سلام من مادر دوپسرهستم چهل وشش سالمه شوهرم زورگوست چکارکنم بدقولم هست مثلا به پسر بزرگم قول داده بود که پزشکی قبول بشه براش ماشین بخره ولی زد زیرقولش الان پنج ساله که گذشته ولی ماشین نخریده .پولدار وخسیس وزورگو ودیکتاتور
دوستان گرامی اگر افردای در خانواده دارید یا دوست و اشنا که دارای مریضی جنون و دو قطبی و غیره هستن و همیشه سعی دارن از شما بد بگن و امتیاز بخرن،بهترین کار اینه که ارامش خودتون رو حفظ کنید و به همه بدون اینکه بفهمه بگید مشکل داره اونوقت نمیتونه شما رو خراب کنه و دیگران هم باهاش طوری برخورد میکنن که درستم بشه
باور دارم هر چقدر جلوتر میریم، آدمها پیچیده تر میشن و به تبع اون زندگیها پیچیده تر. بدون شک هیچکسی در تمام حوزه ها نمیتونه فرد موفقی باشه و اینجا لزوم بهره گیری از مشورت با کسانیکه صاحب نظر هستن و موفق، اجتناب ناپذیره. شاید در مورد برخی از افرتد، ازدواج یک ضرورت اجتماعی محسوب نشه چه در غیر اینصورت هم باعث بدبختی خودشون میشن و هم طرف مقابل وای به اون روزیکه بچه ای هم وجود داشته باشه. شرایط نابسامان اقتصادی جامعه هم تاثیر مخرب خودش رو تو روابط آدمها اعم از حانواده یا غیر گذاشنه. بی انگیزگیها، وفور مواد مخدر، بیکاری ... تو این شرایط هنر کنیم خودمونو حفظ کنیم و هنر کنیم به دیگران اگه خیری نمیرسونیم، شرمون گرببانگیرشون نشه.
سلام ما پنج تا خواهریم از یکی از خواهرام خیلی بدم میاداون خیلی بی ادب و پررو و گستاخ و حسود و مادرم هم همیشه طرف اونو میگیره دوتاشون خیلی غیر قابل تحملن چی کار کنم؟
زنی دارم غیر قابل تحمل از دستش خسته شدم بعداز 28 سال می خ واهم طلاقش بدهم دایم من ودخترم سرزنش میکنه اصلا حرف گوش نمکنه وتمام فحاشی عالم را به ما میگه و15ساعت داد میزنه وهیچگاه حق به ما نمی ده وهمیشه گناه را هم به گردن ما می اندازه لطفا مارا کمک کن چون فکر میکنم روانی شده است
این خصوصیات 99 درصد اطرافیان منه ینی بیشتر فامیلامون ...واقعا خیلی زور داره بخوای رفتار های زشت کسایی رو تو زندگیت تحمل کنی که هیچ نقشی تو انتخابشون نداشتی یه مشت آدم فضول و حسود و بدذات و بی ادب اسایشمون رو ازمون گرفتن ..
