من یه بار برخلاف میلم و به اصرار پیش یه دعانویس رفتم برای من قابل فهم نبود واقعا همینطور که نشسته بودم وداشتم ایشونو نگا میکردم چند لحظه چشماشو بست از گذشته من گفت خب حرفاش درست بود ولی من تو دلم میگفتم گذشترو که همه میدونن چون اتفاق افتاده.... تا اینکه دوباره از اتفاقای که درآینده قرار بود برام بیفته گفت... چند ماه بعد دقیقا همون چیزی که بهم گفته بود اتفاق افتاد خیلی دقیق... درحالی که من اصلا فراموش کرده بودم حرفاشو...دنیا پراز رمز راز ویک سری قوانین از پیش تعریف شده است
سلام
شنیدن صداهای عجیب،
فریاد بچه،
شب که ميخوابم پتو رو میکشم روم دو سه ساعت بعد به طور ناخودآگاه از خواب بلند میشم میبینم پتو دو سه متری از من فاصله داره،
صد در صد دارم توسط جن کنترل میشم، کارهای عجیبی انجام ميدم من انجام ميدم ولی من نيستم،
یه روزی عصبانی شدم مشت محکم به صندلی زدم ولی از دستم گرفته تو طرز خشممو صورتم همشون کپی خشم جنیان بود،
هر شب خواب های سه بعدی ترسناک میبینم، اونقدر دیدم که بهشون عادت کردم خواب هام هم خیلی ترسناکن خیلی،
همه که از دور میبینن منو فک میکنن جنم چون حرکات اونو انجام ميدم،
اینایی رو که هم مینویسم کاملا حقیقت داره، من مینویسم ولی من نيستم،
حقیقت حقیقت
سلام نیلوفرم و ۱۲ساله من وقتی کلاس سوم بود و به تکلیف رسیدیم شروع کردم به نماز خوندن بعد از چند روز یکی تو وجودم باهام حرف میزد فکر کردم فرشته ها هستن چون دارم نماز میخونم میان پیشم به مادرم گفتم یکی باهام حرف میزنه و فکنم فرشته ها هستن مامانم گفت آره دخترم چون دختر خوبی هستی اومدن پیشت و من خوشحال شدم.اما یکسال بعد شروع کرد به اذیت کردنم
سلام نیلوفرم و ۱۲ساله من وقتی کلاس سوم بود و به تکلیف رسیدیم شروع کردم به نماز خوندن بعد از چند روز یکی تو وجودم باهام حرف میزد فکر کردم فرشته ها هستن چون دارم نماز میخونم میان پیشم به مادرم گفتم یکی باهام حرف میزنه و فکنم فرشته ها هستن مامانم گفت آره دخترم چون دختر خوبی هستی اومدن پیشت و من خوشحال شدم.اما یکسال بعد شروع کرد به اذیت کردنم
سلام درسته ما یک مریض روحی داریم چرا90درصداین مشکلات از جمله انسان ها به همراه دارن؟ .من16سالمه ودراین باره اطلاعات ندارم فقط نظرم گفتم امیدوارم درس باشه.
موجوداتی وجود دارند در فرکانسهای دیگه که ما قادر به دیدنشون نیستیم. اما اینها گاهی کارهایی رو انجام میدن که وجودشون برای من یکی اثبات شده س. من فوق لیسانس دارم و براحتی چیزی رو قبول نمی کنم. اما وجود اونها برای من ثابت شده. حالا من ترجیح میدم اسمشو به جای جن چیز دیگه ای بذارم.
سلام.بله جن وجود داره اگر گناه نکنیم و ایمان قوی داشته باشیم جن ما رو مورد اذیت و آزار قرار نمیده.اینا درست انصافا اون لبیک یا احمدالحسن چیه اون اولش،انسانی که معرفت شناخت امام زمانشو نداشته باشه.لبیک به ندا جنگیر و دجال میده.
zahra
۱۶:۱۴ ۱۶ تير ۱۳۹۷
ساعت ۲:۳۰نصف شب بود داشتم با مادرم صحبت میکردم ک یه دفعه خود ب خود تلوزیون روشن شد
صداش ۱۰۰بود
اولش مادرم فک کرد من روشن کردم ولی بهش گفتم من نبودم با تعجب نگا کرد
دیدیم کنترل اون طرف خونست
تا صبح نتونستیم بخوابیم
تازه اینم بگم ما اصلا با تلوزیون ساعت نمیزاریم
تازه یه بار هم با خواهره بزرگم ک۲۵سالشه دوتایی دیدیم
نصف شب بود
داشت سمت ما میومد ک با خواهرم جیغ زدیم همرو بیدار کردیم
یه بار هم نمیدونم چی بود
روزه بودم داشتم با گوشی کار میکردم یه نیرویی سعی میکرد گوشیمو ازم بگیره
فرار کردم رفتم پیشه مامانم دوباره اومد بگیره خواستم جیغ بزنم مامانم بیدار شد اونم گوشیمو ول کرد
باید قران بخونیم نماز بخونیم ایت الکرسی نصب کنیم ب بالای خونمون ک اجنه ها دور شن
شنیدن صداهای عجیب،
فریاد بچه،
شب که ميخوابم پتو رو میکشم روم دو سه ساعت بعد به طور ناخودآگاه از خواب بلند میشم میبینم پتو دو سه متری از من فاصله داره،
صد در صد دارم توسط جن کنترل میشم، کارهای عجیبی انجام ميدم من انجام ميدم ولی من نيستم،
یه روزی عصبانی شدم مشت محکم به صندلی زدم ولی از دستم گرفته تو طرز خشممو صورتم همشون کپی خشم جنیان بود،
هر شب خواب های سه بعدی ترسناک میبینم، اونقدر دیدم که بهشون عادت کردم خواب هام هم خیلی ترسناکن خیلی،
همه که از دور میبینن منو فک میکنن جنم چون حرکات اونو انجام ميدم،
اینایی رو که هم مینویسم کاملا حقیقت داره، من مینویسم ولی من نيستم،
حقیقت حقیقت
اگه ایمانمون قوی باشه هیچ اتفاقی نمیوفته و اول هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم بگیم.
صداش ۱۰۰بود
اولش مادرم فک کرد من روشن کردم ولی بهش گفتم من نبودم با تعجب نگا کرد
دیدیم کنترل اون طرف خونست
تا صبح نتونستیم بخوابیم
تازه اینم بگم ما اصلا با تلوزیون ساعت نمیزاریم
تازه یه بار هم با خواهره بزرگم ک۲۵سالشه دوتایی دیدیم
نصف شب بود
داشت سمت ما میومد ک با خواهرم جیغ زدیم همرو بیدار کردیم
یه بار هم نمیدونم چی بود
روزه بودم داشتم با گوشی کار میکردم یه نیرویی سعی میکرد گوشیمو ازم بگیره
فرار کردم رفتم پیشه مامانم دوباره اومد بگیره خواستم جیغ بزنم مامانم بیدار شد اونم گوشیمو ول کرد
باید قران بخونیم نماز بخونیم ایت الکرسی نصب کنیم ب بالای خونمون ک اجنه ها دور شن