سلام من دیروز که از خواب بیدار شدم دیدم که وسط پذیرایی حلقه ی ورزشی که باهاش ورزش میکنم وسط اتاق افتاده و یک عدد تخم مرغ در مرکز حلقه گذاشته شده... یک چند روزی هم بود که احساس میکردم انگار کسی داخل خانه هست.. ولی این اتفاق زمانی که دوستم که خیلی دوستش داشتم فوت کرد بیشتر شده.. میخوام ببینم ذلیل اون حلقه و تخم مرغ چیه... آیا جن بوده یا روح
ی خورده به خدا اطمینان کنید ی خورده ۴قل زیاد بخونید جن هستش ولی اگه میتونستن آدما رو ازیت کنند که نسل انسان منقرض شده بود قبل خواب ۴قل بخونید آیه الکرسی بخونید ب خدا بیشتر اطمینان کنید
سلام یک راه برای خلاص شدن از اجنه کافر، اگر شیعه هستید اول بسم الله، بعد چهار قل را بخونید و بعد چند صلوات بفرستید. و هر لحظه ترس سراغتون میاد بگید من شیعه علی هستم چون اجنه از اسم حضرت علی خیلی بدشان میاد
سلام..سه سال ونیم پیش بر اثر فشارهای روحی روانی که داشتم یهو صبح بیدار شدم بیقراری شدید وحال روحی خیلی خیلی بدی بهم دست داد..حدوددوسال برترین روانپزشکان وروانشناسا را رفتم .حتی شش مرحله شوک مغزی هم شدم اما تاثیری نداشت...بعد از اون کلاسهای عرفان حلقه را بهم معرفی کردن ومن تمام دوره هاشو رفتم بهتر شدم اما خوب خوب نشدم ..الانم دوباره خیلی تحت فشار روحی هستم .اصلا صبح تا شب انگار توی برزخم ..حال وروزم اصلا خوب نیست..خسته شدم از اینکه کسی نمیتونه کمکم کنه..دیگه واقعا رد دادم ..داروهای اعصاب هم اصلا برام سازگار نبود..سر وقت میخوردم ولی به چیزی از حال خراب من کم نمیشد ..دائم به خدا میگم خدا جون تو فقط بهم بگو گناهم را چجوری میبخشی تا از این جهنم رها بشم ..جدیدا ارتباطم را به خدا نزدیکتر کردم .ولی انگار حال خوبی ندارم ..صبرم سر اومده ..خواهشمندم راهنمایی بفرمایید ..
سلام.اولا اشتباه محض بود رفتی عرفان حلقه.اونجا
بدبخت ترت میکنن.دوما برو سایت انجمن نجات از
جن.قسمت درمانیشو دانلود کن و عمل کن.اونایی که
درگیر حلقه و جن بودن ازین طریق نجات پیدا کردن.
خدا قدرتمندترین است.ما باید واقعا ازش کمک بخوایم.
hasti
۱۹:۱۰ ۰۶ فروردين ۱۳۹۹
دیروز بعد ظهر رفته بودم تو اتاقم نشسته بودم رو تختم داشتم با گوشیم کار می کردم ..برا چند لحظه قشنگ حس می کردم یچیزی داره از پاهام رد میشه و همون موقع تو پاهام ی لرزشی افتاد و درد گرفت...همین امروز صبح هم یچیزی بین کف دستم حس کردم .وقتی ک انگشتامو جمع کردم دستام کلا تا ارنج میلرزید..از اون موقع تا الان هرچی میگرم دستم یا نمی تونم درست بگیرمش یا از دستم میوفته
بیماری خودایمنی داری که مربوط به نخاعت هست
باید به پزشک متخصص مراجعه شود
البته هزینه دارو ها زیاده
......
۱۶:۱۶ ۰۵ فروردين ۱۳۹۹
سلام من یه خواهر کوچیک دارم که ۶ ساله شه یه چند تا از این علائم هارو فکر کنم داره چون چهار ساله خوانوادمو خودمو اذیت می کنه به قدری اذیت می کنه که تو سر خودمون می زنیم و هر روز آرزوی مرگ داریم هر شب همینه بعضی شبا خواهرم میاد پیشم می گه خوابم نمی بره و میگه بیا باهم بازی کنیم نمی دونم چرا این طوریه بعضی وقتا یه لحظه ساکت می شه بعد بدون دلیل جیغ میزنه بابامم می بینه محلش نمی ده بدتر میشه دعواش می کنه هر روز زندگیمون بدتر میشه ولی به قران که گوش میده نصف نیمه ولش می کنه نمی دونم چششه
خواهر منم ۴ سال و نیمشه دقیقا عین همین علائما رو داره..دیشب ساعت ۳ اومده تو اتاقم بهم میگه چرا خوابم نمیبره...بخاطر همینم تو اتاق من خوابید صبح ک بیدار شدم نشسته بود داشت یقه ی پیرهنش رو میکشید میگفت ولم کن...بخدا اینقدر ازش میترسم ..بعصی وقتا یجور وحشتناکی زل میزنه بهم ک ب خودن شک می کنم طوریم نشد باشه
M
۰۴:۳۷ ۰۲ فروردين ۱۳۹۹
یه شب رفتم همینجوری تو کمدم سرک بکشم وقتی که درش رو باز کردم کاملا به هم ریخته بود با کمدم رو همون روز تمیز کرده بودم از همه خانواده پرسیدم کسی به کمدم دست نزده بود از اون شب تا حالا خیلی از این اتفاقا بهم افتاد یه روز م تو خونه تنها بودم کنترل تلویزیون رو یه گوشه گذاشتم رفتم برگشتم نبود بعد دیدم که توی کمدمه ..... ایا داخل خونه ی ما جن وجود داره
