داستانک/ یک فکر بکر برای اسارت!
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
وسايل نيروهايم را چك مي‌كردم. ديدم يكي از بچه‌ها با خودش كتاب برداشته؛ كتاب دبيرستان. گفتم «اين چيه؟» گفت: «اگر يه وقت اسير شديم، مي‌خوام از درس عقب نيفتم.» كلي خنديدم!.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید