سلام شوهرمن خیلی لجبازه توی همه کارهای زندگیش لج بازه...تو رانندگی توی خونه توی کارش دیگه واقعا خستم ازش 6ساله ب امیداینکه کمی لج بازیش کمتر بشه موندم... بچه هم ندارم وضع مالیش هم خوب نیس و چندبار شهر بشهر جا بجا شدیم الان اومدیم شهری ک من زندگی میکردم ساکن شدیم..اصلا راضی نیس و خیلی از لحاظ روحی درعذابم نمیشه کامل شرح بدم..باهاش احساس پوچی و ترس ازهمه چیز رو دارم چکارکنم
من ۴۰سالمه آیا افسردگی به بالا رفتن سن مرتبط است؟ من در ۵سال پیش هیچ مشکلی نداشتم ولی الان احساس میکنم زندگی پوچ و بی معناست من در قدیم خیلی خوش بودم ولی حالا نه
سلام .من میترسم وارد جامعه بشم وهمه کارهامو خانوادم انجام میدن با اینکه تحصیلات بالا دارم ولی وارد کار نشدم و دوستی ندارم اصلا سمت خرید کردن نمیرم و انگیزه ای برای خودم ندارم من 39 سالمه
26 سالمه.حدود 9 سال پیش عاشق شدم و کلا نتونستم به طرفه مقابلم بگم و دونفرمون میدونستیم همدیگه رو میخوایم ولی بروز نمیدادیم .الان که وارد عمل شدیم یکی دیگه از اوام وارد عمل شده که نسبتمون با دختره به یک اندازس .احساس میکنم که به همین خاطر الان جواب رد داده بهم چون به نفر دومم جواب رد داده که وضع مالی بهتری داشته .شدیدا دچار افسردگی شدم و دوست دارم هر چی زودتر بمیرم .ولی ته دلم روشنه که خدا اگر بخواد غیر ممکن ممکن میشه.
سلام.من 29سالمه ومتأهل ویک بچه دارم.در زندگی مجردی ومتأهلی به دلیل مشکلات مالی سختیهای زیادی کشیدم.الان وضع مالیم خیلی بهتر شده ولی دیگه نمی تونم شاد باشم.احساس می کنم زندگی بی معنیه وهمش فکر می کنم ما که قراره بالاخره بمیریم ،زندگی براچیمونه.اصلا نمی تونم خودمو قانع کنم که هدفی جز مرگ در زندگی وجود داره وروز به روز هم بدتر میشم.
با سلام،شرليط روحي من طوري است كه بايد حداقل چند ساعتي بيرون خانه در اجتماع فعاليت داشته باشم،اگه به خاطر هر علتي چند روز خونه نشين شم به سرعت افسردگي ميگيرم(عصبانيت،پرخاشگري،بي ميلي به غذا،...)،به خاطر اتفاقات گذشته زندگيم اين افسردگي شديد و با سرعت بالا به سراغم مي آيد،اطرافيان شاكي ميشن كه اين چه روحيه متفاوتيه!خواستم بدونم واقعا اين يه مشكله كه بايد حل بشه يا يك نوع روحيه متفاوتي است كه جاي نگراني نيست!ممنون ميشم راهنمايم كنيد.
سلام
خانمم بیشتر اوقات بی حاله و انگیزه انجام کاری را نداره
خیلی پرخاشگر شده
خودش هم از این وضعیت خسته شده
علاقه زیادی هم به هم داریم
تمام سعیمو برای خوشحالیش انجام میدم ولی وقتی خوشحال میشه فقط در همان لحظه شاده و بعدش شادیش از بین میره و کوچکترین مساله دوباره عصبی و پرخاشگر میشه
کمتر از یک سال از زندگیمون میگذره و تمام تلاشمو برای خوشحال کردنش انجام دادم ولی خیلی کم جواب گرفته
از اینکه میبینه تو همچین وضعیه خودش خیلی کلافه شده
نمیدونم چه کار کنم
سلام 38 سال سن دارم و به لطف خدا زندگی راحت و بدون دغدغه ای را سپری می کنم. مدت یک سال می شود که هیچ انگیزه ای در زندگی ندارم و هیچ موضوعی چه موفقیت مالی و چه سایر خوبی هایی که دیگران آرزوی آنرا می کشند در من واکنشی ایجاد نمی کند. بعد از این موضوع که خود به آن واقف بودم دچار فوبی فضای بسته و ترس از ارتفاع شدید شدم بطوریکه محل شرکتم که در بالای برجی بود را مجبور شدم تعویض کنم یا اینکه وقتی سوار آسانسور می شوم ضربان شدید قلبی پیدا می کنم. چندباری هم دچار شوک های عصبی درون بدن خود شدم که کاملا بی معنا بود. هم اکنون هم نمی توانم سفرهای کاری ام را با هواپیما انجام دهم و اینکه از حضور تنها برای انجام کارهای روزمره و سفرهای خارجی عاجز هستم و ترجیح می دهم فردی همراهم بیاید. لطفا مرا راهنمایی کنید آیا راهکار حل مشکلات فکری است و با تغییر سبک زندگی می توانم به آنها فائق آیم یا تنها راهکار دارو می باشد؟
با سلام
اینجانب کارمند دولت بوده و تحصیلاتم فوق لیسانسه. به لحاظ سطح علمی و توانمندی شغلی به گفته همه همکاران در سطح بالایی هستم. مشکل من اینه که در جمع و جلسات علیرغم داشتن اطلاعات قادر به صحبت کردن و بیان نظرات خود نیستم. لطفا راهنمایی بفرمایید.
خانمم بیشتر اوقات بی حاله و انگیزه انجام کاری را نداره
خیلی پرخاشگر شده
خودش هم از این وضعیت خسته شده
علاقه زیادی هم به هم داریم
تمام سعیمو برای خوشحالیش انجام میدم ولی وقتی خوشحال میشه فقط در همان لحظه شاده و بعدش شادیش از بین میره و کوچکترین مساله دوباره عصبی و پرخاشگر میشه
کمتر از یک سال از زندگیمون میگذره و تمام تلاشمو برای خوشحال کردنش انجام دادم ولی خیلی کم جواب گرفته
از اینکه میبینه تو همچین وضعیه خودش خیلی کلافه شده
نمیدونم چه کار کنم
اینجانب کارمند دولت بوده و تحصیلاتم فوق لیسانسه. به لحاظ سطح علمی و توانمندی شغلی به گفته همه همکاران در سطح بالایی هستم. مشکل من اینه که در جمع و جلسات علیرغم داشتن اطلاعات قادر به صحبت کردن و بیان نظرات خود نیستم. لطفا راهنمایی بفرمایید.