خدایا چرا اونی که دلمو شکست زندگیش رو ز به روز بهتر میشه خدا داری چی کار میکنی زخم زبون زدن به من یعنی هیچ تاوانی نداره قربونت برم خدا کجایی

بعد پنج سال بهم گفت یک سالو نیمه یکی دیگرو میخواد دومین دفعه بود ک گفت ولی برا دفعه اول برگشت و بخشیدمش و توی سخت ترین مرحله زندگیم رفت نه رفیقی ن هیچی ندارم‌...حالام تو اینستا جزو فالوورامه و نمیتونم بلاکش کنم شما بگید چی کنم مغزم دیگ نمیتونه تصمیم بگیره...؟؟

منم دلمو نشکوندن ولی احساس ترحمشون و دلسوزیشون سرشار از ناامیدی بود ولی فقط جز خدا هیچکس رو نداشتم و خسته و درمانده بودم جوری که از آدما و زمونه سیر بودم ولی خدا یاری کرد که هیچکس باورش نشد من حال و روزم خوب بشه و همونا الان حالشون خوب نیس. دنیا چرخ و فلکه یه بار پایینی یه بار بالا. یه بار حاکمیت دستته یه بارهم گدایی شهری.مواظب باشید دل نشکونید واقعا ،دنیا دار مکافاته، دنیا همیشه اینجور نمیمونه

منم دلم شکسته...خیلی زیاد..اما خدا کمکم نمیکنه..نمیدونم چرا...میدونم گناهکارم..اما فشار روحی بقدری روم اثر گذاشته اطرافیانم اذیت میکنم..
میگن نوامیدی از شیطان است..من که پاک نیستم..بیشتر از ظرفیتم تحمل کنم...به حدی حالم بده میترسم به روانپزشک کشیده شم

جالب اینه که هر کی دل میشکنه میگه : مگه من چه کار کردم . مگه من چی گفتم

جالب تر اینکه چرا هر کی دل میشکنه روز به روز زندگیش بهتر و شادتر میشه ولی کسی که دلش شکسته ، روز به روز زندگیش بدتر و بدتر میشه ؟

چرا خدا جواب دل های شکسته رو نمیده ؟

یکی هم بااحساسات من بازی کرده بعدگذاشت ورفت داغونم کردازخدامیخوام ک طوری بزندش ک هرگزفراموش نکنه بادل من چکارکرده بودبعدخودش بیا بهم بگه ک خدازده اونوهرکی اینوخوندبگه امین

سلام منم مادرشوهرم و خواهرشوهرام خیییلی دلم و میشکونن من بخاطر شوهرم نمیتونم چیزی بهشون بگم چون شوهرم پشتشونه؛تنها کاری که میتونم بکنم اینه که واگذارشون کنم به خدا

۴سال هم یکی مونو اونقدر کشید طرف خودش حرجش کردم بهم آخر گفت من تورو به چشم برادر می بینم من هم عاشقش بودم هر چی گفت گفتم باشه تا کنارش باشم آخرش منو ول کرد گفت بهم زنگ نزن من هم فقط خدارو دارم خداخودش نزاره توزندگیش یه روز خوش ببینه سپردم به حضرت ابولفضل خودش جوابشو بده تو زندگیش نزاره روز خوش ببینه هر کی خونو بگه آمین

سلام سال ۷۸ با پسر خالم نامزد شدیم وبعد دوسال ازدواج کردیم خدا بهمون دوتا دختر زیبا داد باهم زندگی خوبی داشتیم یه کم شوهرم بی مسولییت بود ولی با گوشزد من درست میشد و باز یادش میرفت ک مجرد نیست ولی بااین حال باهاش ۱۳ سال زندگی کردم وروزی متوجه شدم یه زن نا نجیب از راه بدرش کرده و شوهرم فقط حرف از طلاق میزنه خیلی تلاش کردم ک به خاطر بچه هام جدا نشم ولی نشد الان چند ساله جدا شدم ولی هر شب با چشمای خیس سرمو میزارم زمین نمیتونم فراموش کنم خدا ازشون نگذره ک خیلی بد کردن باهام

۴ سال به پا یکی نشستم که هیچی نداشت نه اخلاق نه پول نه انسانیت ولی فکر میکردم دوسم داره اخرش شروع کرد به تهمت زدن بهم و بعدشم خیانت به همون خدا نه از تهمتش میگذرم نه از خیانتش خدا خودش جواب این انسان نمارو بده

خیانت پسرا خیلی بده مخصوصا منی به پاش موندم

منم دلم خیلی شکسته از شوهر سابقم و خانوادش خیلی در حقم بد کردن امیدوارم تقاص اشکامو تقاص دل شکستمو پس بدن

سلام خوبی بچها من دوسال خونه دار بودم خانمم ناحق داره ازم جدا میشه واگذارشده کردم به دودست بریده ابوالفضل خودش جواب میده

من دلم از یکی خیلی شکست. هیچی بهش نگفتم ولی خدا از ته دلم خبر داشت. الان یه بچه معلول داره.

دل منم خیلی شکسته فکرکن شب قبلش قرارعاشقانه وشمع و قرارعقد وحلقه.
فرداعصر درحالی که باخوشحالی داری لباس میپوشی بری برای جمع کردن کارهای عقدت از پیش یکی دیگه زنگ بزنه بگه خواستم تا معطل نشی این چند روز باقی مانده را جوابم منفیه نمیتونم باهات باشم بعدهم بری روی بلک لیست شماره اش
ماندم خدا جواب اینها را چطور میده حیف اسم انسان واسشون.
به همین راحتی قرارنامزدی وعقد وبه همین راحتی از کنارکسی دیگه ای زنگ زدن و تمام کردن بعدکلی خاطره ساختن