خیلی ممنون از مقالتون
فکر میکردم دارم میمیرم تا حالا سه بار اینطور شدم ودیگه کلا اعصابم خورد شده بود اما مقالتون رو که خوندم یه کم خیالم راحت شد احساس میکنم اگه اینبار بیاد سراغم دیگه انقد ازش نمیترسم
منم اینطوری ام تقریبا هفته ای سه چهار بار اینطوری میشم اگه ظهر بخوابم حتما بختکی میشم چیزی نمیبینم فقط میتونم چشمامو باز کنم و به سختی داد بزنم تا کسی متوجه بشه و بیدارم کنه
دیگه بهش عادت کردم و انگاری باید باهاش دوست بشم چون هیچ جوره ول کن نیست
ناشناس
۰۸:۴۳ ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۷
در سالهای پیش بسیار بسیار فراوان این عمل روم انجام میشد چون یک عمل غیر طبیعیه و هیچی دیده نمیشه به راحتی ازش میگذری فقط تو ذهن خودت موندگاره ....پس با من همراه باشید تا یه واقعیت براتون تعریف کنم ...الان چند سالی بقول خودتون بختک نمیاد سراغم دیگه هیچ اوایل کفر میگفتم میومد سراغم
سلام.منم قبلا این مشکلو خیلی داشتم تا میخوابیدم شروع میشد.نفس نفس میزدم و بعدش دعوا با اونا.صب ک بیدار میشدم میدیدم بدنم کبود شده و خیلی خستم.بعد چاقو گذاشتم کنارم و تا چن هفته فقط تو خواب باهاشون دعوا میکردم و میزدمشون واقعا دیونه شده بودم.بعضی وقتا شکل خواهر یا برادرم در میومد تا نزنمش و تا چاقومو میزاشتم کنار سریع گازم میگرفت.رفتم پیش دعا نویس .حل شد.توصیه میکنم کسایی ک مشکل دارن قبل رفتن ب تخت وضو بگیرن .ایت الکرسی بخونن و چاقو هم کنارشون باشع.چون این مشکل با دارو حل نمیشه
فکر میکردم دارم میمیرم تا حالا سه بار اینطور شدم ودیگه کلا اعصابم خورد شده بود اما مقالتون رو که خوندم یه کم خیالم راحت شد احساس میکنم اگه اینبار بیاد سراغم دیگه انقد ازش نمیترسم
در کل باحاله،دیگه عادت کردم
جالبه همینکه بخوابم اون لحظه بازم میشم،به ثانیه نمیکشه
پامیشم،یه هوایی عوض میکنم،یکم خوابم بپره،بعد ریلکس میخوام،بیشتر زمانایی اینجوری میشم که زیادی بخوابم یا خیلی خسته باشم
درکل حسش باحاله
ولی از حس خفگیش بدم میاد
دیگه بهش عادت کردم و انگاری باید باهاش دوست بشم چون هیچ جوره ول کن نیست
من توى يك كارخانه متروكه كه چند ساله تعطيله نگهبان هستم امروز دوباره اين حالت برام پيش اومد جالبه وقتى كه اونجا هستم اين حالت سراغم مياد ولى توى خونه اين اتفاق برام نميفته
از يكى از دوستان پرسيدم گفت راه رهايى از ازار جن نگه داشتن كبوتر دورنگ توى خونست
من توى يك كارخانه متروكه كه چند ساله تعطيله نگهبان هستم امروز دوباره اين حالت برام پيش اومد جالبه وقتى كه اونجا هستم اين حالت سراغم مياد ولى توى خونه اين اتفاق برام نميفته
از يكى از دوستان پرسيدم گفت راه رهايى از ازار جن نگه داشتن كبوتر دورنگ توى خونست
تو رو خدا فقط بگید درمانی داره یانه؟