه که وقتی میتونست زندگی کنه و لذت کودکی رو ببره و در زمان حال زندگی کنه به فکر آینده بود و کار میکرد البته آینده نگری چیز بدی نیست ولی آدم باید توی زمان حال زندگی کنه
از نظرم باید فهمید بچه خودش علاقه و خواسته اش چیه اون فردی موفقه که با دل و جون یه چیزی رو بخواد
به نظرم بچه باید حقیقت رو راجب جامعه و جهان بدونه، بدونه شهر های دیگه و یا کشور های دیگه چه طوری هستن و اطلاعاتش راجب این جهان بزرگ زیاد باشه تا با چشم بسته تصمیم نگیره و راه زندگیش رو انتخاب نکنه
میدن ولی آره گفتن بد نیست بعضی وقتا بده
مثلا من وقتی کوچک تر بودم دوست داشتم برم کار کنم پول در بیارم
و سرمایه گذاری کنم ولی اونا نمیذاشتن و کلی کارای دیگه هم اجازه ندادن و کاری جز بازی با گوشیم
نداشتم بعد هی میگفتن چرا همش سرت تو گوشیته منم میگفتم
که خب اجازه ی کاری که میخواستم بکنم رو که نمیدید تقصیر
خودتونه چرا از من ایراد میگیرید بعد اونا تازه کتکم هم میزدن
قبل از اون هم میشه به صورت برنامهریزی شده به بچهها پول توجیبی داد که اگر هم چیزی میخوان بخرند با جمع کردن پول توجیبی خودشون بخرند.
اینکه بچهها میگن چرا ما رو به دنیا آوردید، دلیلش اینه که یه بچه، توی این زندگی، سرگردانه نه مهارتی داره نه امیدی به درس و مدرسه داره نه شغل و پولی داره و ... به همین خاطر از روی ناامیدی این حرفها رو میزنند. اگه جوان و نوجوان خودشون کار و هدف داشته باشند، از این حرفها نمیزنند.
من بچه که بودم خودکار رنگی های همکلاسی هامو جامداد خوشگل کیف براق شون رو با حسرت نگاه میکردم.حتا تو کلاس حرفه و فن تو راهنمایی نخ ۱۲ رنگ داشتن من فقط ۲ تا نخ سیاه و سفید داشتم.خودکار هم آبی و قرمز داشتم .زیاد هم توجهی تو خونه نمیکردن .پسر هم آدم حساب میشد و دختر هیچی به حساب میومد .والا من الان درس خوندم و مقام و موقعیت بالای برا خودم بدست آوردم. هر چند که روحا داغون م .
من بر عکس برا بچه ی خودم بهترین چیزها رو تهیه کردم هر زمان ..واقعا براش غول چراغ جادو شدم .ولی الان دقیقا خیلی پرتوقع خیلی خودمحور .تو جامعه هم شاید ضعیف ..
من توصیه م تعادل هست .میانه روی کنید تو تربیت تو برخورد ..محبت رو زمانی بکنید که بچه کاره خوبی میکنه ..وقتی سر حال هست کاره درستی انجام میده خوشحالی کنین و بهش توجه کنین و اینجوری تشویق به کار درست میشه
نه محبت بی منت ..نه بی توجهی بیجا
هر دو تا آسیب داره
فقط میانه روی
عین آب دادن اندازه به گل
که کمش خشک میکنه ..زیادش پوسیده میکنه
ولی اندازش سر سبزی و نشاط و سر حالی و گل دادن
موفق باشیم
صفا کنید بیخیال فردا و هر اتفاقی توش قراره بیفته.