عشق مقدس است وعاشق اهل خیانت نیست.عاشق ناپاکی رابه حریم پاک ومقدس دل راه نمیدهد . هوس رانباید عشق نامید...
...۲۰ سالمه عاشق دختر ۱۵ ساله شدم .ثانیه به ثانیه براش فکر میکنم . چند بار هم دوستام خواستن برن بهش احساسم رو بگن ولی میترسم بگم عاشقتم اون نه بگه یا بخاطر شغل آیندم قبول کنه (دانشجوی دندان پزشکی )و به خاطر خودم نباشه... خلاصه داغونم
عشق عشق عشق ۴۰ سالمه ۲۱ساله ازدواج کردم ۳ تا پسر دارم ولی متاسفانه دیگه عاشق همسرم نیستم توی تمام این سالها فقط از عاشق بودن زجرشو دیدم من و اون هیچ تفاهمی نداریم و فقط به خاطر بچه ها کنار هم موندیم ۳سال هیچ حس و عاطفه ای بهم نداریم و دلم یه عشق پاک و ناب و بی آلایش میخواد که منو به خاطر من بودنم بخواد دوست داشته شدن قشنگه عاشق شدن و معشوقه بودن شیرین و وصف نشدنیه لطفآ هر کسی که این پیغام رو میخونه واسم اون عشق رو بخواد از خدا ممنون
سلام من ۲۵ سالمه طلاق گرفتم دوتا بچه دارم شوهرم بهم خیانت کرد مجبور شدم طلاق بگیرم دوران راهنمایی ک مجرد بودم عاشق یه پسر بودم ک اونم واقعا بیش از حد دوسم داشت ما بخاطر دلایلی شرایط ازدواج باهمو نداشتیم عشقم سنش کم بود و من چون خانوادم مبخاستن بزور شوهرم بدن قسمت هم نشدیم من رفتم زن یه مرد پولدار شدم اونم رفت ادامه تحصیل داد ما از هم بی خبر بودیم تا اینکه بعد ده سال زندگی سخت من باعث شد طلاق بگیرم بگذریم ک چه بلاهایی سرم اومد ک طلاق گرفتم ،حرفم اینجاس ک عشق واقعی همیشه هست و فراموش نشدنیه من متاهل بودم اون مجرد، همه جا از من حرف میزده جویای زندگیم بوده برام ارزوی خوشبختی میکرده و به گوشم میرسید ، منم اونو فرلموش کرده بودم نمیخاستم به شوهرم خیانت کنم بعد طلاقم شمارشو پیدا کردم ، بهش پیام دادم خودمو معرفی کردم اول نشناخت اما بعد ک گفتم بعد دوازوه سال گفت شناختمت مگه میشه فراموشت کنم حالشو پرسیدم فورا نامه ای ک تو بچگیم براش نوشته بودمو نگه داشته بود برام فرستا چی دارم می بینم اون هنوزم عاشققم بود الانم ک دارم داستانمو براتون تعریف میکتم داریم قرار مدار عروسیمونو میزاریم مطمعنم من با اون خوشبخت میشم خلاصه بهتون بگم عشق واقعیم وجود داره
من خانمی هستم ۳۳ ساله در ۱۵ سالگی عاشق مردی متاهل شدم طبیعتا خانواده من وشرایط زندگی اون باید باعث میشد که اینو کسی عشق تلقی نکنه ویک خواسته ی بچگانه وهوسی زود گذربدونن.من به خاطر این عشق ازخیلی موقعیتهای خوبی که میتونستم داشته باشم دور شدم وقضاوت خودم از خودم اینه که ادمی دیوانه و احساسی هستم تاسف من براینه که ای کاش با همون اقا ازدواج میکردم وبعداز مدت کوتاهی خودم به این نتیجه میرسیدم که اشتباه کردم وطلاق میگرفتم وبعد یه زندگی اروم وساده ای رو بت یه شخصی معمولی شروع میکردم تا اینکه عالم وادم دست به دست هن دادند تا من هرگز طعم زندگی با اونو نچشم وهمیشه زندگی پراز حسرت واه وای کاش ها رو داشته باشم والان زندگی موفقی دارم وخدارو شکر همسر بسیار مومن وخوب .ولی ....امان از عشق که دین وایمان ودنیا واخرتادمی رو به امتحان میگیره وچه بسا بساری از ما نتیجه خوبی از امتحان نمیگیریم.تنها با یاد خداست که میشه عشقی لذت بخش تررو جایگزین اون کرد که به گناه الوده نشد.m.y
(آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا )عشق شهریار به معشوقه اش ثریا که عشقی نافرجام بود که وقتی بهش رسید که دیگه خیلی دیر شده بود...!
