با سلام و خداقوت به شما
یکی از دوستان خیلی نزدیکم آدم حساس و زود رنجیه .کودکیش تو فقر گذشته .اما از وقتی که خودشو شناخت تونست کارای زیادی تو اون نداری بکنه سراع تمام کارهای حلال و مورد نظر خدا رفت .آدم بزرگیه روح بزرگی داره .خانوادش بخاطر فقر از خدا دور نبودند .الان ازدواج کرده .شوهرش خیلی دوستش داره اوضاع مالیشون هم خوبه .اما به وسواس فکری عملی دچار شده
حموم کردنش دست شستنش یا هرکاری که با آب سروکار داشته باشه رو نمیتونه خوب انجام بده یعنی هرچی میشوره فکر میکنه
بازم کثیفه یا به اینور و اونور مالیده .
خانواده ی شوهرش اذیتش میکنند از همون اول ازدواج .شوهرش ادم خوب و باایمانیه ولی چون پدرش شهید شده به مادرش احساس دین میکنه درمورد رفتارهای بدش سکوت میکنه
مادرش ادم قدیمی و تحصیل نکرده ای هستش .
وسواسش خیلی خیلی ناچیز بود که هرآدمی میتونست باهاش کنار بیاد .
اما از وقتی خانواده ی شوهرش بهش توهین و بی احترامی کردند وسواسش زیاد شد به طوری که زندگی شخصیشو داره فلج میکنه .پیش مشاور هم رفته اما فقط کمی تغییر کرده
ممنون میشم شما راهنماییم کنید تا بتونم به عنوان یک دوست کمکش کنم .خودم کتابهای روانشناسی زیاد میخونم برای کمک کردن بهش .اما شاید توصیه ی خاصی ام شما داشته باشید زودتر به نتبجه برسیم
باسلام وخسته نباشید
بنده ۲۱سالمه و کنترل افکارندارم نمیتونم افکارموکنترل کنم بطوری که خیلی چیزا هم بهم تلقین شده یه حالت روانی دارم بااینکه میدونم این اتفاقات تلقینه ولی خیلی اذیت میشم وحالت جنون پیدامیکنم
همچنین درگذشته برام اتفاقات بدی افتاده بوده میخوام فراموش کنم به طورکامل چون الان بیشتراز سه سال ازاون اتفاقات گذشته میگذره ولی هرروز چه کم چه زیادتوذهنم میاد.
من بخاطر این حالتام عزیزترین کسمو ازدست دادم
ایناخلاصه حالتام بود
باتشکر
من مدت یک سال طبق دستور پزشک قرص سرترارین مصرف میکردم که خیلی تاثیر مثبتی داشت و بعد از یک سال خودم مصرف دارو را قطع کردم که بعد از گذشت مدتی حس کردم دوباره اوضاع روحی ام رو به بدی رفته.سپس مجدد خودم مصرف سرترارین را شروع کردم که دوباره بهتر شدم ولی مدتی به دلیل مشکل .....مصرف آن را ترک کردم.آیا قطع مصرف این قرص و مصرف مجدد آن تاثیر مثبت آن را کم می کند؟آیا مصرف طولانی مدت این قرص عوارض خاصی دارد؟آیا مصرف نوع خارجی این قرص توصیه می شود؟
سلام,من واقعا یک سالی میشه که از بی انگیزگی رنج میبرم وهدفی که برای خودم تعینن میکنم رو نمیتونم براش تلاش کنم وحتی تو کنکور پارسال اوضاعم خیلی بد شد و بعد از اون اصلا نتونستم به اون نشاطی که داشتم برسم و از این موضوع رنج میبرم(البته مربوط به کنکور نیست و قبل کنکور اینجوری بودم و همین مسله باعث شد تو کنکور نتونم نتیجه بگیرم)
سلام,من واقعا یک سالی میشه که از بی انگیزگی رنج میبرم وهدفی که برای خودم تعینن میکنم رو نمیتونم براش تلاش کنم وحتی تو کنکور پارسال اوضاعم خیلی بد شد و بعد از اون اصلا نتونستم به اون نشاطی که داشتم برسم و از این موضوع رنج میبرم(البته مربوط به کنکور نیست و قبل کنکور اینجوری بودم و همین مسله باعث شد تو کنکور نتونم نتیجه بگیرم)
سلام وقتتون بخير ، من يه مدتي دچار استرس شديد شدم توري كه دلم همش ميريزه ضربان قلبم بالاست ، ريزش مو دارم گوشهام سوت ميكشه، خوابم به هم ريخته ، احساس خستگي شديد دارم هميشه ولي از همه اينها بدتر كل عصب هاي بدنم درد ميكنه طوري كه نميشه حتي يه فشار معمولي روي هر جاي بدنم داد ممنون ميشم كمكم كنيد
سلام وقتتون بخير ، من يه مدتي دچار استرس شديد شدم توري كه دلم همش ميريزه ضربان قلبم بالاست ، ريزش مو دارم گوشهام سوت ميكشه، خوابم به هم ريخته ، احساس خستگي شديد دارم هميشه ولي از همه اينها بدتر كل عصب هاي بدنم درد ميكنه طوري كه نميشه حتي يه فشار معمولي روي هر جاي بدنم داد ممنون ميشم كمكم كنيد
سلام وقتتون بخير ، من يه مدتي دچار استرس شديد شدم توري كه دلم همش ميريزه ضربان قلبم بالاست ، ريزش مو دارم گوشهام سوت ميكشه، خوابم به هم ريخته ، احساس خستگي شديد دارم هميشه ولي از همه اينها بدتر كل عصب هاي بدنم درد ميكنه طوري كه نميشه حتي يه فشار معمولي روي هر جاي بدنم داد ممنون ميشم كمكم كنيد
سلام یه کاری داری به طور مستمر انجام میدی..دیگه انجامش نده.
تغذیه رو خوب کن
مهران
۱۲:۲۰ ۱۴ تير ۱۳۹۶
با سلام جوانى هستم ٣٢ساله كه مدت ٩ساله قرص دپاكين و كلونازپام ميخورم تشخيص اول و اخر پزشكان صرع بوده است درابتدا بيماريم اذيت نميكرد ولى سه سالى هست كه هفته اى دوبار بيهوش ميشوم و گاها ٨ساعت طول كشيده است تا به هوش امده ام،اين بيمارى مرا جلوى زن و بچم خيلى اذيت ميكند تورا بخدا اگه درمان يا راهى هست لطفا كمك كنيد،واقعا ديگه خسته شدم به اخر خط رسيدم خيلى وقته باهاش دست و پنجه نرم ميكنم نااميد نشدم ولى عوارض اين قرصها دارن از پام درميارن،با سپاس فراوان
سلام خســــــته نباشيد.. اگ آدمی طی یع مدت طولانی ریتم خواب و برنامه روزانش بهم بریزه و بی انگیزه بشه.. مثلا زیاد, بخابه یا زیاد بیدار باشه.. و سیستم زندگیش مختل شه.. نشونه افسردگیه؟
سلام من به شدت از پدرم در موقع عصبانیت نفرت دارم چرا که من بدون هیچ ازاری به او او مرا اذیت میکند و توهین و فوش های رکیک به من میدهد پدر ایشان مشکل روانی پیدا کردند ایا میتوان ارثی باشد و راه حل چیست
یکی از دوستان خیلی نزدیکم آدم حساس و زود رنجیه .کودکیش تو فقر گذشته .اما از وقتی که خودشو شناخت تونست کارای زیادی تو اون نداری بکنه سراع تمام کارهای حلال و مورد نظر خدا رفت .آدم بزرگیه روح بزرگی داره .خانوادش بخاطر فقر از خدا دور نبودند .الان ازدواج کرده .شوهرش خیلی دوستش داره اوضاع مالیشون هم خوبه .اما به وسواس فکری عملی دچار شده
حموم کردنش دست شستنش یا هرکاری که با آب سروکار داشته باشه رو نمیتونه خوب انجام بده یعنی هرچی میشوره فکر میکنه
بازم کثیفه یا به اینور و اونور مالیده .
خانواده ی شوهرش اذیتش میکنند از همون اول ازدواج .شوهرش ادم خوب و باایمانیه ولی چون پدرش شهید شده به مادرش احساس دین میکنه درمورد رفتارهای بدش سکوت میکنه
مادرش ادم قدیمی و تحصیل نکرده ای هستش .
وسواسش خیلی خیلی ناچیز بود که هرآدمی میتونست باهاش کنار بیاد .
اما از وقتی خانواده ی شوهرش بهش توهین و بی احترامی کردند وسواسش زیاد شد به طوری که زندگی شخصیشو داره فلج میکنه .پیش مشاور هم رفته اما فقط کمی تغییر کرده
ممنون میشم شما راهنماییم کنید تا بتونم به عنوان یک دوست کمکش کنم .خودم کتابهای روانشناسی زیاد میخونم برای کمک کردن بهش .اما شاید توصیه ی خاصی ام شما داشته باشید زودتر به نتبجه برسیم
بنده ۲۱سالمه و کنترل افکارندارم نمیتونم افکارموکنترل کنم بطوری که خیلی چیزا هم بهم تلقین شده یه حالت روانی دارم بااینکه میدونم این اتفاقات تلقینه ولی خیلی اذیت میشم وحالت جنون پیدامیکنم
همچنین درگذشته برام اتفاقات بدی افتاده بوده میخوام فراموش کنم به طورکامل چون الان بیشتراز سه سال ازاون اتفاقات گذشته میگذره ولی هرروز چه کم چه زیادتوذهنم میاد.
من بخاطر این حالتام عزیزترین کسمو ازدست دادم
ایناخلاصه حالتام بود
باتشکر
تغذیه رو خوب کن
پسری 4 ساله دارم که دچار لکنت شده است . این بخاطر ترس از تاریکی و حیوانات مانند گربه اینطور شده است لطفا راهنماییم کنید