سلام من چندسال پیش موقع خواب موجودی نامرئی ازسمت راست صورتم وارد شد وازلپ چپ خارج شد وبدون ایجاد سوراخ یا زخم و.. واین اذیت ها ادامه داشت تا اخیرا که به قلبم فشار میاره وداره واقعا کار دستم میده لطفا اگر راهکاری هست یا شخصی ک بتونه کمکم کنه به من ایمیل کنیدضمنا این موجود روح خبیث است یاجن لطفا پاسخم را بدهید . ممنونم
برو سایت انجمن نجات از جن.برنامه ی درمانیشو
دانلود کن
ناشناس
۱۹:۳۳ ۲۲ بهمن ۱۳۹۸
سلام من یک زن عمو دارم که عمم میگه جادوگره 7سال قبل امد خونمون شب بود دیدم با موی باز رفت بالکن و فرداش از خونمون رفتند از همون مقع توی خونمون دعوا میکنیم بد من یک شب دیدم زن عوموم صدام کرد گفت چطوری خیلی ترسیدم و شب خوب نمی تنستم بخوابم بعد یک شب خواب دیدم چراغ های خونمون خاموش میشه و پنجرهای خونمون قرمز شده و صدای زن عموم شنیدم که داشت بلند بلند میخندید بعد هرشب که میخوام بخوابم از جن می ترسم و بعد از این صدای راه رفتن می شنوم
باسلام من هم نزدیک به دوسه سال درگیری شدید با این مسایل دردناک داشتم شاید باورتون نشه من کسی بودم که زمان دوازده سالگی میتونستم تو شب به بیابون برم ولی زمانی که درگیر این مسایل شدم شب بود از شدت ترس تا صبح نمیخوابیدم آشکارترین صحنه ای که دچارش شدم یه بار منو تو تختخواب بلند کردند واز تخت خواب معلق در هوا به آشپزخانه اوردند واونجا رو زمین انداختنم با وزن نزدیک به نود کیلوگرم.مجبور شدم نماز وقرآن خواندم از امام علی بهم کمک شد الان دیگه خیلی خیلی بهتر شدم ولی گاهی اوقات که ایمانم ضعیف میشه یه کم اذیت میشم
سلام من 12 سالمه و خیلی اتافاقا از 2 سالگی بهم افتاده و توی 2 سالگی مامانم جن دیده و من هم بقلش بودم و حتی صحنه رو یادمه از اون موقع اتفاقای زیادی بهم افتاده.چهار روز پیش یه خواب ترسناک دیدم به کسی نگفتم و روز بعدش هم دوباره خواب ترسناک دیدم و به دختر خالم گفتم.دختر خالمم بهم نگفت و دو شب بهم ایت الکرسی خوند و این دو شب هیچی نشد. روز بعدش به دختر خالم پیام دادم که دو شبه اتفاقی بهم نیوفتاده و اونم گفت که این دوشب بهم ایت الکرسی میخونده. حالا هم خیلی ترسیدم لطفا راهکار خوب بدید از دستش خلاص شم
بیشتر افرادی که ازین تجربه ها داشتن تو سن و سال شما بودن و این مشکل ربطی به جن نداره فقط بخاطر تغییرات هورمونی دوران بلوغ و خود افسرده پنداری بیش از حد هست اما ایت الکرسی و سوره هایی مثل چهارقل و قدر کمک زیادی به تقویت ایمان و ایمنی در برابر ترس بی مورد میشود که این موضوع در سنین اول نوجوانی خیلی پر فایده هست و مانع از افسردگی در بزرگسالی میشه
سام.تهران
۱۰:۱۸ ۲۱ دی ۱۳۹۸
سلام.ملیکا و ....الهام....
خیلی سریع بامن ارتباط برقرار کنید....
سلام من پارسال هر شب خواب یک زن رو میدیدم که ردای سفید تنش موهاش جلوی صورتش رو گرفته بود و یک دستش هم از مچ قطع بود اون همیشه سعی میکرد دستی که قطع شده رو روی سرم بزاره خیلی کابوس های وحشت ناکی ولی نمی دونم چرا از خواب نمیپرم دفعه اخر که این خواب رو دیدم داشت سمت دختر عمه کوچیکم میرفت که 4 سال بعد اون دیگه ندیدمش این خواب رو از زمانی که مدرسهء نمونه دولتی قبول شدم و رفتم خوابگاه و با یک دختر به اسم سوده که خیلی عجیب بود دوست شدم دیدم وقتی که این خواب ها تموم شد عمه ی مامانم مرد بعد از اون همش خواب اون رو میدیدم اون همیشه طوی بخوابم لبخند میزد و میگفت خانواده خوبی داری مواظبشون باش وقتی این حرف رو میزد از خواب بیدار می شودم بعد از اون هم بابام رفت زندان میترسم اتفاقات بد تری بیافته لطفا کمکم کنید خواهش می کنم
بدبخت ترت میکنن.دوما برو سایت انجمن نجات از
جن.قسمت درمانیشو دانلود کن و عمل کن.اونایی که
درگیر حلقه و جن بودن ازین طریق نجات پیدا کردن.
خدا قدرتمندترین است.ما باید واقعا ازش کمک بخوایم.
باید به پزشک متخصص مراجعه شود
البته هزینه دارو ها زیاده
دانلود کن
خیلی سریع بامن ارتباط برقرار کنید....