کد خبر: ۴۷۶۷۰۷۲
تاریخ: ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۹:۴۰
داستانک/ الهی گندمت آرد شود!
شب که میشود حوصلهها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
زاهدي کيسه اي گندم نزد آسيابان برد. آسيابان گندم او را در کنار ساير کيسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند. زاهد گفت:«اگر گندم مرا زودتر آرد نکني دعا مي کنم خرت سنگ بشود». آسيابان گفت: «تو که چنين مستجاب الدعوه هستي دعا کن گندمت آرد بشود.»
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید