چجوری بگم من داخل اینترنت احضار روح را زدم و بازم روح احضار کردم بعد از این اولین اتفاقی که افتاد این بود که سایه های سیاهی میدم و بعد مادرم و پدرم مادر صدای خنده و صدای ممن و برادرم که داریم صداش میزنیم را میشنوید و یک دفعه برق ها سریع خاموش و روشن میشه و پدرم دستی را دیده که داره برق را خاموش میکنه
بخدا همش دروغه همش الکیه حتی اگه جن وجودداشته باشه با وجودخالق بی همتا ،اصلا جن به حساب نمیاد،یادتون رفته همه ما انسانها رو خداوندی بوجودآورده که توانای مطلقه؟
امکان نداره جن حتی نزدیک ما انسانها بشه چون خداوند خالق بی همتا خالق ماها هستش وجن و سایرموجودات هیچکاره اند
سلام من هرشب از داخل آشپز خانه یکی داره به یخچال میزنه وقتی مادر یا پدرم را بیدار میکنم صدا قطع میشود و وقتی داخل حیاط شب ها راه میرم فکر میکنم یکی پشت سرم هست یک روز یکی از کارت های بانکی هم را بالای سنگ آشپز خانه گذاشتم و یک هفته دنبالش گشتم کل خوانواده با هم بحث کردن بعد داخل جیب شلوارم بود خواهرم دوبار گفت که داخل اتاق وقتی درش باز بود و چراغ خاموش بود یک آدم سبز با قد متوسط بهش نگاه کرد این اتفاق ها وقتی شروع شد که همسایه پایینمان مرد و دو روز افتاده بود داخل خونه بعضی شب ها از خواب میپرم فکر میکنم یکی منو زده و تا تا صبح بیدار موندم وقتی خورشید طلوع کرد فکر کردم دیگر کسی داخل آشپز خانه نیست و دیگر به یخچال زربه نمیزنه میشه بگین چکار کنم
خوب باید اینا رو با خانوادت در میون بزاری،به یه فردی که توی این راه کار انجام میده بگی تا کمکت کنه و بفهمن که واقعه تو خونه جن هست یا نه و اگه هست خونه رو پاک سازی کنن،چند سالته؟فک کنم باید کوچیک باشی،اگه کوچیک هستی باید هرچی زودتر به بزرگتر هات بگی.
سینا
۰۳:۵۶ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
موجودی هست مثل خیلی تیره...همیشه اذیتم میکنهم تو گوشم جیغ میزنه موهام میکشه. .نمیزاره بخوابم هر وقت از شبانه روز باشه و بعدش مثل دود سیاه از پنجره میره بیرون ....این چیه لطفا کمکم کنید
سلام
احوال شریف
منو خواهرم باهم در خانه میمانیم و اشیاء خانه و گلهامون ناپدید شدن .
متاسفانه پدر و مادر مون تا دیر وقت کار میکنند .
چرا این اتفاقات میفته (این موجودات از کجا اومدن؟)
سلام ممنون از مطالب مفیدتون میخوام تجریمو بگم و مشکلی که الان باهاش درگیرم سال ۹۳شب بود و از قبرستان عبور کردم مرده ای تازه خاک شده بود که سنگ قبر نداشت برای فاتحه دست به قبرش زدم اما یادم رفت فاتحه بفرستم از اون شب مشکلات من شروع شد خیلی اذیتم میکردن به شکل بچه داداشم درشیشه دکور میدیدم یا صدام میزدند یاسیلی میزدن از خواب میپریدم و یا بشکل زنی سفید پوش با موهایی تا پشت پا یا مردی اسکلتی بلند قامت خیلی درگیر بودم تا شروع کردم به گذاشت سوره جن حدودا ۸ روز شد که اخرین بار در نباری بودم و گوش میدادم وسایل کهنه مادرم بشدت روی من ریخته شد از اون روز دیگه اذیت نشدم بعد از چندروز خیلی اتفاقی سنگی یشم درساک مسافرتیم دیدم که با رنگ سفید شکل جن وسطش بود خیلی ترسیدم ناگفته نماند خونمون روبروی قبرستان بود برداشتم و انداختم داخل قبرستان
گذشت و گاهی اوقات فقط صداشون رو میشنیدم که یک سالی شد که اذیت نمیکردن وفقط درحد صدا بود گاهی صدای صحبت دو مرد که بالای سرم بودن در مشهد میشنیدم و بعد صدای پیر زنی که الله اکبر گفت و با خانواده اش درمورد رکعت نماز بحث میکردند از صحبت هاشون متوجه شدم سنی ان.. تا نقل مکان کردیم به محله ای که قبلا برای زردشتی های قدیم بود و هنوز هم همان جا هستیم اینجا اولین بار صدای کل کشیدن شادی عروسی میشنیدم گاهی کودکی روی پشت بام از شیشه درمیبینم وفقط تو شیشه دیده میشه در حمام یک بار اذیتم کردن و منم جای ترس گله کردم یا از خواب بیدارم میکننه احساس میکنم کودک هست از ضرب دستش حال مدتی هست وقتی چشمامو میبندم کل فضای خونه رو میبینم و سایه هایی که رد میشن و یکی از این سایه ها که مرد اندام هست میاد توصورتم از ترس چشامو باز میکنم و دوباره تکرار میشه واینه قبلا خانواده ام حرفامو باور نمیکردن تا خودشون هم دیدن برای مثال باز شدن یخچال خونمون صف شب که مادرم متوجه شد دیدن زنی که