من یه پسرو دوست داشتم همسایمون بود
وقتی بزرگ تر شدیم تو چهار شنبه سوری به خاطر این که براش آهنگ بفرستم شمارشو بهم داد.....
بعدش یزره که صحبت کردیم با خودم گفتم بزار بهش بگم دوستش دارم
گفتم ولی اون گفت که نمیدونه چی باید بگه ....
کلا آدم دوست داشته شدن نبود مثل این که
من الا ۱۶ سالمه و همین امروز در تاریخ ۳ اکتبر ۹۸ کلا از ذهنم بیرونش کردم نه با دل خوری اتفاقا براش دعا هم وردم برای خوش بختیش ...
کلا دخترا هستن که تو یه رابطه بیشتر آسیب میبینن
ولی من خوب موقعی خودمو نجات دادم و الان حالم خیلی خوبه و منتظر اتفاقای خوبم
ایشالا همتون به عشق الهیتون برسید
و خوش بخت و دولتمند بشید
ولی حواستون به آرزو هاتون باشه چون حتما بر آورده میشه
من ۲۳ سالمه عاشق دختر ۱۵ ساله شدم اون بود که شروع کرد دل منو برد رفتم خاستگاری اخرشم خونوادش گفت دختر من کوچیکه نمیدیم دختره هیچ حرفی از دوس داشتن نزده اما از چشماش میتونستم بخونم که اونم دوسم داره خلاصه هر کاری کردم نشد چون اخطلاف سن زیاد بود الانم دارم با درد و رنج بغض تنهای و خیلی چیزای دیگه فراموشش میکنم اومیدوارم بتونم از کارو زندگی اوفتادم خواب ندارم :( خدا نصیب هیچ کسی نکنه این احساس لعنتی رو :((
خب تو میتونی چند سال منتظر بمونی
میدونم سخته ولی منتظر بمون
ساینا
۱۹:۰۹ ۰۶ مهر ۱۳۹۸
به نظر من عشق ینی اینکه خودتو بخاد نه اموالتو ...من 24سالمه ولی وقتی 16سالم بود عاشق شدم ولی اون منو بخاطر اموالم خواست نه خودم حالا داغونم که عشق چیه اصلا عشق وجود داره آیا پسری هست که واقعا عاشق بشه ...
...۲۰ سالمه عاشق دختر ۱۵ ساله شدم .ثانیه به ثانیه براش فکر میکنم . چند بار هم دوستام خواستن برن بهش احساسم رو بگن ولی میترسم بگم عاشقتم اون نه بگه یا بخاطر شغل آیندم قبول کنه (دانشجوی دندان پزشکی )و به خاطر خودم نباشه... خلاصه داغونم
من به کسی که دوسش داشتم گفتم و اون پسم زد الان میگم کاش بهش نمیگفتم
وقتی بزرگ تر شدیم تو چهار شنبه سوری به خاطر این که براش آهنگ بفرستم شمارشو بهم داد.....
بعدش یزره که صحبت کردیم با خودم گفتم بزار بهش بگم دوستش دارم
گفتم ولی اون گفت که نمیدونه چی باید بگه ....
کلا آدم دوست داشته شدن نبود مثل این که
من الا ۱۶ سالمه و همین امروز در تاریخ ۳ اکتبر ۹۸ کلا از ذهنم بیرونش کردم نه با دل خوری اتفاقا براش دعا هم وردم برای خوش بختیش ...
کلا دخترا هستن که تو یه رابطه بیشتر آسیب میبینن
ولی من خوب موقعی خودمو نجات دادم و الان حالم خیلی خوبه و منتظر اتفاقای خوبم
ایشالا همتون به عشق الهیتون برسید
و خوش بخت و دولتمند بشید
ولی حواستون به آرزو هاتون باشه چون حتما بر آورده میشه
میدونم سخته ولی منتظر بمون