درخواب همراه مادرم که از دنیا رفته بالای کوهی نشسته بودم وخواهرانم پای کوه درحال سوار شدن به ماشین بودند مادرم هرچه صدا زد اورا با خود نبردند واو گریه می کرد که حالا چطور بروم به مادرم گفتم من برایت تاکسی میگیرم که بیدار شدم
در خواب دیدم از یه کوه برفی بالا میرم یه لحظه چشمم به منظره اطراف افتاد کوه پر شده بود از گل های خیلی خوشگل که اسمشونونمیدونم هم برف بود هم گل میشه تو تعبیرش کمک کنید
سلام من خواب دیدم با برادرم ومادرم وبچه هام که پسرم هم روماشین نشسته بودباسرعت رفتیم ازهمه جلوزدیم به بالای کوه رسیدیم واونجاوایستادیم از ماشین پیاده شدیم داشتیم به پایین نگاه میکردیم تعبیرش چیست
سلام من خواب دیدم در چند متری قله رودی وجود داشت پر از خرمای زرد و تازه ک روی آب بودند من یکی برداشتم و دوباره خرمایی روی سنگی دیدم وقتی دست بردم ک خرما را بردارم مار سفیدی ب سمتم آمد ک سر بزرگی داشت و روی آب شنا میکرد تا ب برسد ناگهان از خواب پریدم
سلام من خواب دیدم که کوهی بلند در آسمان معلق بود و به نزدیکی زمین می رسید تا جایی که مردم از زیر آن رفت و آمد می کردند حتی در خواب برایم عجیب بود چنین چیزی...شبیه برجی بلند از پایین تا آنجا که چشم کار می کرد
یکیش میره سمت چپ