میخنده و به بچه ۷ ساله خونمون علامت هیس نشون میده و قتی به ما میگه تمام ظرفای اشپزخونه که شستیم ریخت پایین گاهی بشکل پرنده خونی که تو قفس داریم میبینن حتی یک دفعه با شیطنت پخ گفتن و همگی شنیدیم از اینا بگذریم چندروزیع صدای جیغ دختری رو میشنوم که از ته سر جیغ میکشه میناله این خیلی عذابم میده نمیدونم چکار کنم و داداشم هرروز بی علت خوندماغ میشه یعنی امکانش هست برای این مسئله هست خودم هم بیشتر وقتا سردرد شدید دارم و خیلی وقتا از حمام خونه صدای بهم خوردن قابلمه میاد یا صدای اب تورو خدا بگید چکار کنم که از عذاب صدای این بچه نالان راحت شم ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام ما تو خونمون دقیقا همین علایمو داریم و یه شب همه جا تاریک بود و رفتم تو آشپز خونه و یکی پشت سرم انگار ایستاده بود و گفت نش و من تا که صدا رو شنیدم پابه فرار گذاشتم و فقط میخوندم هرچی سوره که بلد بودم و یه بار قاب عکسم رو دیوار یک دفه خودبخود افتاد شکست و گاهی اوقات یکی با صدای یواشی اسممو صدا میزد و بقیه علائمی که بالا گفته
اخ خدا مردم از خنده دوست عزیز واقعا معذرت میخام اما هر چی سوره بلد بودی خوندی و فرار کردی خخ تصورش واقعا خنده داره ولی خب میدونم جن وجود داره ولی احساس میکنم با حرفایی که زدی شاید یکی سر به سرت میزاره اخه یکی از رفیقامم همین بود همش صداهایی میشنید بعد ها فهمید داداشش اذیتش میکنه چون میدونسته میترسه اینجور وقتا تهش یه بسم ا...بگو یه سنجاقم محض احتیات به لباست بزن دیگه با خیالت راحت به کارات برس
abolfazl
۱۶:۵۰ ۱۶ خرداد ۱۴۰۰
سلام سه سال پیش رفتم به خونه خرابه ای روی کوه اونجا ترسیدم و از اون موقع همش مریضم می کنند چیکار کنم اینا از جسمم برن بیرون
چجوری بگم من داخل اینترنت احضار روح را زدم و بازم روح احضار کردم بعد از این اولین اتفاقی که افتاد این بود که سایه های سیاهی میدم و بعد مادرم و پدرم مادر صدای خنده و صدای ممن و برادرم که داریم صداش میزنیم را میشنوید و یک دفعه برق ها سریع خاموش و روشن میشه و پدرم دستی را دیده که داره برق را خاموش میکنه
لطفاً کمکم کنید
امکان نداره جن حتی نزدیک ما انسانها بشه چون خداوند خالق بی همتا خالق ماها هستش وجن و سایرموجودات هیچکاره اند
احوال شریف
منو خواهرم باهم در خانه میمانیم و اشیاء خانه و گلهامون ناپدید شدن .
متاسفانه پدر و مادر مون تا دیر وقت کار میکنند .
چرا این اتفاقات میفته (این موجودات از کجا اومدن؟)
گذشت و گاهی اوقات فقط صداشون رو میشنیدم که یک سالی شد که اذیت نمیکردن وفقط درحد صدا بود گاهی صدای صحبت دو مرد که بالای سرم بودن در مشهد میشنیدم و بعد صدای پیر زنی که الله اکبر گفت و با خانواده اش درمورد رکعت نماز بحث میکردند از صحبت هاشون متوجه شدم سنی ان.. تا نقل مکان کردیم به محله ای که قبلا برای زردشتی های قدیم بود و هنوز هم همان جا هستیم اینجا اولین بار صدای کل کشیدن شادی عروسی میشنیدم گاهی کودکی روی پشت بام از شیشه درمیبینم وفقط تو شیشه دیده میشه در حمام یک بار اذیتم کردن و منم جای ترس گله کردم یا از خواب بیدارم میکننه احساس میکنم کودک هست از ضرب دستش حال مدتی هست وقتی چشمامو میبندم کل فضای خونه رو میبینم و سایه هایی که رد میشن و یکی از این سایه ها که مرد اندام هست میاد توصورتم از ترس چشامو باز میکنم و دوباره تکرار میشه واینه قبلا خانواده ام حرفامو باور نمیکردن تا خودشون هم دیدن برای مثال باز شدن یخچال خونمون صف شب که مادرم متوجه شد دیدن زنی که میخنده و به بچه ۷ ساله خونمون علامت هیس نشون میده و قتی به ما میگه تمام ظرفای اشپزخونه که شستیم ریخت پایین گاهی بشکل پرنده خونی که تو قفس داریم میبینن حتی یک دفعه با شیطنت پخ گفتن و همگی شنیدیم از اینا بگذریم چندروزیع صدای جیغ دختری رو میشنوم که از ته سر جیغ میکشه میناله این خیلی عذابم میده نمیدونم چکار کنم و داداشم هرروز بی علت خوندماغ میشه یعنی امکانش هست برای این مسئله هست خودم هم بیشتر وقتا سردرد شدید دارم و خیلی وقتا از حمام خونه صدای بهم خوردن قابلمه میاد یا صدای اب تورو خدا بگید چکار کنم که از عذاب صدای این بچه نالان راحت شم ممنون میشم راهنمایی کنید