از نظر روانشناسی بچه ها دوست خیالی واسه خودشون دارن که با آن بازی میکنند و حتی بشقاب در سفره میزارن و بهش غذا میدهند.اکثرا هم در خانواده هایی رایج هست که تک فرزندی دارن و بچه شخص دومی ندارد که با آن بازی کند به همین دلیل دوست خیالی واسه خودش انتخاب میکند و همه جا در کنار خود آنرا میبیند.
این چیز هم می تونه راست باشه هم نه
اگه واقعیت باشه ، چون بچه ها روحشون پاکه ، پس اجنه و روح های خوب به قولی ، می تونن باهاش ارتباط برقرار کنن
و اینکه شاید اون بد ها هم از بچه سو استفاده می کنن و ب این فک می کنن ک اون ک ب کسی نمی گه ، یا اگه بگه کسی حرفش و باور نمیکنه!
و ممکنه نداشته باشه ، چون بچه ها دوست خیالی دارن و براشون مهم نی چی می گن
مثلا ممکنه فقط با اون باشن و در شرایطی بچه ی لحظه هم فراموشش نمس کنه ، باید به روانپزشک برده بشن
و باید بگم که یک سری از همین ارواح و اجنه از طریق دوست خیالی ب اون ها ارتباط برقرار می کنن .
که در هر دو مورد ترسناکع
کودکان بخاطر قوه تخیل بالایی که دارند همواره چیزهایی را در ذهن مجسم و آنها را در دنیای واقعی تصور می کنند دیدن فیلم های ترسناک به طور اتفاقی افکار آنها را جهت دهی میکند اکثر این نقل قول ها را در فیلم های ژانر ترسناک دیده ایم و با آن آشنا هستیم و متاسفانه بعضی ها با اهمال کاری اجازه می دهند کودکانشان هم به این فیلم ها دسترسی داشته باشند که نتیجه هایی اینچنینی در بر دارد
همش واقعیه وبه خاطر زندگیهای متوالی که ما داریم خاطراتی از گذشته پس ذهنمون میمونه . برای هممون پیش میاد بعضی وقتها یه چیزی یا جایی یا اتفاقی یا.... میبینیم با این که اولین باره برامون اتفاق افتاده ولی انگار قبلا برامون رخ داده و دیدیمش .
تناسخ صحت ندارد
پس از مرگ بہ مرتبہ بالاتر یعنے برزخ نقل مکان می کنیم تا کمالمان را بر اساس اعمال دنیویمان طی کنیم۔
محمد سعید
۱۹:۳۰ ۱۱ آبان ۱۴۰۰
دوستمون میگه تناسخ صحت نداره و بعد از مرگ میریم برزخ انگار صد بار مرده رفته اونجارو دیده هیچی مشخص نیست شاید برزخی هم نباشه و زندگی جدیدی شروع بشه در عالمی همچون دنیای خودمون.
ناشناس
۲۰:۲۴ ۱۱ آبان ۱۴۰۰
برو بابا
....
۱۰:۲۸ ۱۲ آبان ۱۴۰۰
من نمی دونم وجود داره یا ن
ولی ی دلیل دارم ک وجود داره
فرضیه خودمع
اینکه شاید برزخ برای ی مدتیه ، ی مدت اونجاییم ، یا اینکه برزخ همون صفیع ک باید برای دمیدن در روح یک موجود صبر کنیم
باز هم هیچ چیزی مشخص نیست...
من او نیستم
۱۱:۳۰ ۰۳ خرداد ۱۴۰۱
تناسخ که قطعا صحیح نیست.
درباره این که یه لحظه رو اینگار قبلا دیدیم حرفای زیادی هست
یکی از حرفای علمی که هست که منطقی هست اینه که وقتی یک داده از چشم یا گوش وارد مغز میشه اول میره تو ناخوداگاه مغز بعدش وارد بخش خوداگاه میشه
واسه همین بعضی اوقات اینگار قبلا هم اون اتفاق افتاده درحالی که اول رفت تو ناخوداگاهمون و اینطوری فکر می کنیم که قبلا اتفاق افتاده
هم از نظر عقل و منطق و تفکر منطقی و انتقادی و هم از نظر عقاید اسلامی، این مطالب ارزش و اعتبار چندانی ندارند، به ویژه ترسناکترها!! ممکن است حتی اتفاقات تصادفی و حرفهای بی دلیل باشند.
سلام. از نظر شما که فقط همه چیز را را عقاید اسلامی تطابق میدید این مطالب عجیبه. درحالیکه قرآن شما سوره ای به نام جن داره و عوالم غیبی و موجودات غیبی سخن گفته نه من نه شما علم اینو نداریم که بخوایم راجب خارج از عالم مادی حرف بزنیم پس بهتره خودمون و فیلسوف نبینیم و همه چیز و رد نکنیم
ناشناس
۲۲:۳۶ ۱۰ آبان ۱۴۰۰
منم وقتی بچه بودم یک بچه بزرگتر کنارم آمد و گفت یک روز از همه لحاط بدبخت میشویم همه ی ماها...الان به این نتیجه که هیچ واقعا بهش رسیدم که همه ی نسل ما بدبخت شدن و دارن له میشن.این ترسناک ترین جمله بود که به واقعیت پیوست
اگه واقعیت باشه ، چون بچه ها روحشون پاکه ، پس اجنه و روح های خوب به قولی ، می تونن باهاش ارتباط برقرار کنن
و اینکه شاید اون بد ها هم از بچه سو استفاده می کنن و ب این فک می کنن ک اون ک ب کسی نمی گه ، یا اگه بگه کسی حرفش و باور نمیکنه!
و ممکنه نداشته باشه ، چون بچه ها دوست خیالی دارن و براشون مهم نی چی می گن
مثلا ممکنه فقط با اون باشن و در شرایطی بچه ی لحظه هم فراموشش نمس کنه ، باید به روانپزشک برده بشن
و باید بگم که یک سری از همین ارواح و اجنه از طریق دوست خیالی ب اون ها ارتباط برقرار می کنن .
که در هر دو مورد ترسناکع
زیاد جا نخورید و تعجب نکنید .
پس از مرگ بہ مرتبہ بالاتر یعنے برزخ نقل مکان می کنیم تا کمالمان را بر اساس اعمال دنیویمان طی کنیم۔
ولی ی دلیل دارم ک وجود داره
فرضیه خودمع
اینکه شاید برزخ برای ی مدتیه ، ی مدت اونجاییم ، یا اینکه برزخ همون صفیع ک باید برای دمیدن در روح یک موجود صبر کنیم
باز هم هیچ چیزی مشخص نیست...
درباره این که یه لحظه رو اینگار قبلا دیدیم حرفای زیادی هست
یکی از حرفای علمی که هست که منطقی هست اینه که وقتی یک داده از چشم یا گوش وارد مغز میشه اول میره تو ناخوداگاه مغز بعدش وارد بخش خوداگاه میشه
واسه همین بعضی اوقات اینگار قبلا هم اون اتفاق افتاده درحالی که اول رفت تو ناخوداگاهمون و اینطوری فکر می کنیم که قبلا اتفاق افتاده