منم ی خواهر غیر قابل تحمل دارم تا چیزی بر وفق مرادش نیست خودشو میزنه به مریضی که طپش قلب داره چشماش نمیبینه سرش گیج میره و ... مامان بابای بیچارمم که فک میکنن واقعیه بیچاره ها میمیرن و زنده میشن تا دو سه روز که اون خوب میشه هیچ وقت کسی جرئت نداره حرفی یهش بزنه تا میگی بالای چشمت ابرو سرت داد میزنه و بعدم حالش بد میشه خدا صبر هممون بده
سلام من یه پدرو مادر دارم که کاملا اخلاقای اینجوری دارن هر کاری من و خواهرم میکنیم ایراد میگیرن همش میگن رفتارای شما غلطه ما هم که چیزی بهشون نمیتونیم بگیم چون بحث خیر ندیدن ما رو میکشن وسط
من با شوهرم هشت سال اختلاف سنی داریم شوهرم خیلی پول پرسته همش دوست داره هرچی دارمو ازم بگیره و مثل یه برده ذره ذره بهم جیره بده خسته شدم از رفتاراش همه زندگیم با تصمیمی که خودش میگیره پیش میره با من مشورت میکنه ولی باز کار خودشو میکنه ثبات اخلاقی نداره وقتی عصبی میشه منو کتک میزنه حتی گاهی به خودکوشی فکر میکنم همش کارم شده گریه کردن توروخدا بگین چیکار کنم رفتاراش غیر قابل قبوله من تحصیل کرده ام ولی همسرم پنج کلاس بیشتر درس نخونده و اینم بگم خیلی مطیع خانوادشه
خودتون و کنترل کنید و اروم باشید با استرس هیچ کاری نمیتونید بکنید شما اشتباهات زیادی داشتین ولی الان باید همه چیز و درست کنید راههای زیادی هست خودکشی راه نیست یه بی راهه ست شما در مرحله اول باید سعی کنید به یک مشاور خیلی قوی مراجعه کنید هر جور شده برای نجات زندگیتون باید برید. به کامنت و راهنمایی های دیگران زیاد گوش ندید فقط مشاور یا روانشناس میتونه کمکتون کنه چون درسش و خونده و بلده راهکار بده در مرحله دوم روی خودتون کار کنید ذهنتون و اروم کنید و استرس و دور کنید ورزش کنید و لذت ببرید حتی اگه در منزل بودین و جایی نرفتین با چند حرکت کششی و نفس های عمیق و مطالعه کردن و کارهای هنری درست کردن و ... ارامشتون و بدست بیارید طبق راهکارهای مشاور پیش برین و زندگی رو درست کنید راههایی مثل طلاق و جدایی و ... همیشه هست ولی هیچوقت هیچوقت به خودکشی فکر نکنید چون فقط خودتون حروم میشین و از بین میرین . اگه تحصیل کرده هستین و شوهرتون سواد زیادی نداره و با توجه به اینکه شما یک برگ برنده دارید که سیاست زنانه ست با کمی تلاش و راهنمایی مشاور راحت میتونید این زندگی رو تو مشتتون بگیرید.
تبسم
۱۴:۳۸ ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹
عزیزم درکت میکنم منم یه شوهری دارم همینجوره زندگی برام جهنم کرده یه بچه دارم به خاطر اون دارم تحمل میکنم و راه حل پیدا میکنم خیلی خیلی سخته زندگی با این افراد هر روز برا آدم اندازه 1ماه میگذره استرس بی قراری ترس نامیدی به اینده دارم کم کم میشم مثل خودش *ولی خودمون باید بداد خودمون برسیم با مشاوره صحیح*
یوسف
۰۰:۴۸ ۲۵ اسفند ۱۳۹۷
تشکر از دکتر رحمتی بابت مطالب عالی که فرمودند
اما بنده فرزند اخر خانواده ای سنتی هستم که بشدت از رفتار پدر و برادران و یکی از خواهرانم در عذاب هستم. اوائل خیلی بیصبری میکردم و عصبی میشدم ولی میدیدم این کررو بدتر میکنه و احساس حقارت و کوچکی بیشتری میکنم تا اینکه ارام ارام متوجه شدم راه حل موقت در صبوری و راه حل اصلی در دوری و دوستی هستش یعنی مستقل شدن و کم کردن رفت و امد ها.
اما بنده فرزند اخر خانواده ای سنتی هستم که بشدت از رفتار پدر و برادران و یکی از خواهرانم در عذاب هستم. اوائل خیلی بیصبری میکردم و عصبی میشدم ولی میدیدم این کررو بدتر میکنه و احساس حقارت و کوچکی بیشتری میکنم تا اینکه ارام ارام متوجه شدم راه حل موقت در صبوری و راه حل اصلی در دوری و دوستی هستش یعنی مستقل شدن و کم کردن رفت و امد ها.