کد خبر: ۵۱۳۰۷۸۲
تاریخ: ۰۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۷
داستانک/ یکی قطره باران ز ابری چکید...
شب که میشود حوصلهها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

قطره بارانی از ابر چکید. چون به زمین نگاه کرد، دریای پهناور را دید و از کوچکی و حقارت خود شرمنده شد و گفت: جایی که دریا هست وجود من بی مقدار به حساب نمی آید. چون قطره باران خود را کوچک دید، صدف او را درون خود جای داد و بعد از مدتی به گوهر تبدیل و پس از مدتی نصیب ماهیگیری شد و او آن گوهر را به بزرگی هدیه کرد.
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
«کلیات سعدی»
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید