من آدم بدی نیستم تا حالا به کسی بدی نکردم ولی نمیدونم چرا خدا آدمهای بد سر راهم قرار میده مثل عمو وپسر خاله ام که حق یتیم را بالا کشید خدا نشان بنده اش میده،ولی این بنده های خدا هستند که،متوجه بلایی که سرشون میاد نمیشن
عموی من خیلی بدی کرد در حق من خیلی ظلم وستم کرد سرطان گرفت خوب شد چرا خوب شد چون می‌ترسید بره اون دنیا جوابگو باشه دیگه فکر نمی‌کنم ما مریضی بدتر از سرطان داشته باشیم هرکاری تونست برای سرطان انجام داد ظلم وستم بنده های خدا تا کی ادامه داره
سال ۱۳۸۰ من سیزده ساله بودم پدرم را از دست داده بودم به پسر خاله ام پول دادم که یک قطعه طلا برام بیاره اما نیاورد حق من را خورد وآبالا کرد پسر خالم تصادف کرد تعالش را درآوردند امیدی به زنده بودنش نبود دکترها جوابش کردن همه مردم براش دعا کردند تا اینکه متاسفانه زنده ماند از من طلب بخشش وحلالیت نکرد من هرگز نمی بخشمش حق یتیم خوردن نداره
من در کل دختر صبوری هستم به همه احترام میزارم ،اما عموی من بعد از چهل سال تماس گرفته دختر برادر خودش که من باشم رو نمیشناسه خیلی خودم را کنترل کردم که چیزی نگم اما اعصابم رو خورد کرد همش سر ارث ومیراث، امیدوارم خدا جوابش رو بده خدا حقشو بزاره کف دستش امیدوارم بره به جهنم
خدا, شنوا و داناست, حرص خوردن لارم نیست.. انا من المجرمین منتقمون... نگران نباش.. توکل به خدا..
ناشناس
۱۲:۳۶ ۱۵ آذر ۱۴۰۲
درسته که پدر ندارم وحضرت علی رو پدر خودم میدونم تو زندگی محتاج هیچ کس نیستم خدا جواب کسی که داره به بنده خودش ظلم وستم میکنه رو نمیده نمونه اش همین عموی من بعد از چهل سال تماس گرفته بدون سلام واحوالپرسی فکر میکنه من محتاجش هستم روز مرگم باشه که به چنین کسی محتاج بشم انگار طلبکاره راستش من هم چنین عمویی رو نمیشناسم بره به جهنم بهش گفتم من خدا رو دارم میدونم که خدا هوامو داره انشاالله خدا حقشو بزاره کف دستش
محمد رضا جان عزیز بهشتی روحت شاد خیلی دلم گرفته حرف برای گفتن زیاد دارم نمیدونم از کجا شروع کنم از خدا خواستم که بمیرم حتی مرگ هم قسمتم نشد دیگه تحمل این همه مشکلات رو ندارم بابام زنده نیست که مرهم زخمهام باشه اگر بابام بود به حرفم گوش میداد صحبتم را می شنید اما هیچ کس رو ندارم که به حرفم گوش بده هیچ کس به حرفم اهمیت نمیده برای من دعا کن که بمیرم نمیخوام زنده باشم زندگی بدون پدر بدرد نمیخوره وقتی روز پدر میشه دلم آتیش،می گیره با خودم میگم کاش بابام زنده بود حداقل میتونستم ببینمش
من شما را نمیشناسم, ولی لطفا فکر کنید که خواهرتان هستم, بله زندگی بدون پدر سخت است, اما میشناسم خانواده هایی را که ارزو دارند, هرگز پدر نداشتند. همیشه خدا هست و از پدر و مادرمان مهربانتر. هر کسی در زندگی قسمتی دارد, لقد خلقنا الانسان فی کبد, همه انسانها سختی دارند در زندگی, همه مثل هم هستیم, اما مدل های مختلف. تا خدا هست دلیلی برای غم وجود ندارد. اینجا سختی می کشیم, اما ایمان دارم که خدا ما را در نظر دارد, فقط باید توکل به خدا داشته باشیم, کمکمان می کند. والذین جاهدوا فبنا لنهدینهم سبلنا...
لطفا قران بخوانید, معجزه می بینید, شیطان همیشه رو اعصاب انسانهای معتقد راه میره تا اونها رو افسرده کنه, با قران شکستش می دهیم, به امید خدا.
ناشناس
۱۸:۱۵ ۱۲ آذر ۱۴۰۲
محمد رضای عزیزم فرض کن از راه دور بعد از ۳۵ سال فامیلی با تو تماس می گیره وتو رو نمیشناسه وفامیلی ات را اشتباه میگه چقدر ناراحت میشی اشک می ریزی وبغض میکنی نمیدونم چرا این حرفها رو بهت میزنم دلم خیلی پر هست باز هم منو ببخش وحلالم کن
مادرم سر من باردار بود که پدرم از دنیا رفت بابامو ندیدم زبانم نمی‌چرخد که بگم پدرم دیدار به قیامت خیلی دلم میخواد بابامو ببینم سه تا عمو دارم ای کاش هیچوقت نداشتم بعد از مرگ پدرم دیگه با فامیل رفت وآمد نداریم عمویی که بعد از ۳۵ سال تماس می گیره دختر برادر خودش رو نمیشناسه وفامیلی من را اشتباه میگه عموی من نیست من چنین عموهایی ندارم خیلی ناراحتم نمیخوام اشک کسی رو در بیارم محمد رضای عزیزم من را ببخش من را حلال کن ای عزیز پر پرم
محمد رضای عزیزم خیلی حرف برای گفتن دارم واین یادداشت رو که دارم برایت مینویسم چشمانم پر از اشک هست میدونم که جایت خوب هست درکنار فرشته ها هستی وبابای من راهم می بینی میشه بهم بگی حداقل بابام چه شکلی هست من بابامو ندیدم ۳۵ساله با عکسش زندگی کردم میشه به بابام بگی فرشته بشو برو دخترت را ببین ،یعنی میشه خدا معجز ه ای کنه که من بتونم بابامو ببینم یتیم شدن خیلی سخته خیلی
سلام محمدرضای عزیزم ای گل پرپرم خیلی دوستت دارم نمی دانم تو که بودی که توانستی دلها را تسخیر کنید چه عشق خدایی در دلت بود عزیزم شهیدم لاله پرپر پروانه بهشتی از عشقت هر لحظه می سوزم.
به حرم شاهچراغ رفتم وسرمزار شهدا،اما شهادت قسمتم نشد آخه شهادت لیاقت میخواد که من چنین سعادتی ندارم خوش به سعادت شهدایی که به زیارت شاهچراغ رفتند وبعد شهادت قسمتشون شد اول زیارت وبعد شهادت
لطفا قران بخوانید, معجزه می بینید, شیطان همیشه رو اعصاب انسانهای معتقد راه میره تا اونها رو افسرده کنه, با قران شکستش می دهیم, به امید خدا.