من خودم دوتا جن کافر هستش نمیدونم چرا میگن جن جن میترسند واسه من ک عادی هستش جن کافر ک من دارم یکیش وقتی ی جا وای میسته نمیتونه صاف وایسته و اون یکی نیمه صاف هستش
در جواب اون آقایی ک گفت ک من هرجا میرفتم بازم میومد باید بگم ک اون جن نبوده اون ساخته ذهنت بوده ک انقدر بهش قدرت دادی ک میتونستی ببینیش و عگرم بیشتر از اون بهش قدرت بدید حتا اطرافیانتونم میتونن ببینن خلاصه بگم ک جن ها وجود دارند و من ب عنوان یک فرد ک موکل دارع اینرو میگم و هر کسی نمیتونح جن رو ببینه جز کسایی ک اعتقاد ندارند چون آنهایی ک اعتقاد دارند عگر دیده باشند ساخته ذهنشون بوده و اینقدر بهشون قدرت دادن ک زنده شودن و درباره این توضیحات متشکرم خیلی چیزا فهمیدم روز خوش
من دیدم هزار بار ..و هر شهر و هر خونه ای میرم میاد دنبالمون ..خسته شده بودم ..بعد یه مدت گفتم این چ کاریه من میترسم ..بیخیالشون میشم ..فقط نترسم و بهشون فکر نکنم ..دعای حرز امام جواد و آبو جبابه رو نوشتم زدم تو اتاقم ..دیگه خبری ازشون نیست ..ولی همه جا هستن ..ولی من دیگه نمیبینمشون
جن وروح وهرچیز دراین دنیا هست همه انرژی هست ودارای جرم ومحصور درفضای.. زمان ومجبور به پیروی از قوانین فیزیک .. پس خارج الطبیعت. قدرتی ندارن .و فناپذیرن. خردبرترازهرچه ایزد بداد.
از این که به شباهتهای آنها با کارتون بارباپاپا اشاره کردید، ذوق زده شدم. دقیقا داشتم همین مسیر رو میرفتم که به مقالهٔ شما برخوردم. اون کارتون دقیقا به موضوع اشاره داره
سلام جن صد درصد وجود داره نامریی اما با قدرت تکلم کامل انسان با سر و صداهای زیاد مخصوصاً در حمام موقع غذا پختن هر جایی که شما باشید صدای آنها را کاملا میشنوید انگار ذهن تو راحتی هنوز به زبان نیاورده شده میشوند و تکرار میکند مثل یک ضبط صوت گذشته تو را کامل میداند حتی میتواند تو را با تقلید از صداهای مختلف اطرافیان شما را به سخره کامل بگیرد از نداشته هایت نهایت استفاده را می برد آنها در همه مکان ها حضور دارن و شب و روز سر و صدا میکنن و ...این صداها را شما میشنوید نه دیگران اوایل اگر ندانی آن ها جن هستن کاملا بازی میخوری چون شبیه انسانها حتی دقیقا شبیه انسان های اطراف شما حتی صدای همسایه ها را نیز تقلید میکنند که زندگی را برای شما از آسایش آرامش بدو میکنن تنها راه چاره این است که کاملا به خدا توکل کنی یک زندگی هدفمند داشته باشی تا تو برای همیشه در زندگی به بی نیازی برسی چرا که کمبودها در زندگی است که دیگران و جن ها از شما سواستفاده میکنن پس قدرت زندگی را به دست خودمان بگیریم تا این اتفاقات ناگواری برایمان پیش نیاید
صددرصد میشه دو دو تا.
هنوز مبنای منطق رو نمیدونید میگید 100 درصد؟
چیزی که چشم شما قادر به دیدنش باشه در دوربینم میفته
Teravat
۲۳:۲۶ ۰۵ آذر ۱۴۰۲
مطمعنم جن ها وجود دارن چون توی قرآن اومده و اینکه من خودم با چشای خودم یه چیزایی دیدم اونم تو تنهاییام اولیش شب تو اتاق خوابم نمیبرد اومدم پذیرایی رو به روی در اتاق دراز کشیدم با گوشیم کار میکردم ک دستم خورد ب دوربین و توی چهار چوب در اتاقم یه چیز مثل یه انسان که پارچه سیاه روش انداخته و تاریکه و کدر ماننده رو دیدم زل زدم به صفحه گوشی دوباره چهار چوب نگاه کردم چیزی نبود دوبار توی گوشی دیدمش و حتی غیب شدنش دیدم الان تو سرم میزنم چرا اون لحضه ک دوربینت باز بود فیلم نگرفتی
یبار دیگم توی پارک تنها بودم شب ساعت های 9 بود چندتا دختر و پسر اونجا بودن رفتن منم دلم از زندگی پر رو تاب داشتم گریه میکردم حس کردم انگار چیزایی دورمو احاطه کرده و انگار یکی زل زده بهم یه لحضه ترسیدم از تاب اومدم پایین و چند قدمی ک راه رفتم دیگه واقعا فهمیدم یچی نگاهم میکنه سرم رو به چپ چرخوندم
تو همون ثانیه ک حتی سرم درست نچرخیده بود چهره یه بچه در حال جیغ زدن که دندونای تیزی داشت و دهنش خونی بودی و موهای حالت فر مشکی روشن خنده داره ولی مشکی روشن بود چون پوستش خیلی سفید بود رنگ پریده چشای مشکی و ار حدقه بیرون زده رو دیدم وقتی سرم درست سمت چپ قرار گرفت سریع نور گوشیم رو زدم همون سمت و با همون نور روشن از اونجا دور شدم
آره 15 سالمه و این دوبار اتفاقو هیچ وقت یادم نمیره دوست دارم جن هارو بشناسم و با یکی از جن هاس مسلمان دوست بشم و میشم الان ترسی از جن ندارم انگار ترسم مرده نمیدونم انگار بالاتر از سیاهی که کشیدم رنگی نیس
هنوز مبنای منطق رو نمیدونید میگید 100 درصد؟
چیزی که چشم شما قادر به دیدنش باشه در دوربینم میفته
یبار دیگم توی پارک تنها بودم شب ساعت های 9 بود چندتا دختر و پسر اونجا بودن رفتن منم دلم از زندگی پر رو تاب داشتم گریه میکردم حس کردم انگار چیزایی دورمو احاطه کرده و انگار یکی زل زده بهم یه لحضه ترسیدم از تاب اومدم پایین و چند قدمی ک راه رفتم دیگه واقعا فهمیدم یچی نگاهم میکنه سرم رو به چپ چرخوندم
تو همون ثانیه ک حتی سرم درست نچرخیده بود چهره یه بچه در حال جیغ زدن که دندونای تیزی داشت و دهنش خونی بودی و موهای حالت فر مشکی روشن خنده داره ولی مشکی روشن بود چون پوستش خیلی سفید بود رنگ پریده چشای مشکی و ار حدقه بیرون زده رو دیدم وقتی سرم درست سمت چپ قرار گرفت سریع نور گوشیم رو زدم همون سمت و با همون نور روشن از اونجا دور شدم
آره 15 سالمه و این دوبار اتفاقو هیچ وقت یادم نمیره دوست دارم جن هارو بشناسم و با یکی از جن هاس مسلمان دوست بشم و میشم الان ترسی از جن ندارم انگار ترسم مرده نمیدونم انگار بالاتر از سیاهی که کشیدم رنگی نیس